پاسخ آيت الله زنجانى به نامه استاد دانشگاه

(زمان خواندن: 5 - 10 دقیقه)

بسم الله الرحمن الرحيم
به حضور استاد فاضل ...كه خداوند توفيقات او را جاودانه فرمايد، درود بر شما و رحمت الهى و بركاتش نثارتان باد.
چند ماهى است نامه عزيزتان را كه با عبارت هاى ساده و املايى زيبا نوشته شده بود و مشحون از آيات قرآنى و شواهد ودلايل سنت نبوى بود دريافت كرده ام . مكتوب شما حكايت از احاطه وسيع شما مى كند. پس ‍ خداوند را شكر گزاريم ؛ خدايى كه ديدار جناب عالى راميسر كرد.
گرچه مدت ديدار كم بود، ليكن در همان زمان اندك دريافتيم كه شما مردى بانيت پاك ، قلبى طاهر، انسانى فروتن ، باعقل و تدبيرى استوار مى باشيد و ديدارتان نشان از اين داشت كه جناب عالى به زيور ادب و شكيبايى و بردبارى مزين هستيد.
كار همان گونه كه يادآور شده ايد آسان خواهد شد؛ چون هدف و مقصود بحث كنندگان ، شكر خدا، روشن كردن حق و حقيقت است و حقيقت زاييده بحث وگفت وگو مى باشد.
من از شما پوزش مى طلبم ؛ زيرا ارسال جواب نامه شما به دليل بعضى از كارها كه مى خواستم در زمان معين ومعمول آن انجام پذيرد حاصل نگرديد و به تاءخير افتاد.
اينك نخستين مسئله كه مى خواهم نظر شما را به آن جلب كنم اين است كه تنازل و سكوت در برابر دشمن معاند و خصم لجوج ، مفيد فايده نيست . چنانكه خداوند فرموده است :
(كلا بل ران على قلوبهم ما كانوا يكسبون )؛ (1)چنين نيست كه آنهاخيال مى كنند، بلكه اعمالشان چون زنگارى بر دل هايشان نشسته است .
و اما احمد امين مصرى (2)و امثال او از ارباب قلم و نويسندگان چنين ارزشى ندارند كه انسان در مجالس و نشست ها فكر و ذكر خود رامشغول آنان كند! زيرا اگر چنين هم بكنيم باز بر ما اعتراض كرده و معترض و خرده گير باقى خواهند بود.
و اگر دم فرو بسته و كلمه اى درباره آنان نگوييم باز ما را رها نمى كنند، پس ‍ وظيفه ما اين است گفتار خدا را كه مى فرمايد:(قل الله ثم ذرهم فى خوضهم يلعبون ) (3)درباره آنها تكرار و سپس سكوت كنيم .
آرى ، اى فاضل ! ماءخذ و منابع اصيل و ريشه دار ما آنهايى هستند كه در طول زمان ها و مكان ها اساس و محور مراجعه علما و دانشمندان بوده است . كتابهايى كه چون كافى ، توحيد صدوق ، نهج البلاغه ، من لا يخضره الفقيه و بصائر الدرجات كه بنا بر گفته جناب عالى ، نيروى تعبير وزيبايى تركيب و استوارى روش ، آنها را از ديگر ماءخذ و منابع جدا مى كند. در آنها اسلوب فصاحت و بلاغت قرآن و نَفَس پيامبر مشاهده مى شود. درديدگاه و شنودگاه اين بزرگان ، اكثر محتويات آنها مخالفت با اسلامى كه ايرانيان به آن اذعان دارند، دارد. اگر اين مآخذ نبود، اسلام بهخاورشناسان منسوب مى شد و جز از آنها به دست نمى آمد؛ آن هم اسلامى كج و معوج براى ارائه به جهانيان . بنابراين ، به شخصى چون شماسزاوار نيست كه به سخنان آنان اهميت دهيد و شاءنى براى شان قائل شويد.
اما آنچه امامان به ما توصيه و سفارش فرموده (امام صادق صلوات الله عليه ):((ما شيعيان براى آنها و مكتب مان زيب و زيور باشيم و نه موجبسرافكندگى))به يقين منظور و مقصود اين است كه ما با برادران مان از اهل تسنن با حسن سلوك زندگى كنيم ، از تندى و خشونت با آنها بپرهيزيم، از اجتماعات شان دور نباشيم ، بيماران شان را عيادت كنيم ، در تشييع جنازه مردگان آنها شركت نماييم . اينقبيل سفارش ها درباره زندگى مسالمت آميز نيكو با آنان است ، نه اين كهتمايل شديد به سخنان و گفتارشان پيدا كنيم و از آن چه هواى نفس آنها بر ايشان آراسته پيروى نماييم و آن چه را كه اسناد و مدارك استوار ما مىباشد ترك و رها كنيم و تمام آن توصيه ها براى گروهى از آنهاست كه اميد خير و نيكى (مستضعفان از آنها) مى رود، نه سركشان ، ستمگران و قلمبه دستان مزدورشان .
بنابراين سزاوار و جايز نيست كه براى جلب خشنودى آنها و در امان بودن از تيرهاى دشمنى شان حق را رها كنيم ؛ زيرا
(و لن ترضى عنك اليهود و لا النصارى حتى تتبع ملتهم ) (4)؛
هرگز يهود و نصارى از تو خشنود و راضى نخواهند شد، مگر آن كه از آيين شان پيروى كنى .
در روايت صحيح ، مولايمان اميرمؤ منان صلوات الله عليه مى فرمايد:
((الصادع بالحق مجاهد.بيان كننده حق و حقيقت جهادگرى است در راه خدا)).
برادر گران مايه ! معنا و مفهوم جهاد، گفت وگو و بحث حضورى و اعلام حقيقت است و اگر حق را نپذيرفتند، به فرموده قرآن :
(ذرهم ياءكلوا و يتمتعوا و يلههم الا مل فسوف يعلمون )؛ (5)
اين كافران را به خورد و خواب و لذات حيوانى واگذار تا آمال و اوهام دنيوى ، آنان راغافل گرداند و نتيجه اين بيهودگى را به زودى خواهند دانست .
آيا با اين حال آنها از ما راضى خواهند بود، در حالى كه با آراى آنها برخورد كنيم ؟ آيا از شدت خشم و غصب به هم نخواهند پيچيد؟ نظير آن چهعالم ثقه بزرگوار زراره از سرورمان امام صادق صلوات الله عليه نقل مى كند، آن جا كه مى فرمايد:
روزى رسول خدا صلى الله عليه و آله دل تنگ و اندوهگين بود. على صلوات الله عليه از ايشان سؤال كرد: يا رسول الله ! چه چيز موجب غم و اندوه شماست ؟ رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: چگونه غمگين نباشم كه شب هنگام به خواب ديدمبنى تيم و بنى عدى و بنى اميه (6)بر منبر من بالا رفته اند و مردم را از اسلام به قهقرا بر مى گردانند، به درگاه الهى عرضه داشتم :بار خدايا! اين حادثه در زمان حيات يا پس از رحلت من اتفاق خواهد افتاد؟ پاسخ اين بود كه پس از وفات و درگذشت تو چنين خواهد شد.
و امثال اين روايت در مآخذ و منابع اساسى ما بسيار است . ما با آنها نه فقط در مسئله امامت اختلاف داريم ، بلكه در اساس توحيد نيز از يك ديگر جداهستيم : چه گونه ؟
آيا اين پيشواى آنان (اشعرى و پيروان او) نيست كه معتقد به زيادت خارجى از صفات هشت گانه خداوند هستند تا آن جا كه فخرالدين رازى براساس آن چه مرحوم فيض در بشارة الشيعه نقل و اعتراض كرده و مى گويد: نصارى بهدليل اقانيم (7)ثلاثه كافر شدند و اشاعره اقانيم نه گانه (به افزودن ذات ) ثابت كردند. اين مرد (فخر رازى ) از بزرگان پيشوايانشان مى باشد و هرگز به مردم خود سخن گزافه نمى گويد، چون راهى نيافته ناچار از اقرار و اعتراف به شرك قوم خود شده است و ازاينقبيل تحريفات زشت كه اگر بنا بر شمارش اين تحريف ها باشد، از اصل موضوع دور مى شويم و نياز به رساله اى جداگانه دارد.
پس كدام نوع از راه قهقرا رفتن و به عقب برگشتن زشت تر از اين است كه اين امت به اعقاب و گذشتگان خود برگشته اند؟
مقصود، اى برادر دانشمند! اين است كه از طى طريق حق و هدايت ، به دليل كمى طرفدارانش و خودنمايى و هم بستگى دشمنانش وحشت زده نباشيد و بهراه و رسم بزرگ جانشينان و پيشواى پرهيزكاران و وصى رسول پروردگار جهانيان صلوات الله عليه اقتدا كنيد؛ آن جا كه مى فرمايد:
به خدا سوگند! اگر من به تنهايى در برابر آنها قرار مى گرفتم و آنها اگر چه تمام روى زمين را پر كرده بودند، نه اهميت مى دادم و نهوحشتى داشتم ؛ زيرا من از راه گمراهى كه آنان در آن طى طريق مى كنند و از راه هدايتى كه خود در آن قدم مى زنم آگاهم و از جانب پروردگارم نيزيقين دارم .
و اما اصل موضوع را در دو بخش مورد بحث و گفت وگو قرار مى دهيم : بخشاول : مفهوم شرك ، يا بحث در كبراى آن از نظر مفهوم ، سپس شرح و بيان مصداق و صغراى آن .
بخش دوم : پاسخ آن چه شما، مطرح كرده ايد
-----------------------------------------
1- مطففين (83) آيه 14.
2- احمد امين در آرا و نظريات خود به ويژه در كتاب فجرالاسلام به آرا و نظريات خاورشناسان ، آن چنان تمسك جسته و تسليم آنها شده استكه گويى آنها ماءخذ و مصادرى قابل اطمينانند و هرگز نمى توان درباره نظريات آنان نقد و بررسى كرد و ضعف و سستى اصولا در آنها راهندارد و هم چنين دكتر ابراهيم حسن و مطالب او در كتاب تاريخ سياسى اسلام و شيخ محمود ابوزهره در كتاب الحديث و المحدثون و مصطفى اشكعه وامثال اينان .همه اين جماعت در مسير نادرست و پر پيچ و خم حركت كرده اند بدون اين كه به منابع و مآخذ مورد اعتماد و اطمينان رجوع كنند مآخذى كه تفكرات وپندارهاى آنان را تخطئه و باطل و نابودشان مى كند و اينك به نمونه هايى از سخنان اين خاورشناسان اشاره مى كنيم :گوبينو، خاورشناس فرانسوى# مى گويد:((اين طرز تفكر، يعنى شيعه عقيده اى سياسى است كه نمى توان آن را از عقايد ايرانى ها جدا كرد؛<علويون سلطنت را به تنهايى در حيطه تصرف و ملك خود مى دانند و به ايندليل كه آنها اولاد و وراث سلطنت از جانب مادرى شان ؛ يعنى شهربانو دختر يزدگرد آخرين پادشاه ساسانى هستند استناد كرده و آن را به حق از آنائمه ؛ يعنى پيشوايان خود مى دانند)).خاورشناس ديگرى مى گويد:((من معتقدم كه گفتار گوبينو درست است)). و اضافه مى كند:((نظريه موهبت الهى بودن سلطنت و محدود بودن آن درخاندان ساسانى در تاريخ ايرانى ها هم چنين در دوران هاى بعد هم تاءثير به سزايى داشته است ...)).آرى ، اين است طرز تفكر نادرست آنها كه شيعه را يك عقيده سياسى ايرانى خالص و شيعى گرى در ايران را تعصب و نه تدين مى پندارند و مىگويند: كه آنها خويشاوندان على عليه السلام هستند و آن چه آنها را موفق به يارىآل على كرده در نظر آنان پيوند خويشاوندى است .اما سخن احمد امين((و ما ادراك من هو؛و شما نتوانيد درك كرد كه او چگونه آدمى است !))مى گويد:((حق اين است بگوييم : هر كسى كه قصد ازبين بردن اسلام را از روى دشمنى و كينه داشته و كسى كه اراده كرده تا تعاليم پدران و اجداد خود را چه در يهوديان و چه نصارى (مسيحى ها) وچه زرتشتى و هندى ها داخل اسلام نمايد، و آنان كه استقلال شهرشان را يا قيام عليه حكومت كشورشان را مى طلبيدند پناهگاه همه اينها مذهب شيعهبوده است . تا آن جا كه مى گويد:((افكار و آرا يهوديان در طرز تفكر شيعه در موضوع رجعت ظهور پيدا كرده است . شيعه معتقد است : آتش دوزخ جزبر اندكى از شيعيان حرام است چنان كه يهود را نيز اعتقاد بر اين است كه :((لن تمسنا النار الا اياما معدودات ؛هرگز آتش ما را در نخواهديافت ، مگر زمانى اندك)). (فجرالاسلام ، ص ‍ 276)و اين قبيل مطالب پوچ و بى فايده در كتاب او زياد است و سزاوار اين بود كه آدمىمثل او در موضوعاتى كه اهميت آن را ندارد وارد نشود، بلكه دورى گزيند و حداكثر آن چه درباره او مى توان گفت اين است كه ، احمد امين نويسنده واديبى بيش نيست ، ولى در علم فقه ، حديث يا شناخت رجال حديث مطلقا اطلاعى در دست ندارد. عيب و نقص هم متوجه خود او مى باشد. كتاب او بهترين وبزرگ ترين دليل به ميزان درك و فهم و نيكوترين گواه بر ژرفاى دانش اوست .
كنت گوبينو ديپلمات فرانسوى است كه مدت 3 سال نمايندگى سياسى دولت فرانسه را در ايران عهده دار بوده است . او خاطرات خود را نوشته، متاءسفانه عليرغم اقامت طولانى خود در ايران و سفرهاى متعدد نتوانسته شناخت درستى از مردم ايران و جامعه ايرانى پيدا كند و نوشته ها و اظهارنظرهايش بسيار سطحى و براساس برداشت و پندارهاى خودش مى باشد و نه فقط خاورشناس ‍ نيست بلكه او را جامعه شناس هم نمى توان ناميد تچه رسد به اينكه عقايد او را درباره اسلام و مسلمانان بتوان ماءخذ قرار داد.
3- انعام (6) آيه 91؛((بگو خدا، سپس آن ها را در گفت وگوهاى لجاجت آميزشان رها كن تا بازى كنند)).
4- بقره (1) آيه 120.
5- حجر (15) آيه 3.
6- اشاره به ابوبكر و عمر و معاويه است .
7- اب و ابن و روح القدس .
---------------------------------------
آيت الله سيد عزالدين حسينى زنجانى

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page