34 « وَما لَهُمْ أَلاّ يُعَذِّبَهُمُ اللّهُ وَهُمْ يَصُدُّونَ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَماكانُوا أَوْلِياءَهُ إِنْ أَوْلِياؤهُ إِلاَّ الْمُتَّقُونَ وَلكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لا يَعْلَمُونَ»
ترجمه :
34. و چه چيز باعث شده بر آنها كه خداوند آنها را معذّب نفرمايد و حال آنكه آنها جلوگيرى مىكنند از دخول مؤنين در مسجد الحرام و حال آنكه آنها سزاوار نيستند بر دخول در مسجد و نيست سزاوار مسجد الحرام مگر اهل تقوا [ ولى بيشتر ايشان نمىدانند ] .
تفسير :
[ اختلاف مفسران در تفسير آيه ، و تحقيق مطلب ]
مفسرين اين آيه را هم مربوط به آيات قبل دانسته، لذا در اشكال عويصى [= پيچيدهاى] افتادند كه آيه قبل صريح است در اينكه خداوند عذاب نمىكند آنها را به واسطه بودن پيغمبر در ميان آنها و به واسطه استغفار. و اين آيه صريح است كه وجهى بر عذاب نكردن آنها نيست و البته خداوند آنها را عذاب مىفرمايد و اين تناقض است، لذا در دست و پا افتادند و سه جواب از اين اشكال دادند:
بعضى گفتند : آيه قبل راجع به عذاب دنيوى است و اين آيه راجع به عذاب اخروى است[1].
و بعضى گفتند : آيه قبل راجع به عذابهاى آسمانى است مثل صاعقه و صيحه و إمطار حجاره [= باريدن سنگ] و اين آيه راجع به عذاب سيف از قتل و اسارت است[2].
و بعضى گفتند : آيه قبل راجع به زمانى بود كه هنوز تمام مؤنين متمكن از هجرت نشده بودند و در ميان آنها بودند و استغفار مىكردند[3].
و اين آيه راجع به زمانى است كه تمام مؤنين هجرت كرده بودند و مكه از مؤنين خالى شده بود، و لكن تمام اينها تخرّص[4] به غيب است. و تحقيق آن است كه آيات قبل راجع به مسلمين در موضوع نصب خلافت بود چنانچه بيان شد با شواهد محكم و اين آيه راجع به كفار و مشركين است، و مكرر گفتهايم كه نظم در آيات و سور ملحوظ نشده، و لذا مىفرمايد:
«وَما لَهُمْ أَلاّ يُعَذِّبَهُمُ اللّهُ»؛ يعنى هيچ راه عذرى از براى كفار و مشركين باقى نمانده و حجت از هر جهت بر آنها تمام شده، در ظرف 13 سال از معجزات صادره از آن حضرت و نزول بسيارى از سور قرآنيه و مشاهده اخلاق حميده حضرت رسالت و كفر و شرك آنها فقط از روى عناد و عصبيت و كبر و حسد و امثال اينها از منع تشرف مسلمين در مسجد الحرام بلكه از اعمال حج و تشرف به مكه به دعوى اينكه شما مسلمين قابليت دخول در مسجد الحرام كه مركز بتها و خدايان ما است نداريد، لذا مىفرمايد: «وَهُمْ يَصُدُّونَ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ» به توهّم اينكه مسجد الحرام خصيصه آنهاست و حال آنكه «وَما كانُوا أَوْلِياءَهُ»، آنها قابليت دخول ندارند و نجسند و بايد نزديك مسجد نشوند: «إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ فَلا يَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرامَ...»[5]الاية.
«إِنْ أَوْلِياؤهُ إِلاَّ الْمُتَّقُونَ»، مراتب تقوا در اول سوره بقره بيان شده[6] كه اولين مراتب تقوا ايمان است كه تقواى از عقايد باطله و مذاهب مختلفه باشد كه مؤن حق دخول در مسجد الحرام دارد و سزاوار تشرف در او هستند حتى اهل تسنن ولو بر حسبِ ظاهرِ اسلام پاك هستند ولى در باطن به خصوص نواصب كه انجس از كلب[7] هستند كه آنها بر حسب ظاهر هم نجس هستند، مثل غلات و خوارج و منكر ضرورى و مبدع در دين و مرتدّين [ « وَلكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لا يَعْلَمُونَ » ؛ ولى بيشترشان نمىدانند ].
----------------------------------------------
[1] . سنن البيهقى : ج5 ، ص46 و مجمع البيان : ج4 ، ص829 .
[2] . تفسير قمى : ج1 ، ص275 ـ 276 و تفسير التبيان : ج5 ، ص115 .
[3] . ر . ك : تفسير البيان : ج4 ، ص828 ـ 830 و جامع البيان : ج9 ، ص308 ، شماره 12411 و 12412 و تفسير ابن ابى حاتم : ج5 ، ص1693 .
[4] . تخرص : دروغ گفتن ؛ افترا بستن .
[5] . جز اين نيست كه مشركين كه نجس هستند پس نبايد نزديك به مسجدالحرام شوند. سوره توبه: آيه 28 .
[6] . ر . ك : همين تفسير ، ج1 ، ص265 .
[7] . علل الشرايع : ج1 ، ص340 ، باب 220 ، ضمن ح1 و بحار الأنوار : ج73 ، ص72 ، ح5 .
آیه ٣٤ « وَما لَهُمْ أَلاّ يُعَذِّبَهُمُ اللّهُ وَهُمْ يَصُدُّونَ عَنِ ... »
- بازدید: 2374