آیات ٤٦ ، ٤٧ ، ٤٨ و ٤٩

(زمان خواندن: 7 - 14 دقیقه)

46   « وَبَيْنَهُما حِجابٌ وَعَلَى الْأَعْرافِ رِجالٌ يَعْرِفُونَ كُلاًّ بِسِيماهُمْ وَنادَوْا أَصْحابَ الْجَنَّةِ أَنْ سَلامٌ عَلَيْكُمْ لَمْ يَدْخُلُوها وَهُمْ يَطْمَعُونَ »
47   « وَإِذا صُرِفَتْ أَبْصارُهُمْ تِلْقاءَ أَصْحابِ النّارِ قالُوا رَبَّنا لا تَجْعَلْنا مَعَ الْقَوْمِ الظّالِمِينَ »
48   « وَنادى أَصْحابُ الْأَعْرافِ رِجالاً يَعْرِفُونَهُمْ بِسِيماهُمْ قالُوا ما أَغْنى عَنْكُمْ جَمْعُكُمْ وَما كُنْتُمْ تَسْتَكْبِرُونَ »
49   « أَ هؤلاءِ الَّذِينَ أَقْسَمْتُمْ لا يَنالُهُمُ اللّه‏ُ بِرَحْمَةٍ ادْخُلُوا الْجَنَّةَ لا خَوْفٌ عَلَيْكُمْ وَلا أَنْتُمْ تَحْزَنُونَ»
ترجمه :[1]
چهار آيه است راجع به اعراف و از آيات مشكله قرآن است و مفسرين هم حقّ تفسير اين‏ها را ادا نكردند و برخورد به نكات آن‏ها نكردند و ما در كلم الطيب[2] توضيح داده‏ايم و در اينجا هم ناچاريم مقدمةً توضيح دهيم سپس به شرح آيات بپردازيم به حول و قوّه و تأييد الهى .
[ شرح اصحاب اعراف و دو دسته بودن آنان ]
توضيح كلام: اينكه اعراف مكان مرتفعى است بين بهشت و جهنم و مُشرِف بر آن‏ها ، كه هم اهل بهشت مشاهده مى‏شوند و هم اهل جهنم و آن‏ها هم مشاهده مى‏كنند كسانى را كه در اعراف هستند . و اصحاب اعراف دو دسته
هستند:
يك دسته ، فسّاق و عُصات مؤنين هستند كه اين‏ها به واسطه ايمانشان در جهنم نرفتند و به واسطه كثرت معاصى داخل بهشت نشدند . اين‏ها چون نظر به اهل بهشت مى‏كنند به آن‏ها سلام مى‏كنند ، چون در عقيده با آن‏ها مشتركند و طمع [ دارند ] و اميدوار هستند كه رحمت و مغفرت الهى شامل حال آن‏ها بشود و شفعايى بيابند و آن‏ها را شفاعت كنند و چون نظر به اهل جهنم مى‏كنند مى‏گويند : خداوندا ! ما را با اين‏ها قرار مده ، زيرا اين‏ها كفار هستند و ما مؤنين هستيم.
دسته دوم ، شفعا هستند ؛ مثل ائمه اطهار عليهم‏السلام مخصوصاً امير المؤنين عليه‏السلام كه اين‏ها اهل بهشت و اهل جهنم و اهل اعراف را به سيما و علامات مى‏شناسند كه اگر ايمان دارند در صورت آن‏ها ظاهر است و اگر ندارند كفر در صورت آن‏ها ظاهر است . اين‏ها تشريف مى‏آوردند و رو به اهل جهنم مى‏كنند و مى‏فرمايند كه ، شما اموالى را كه جمع آورى كرديد شما را بى‏نياز نكرد و آنچه تكبر مى‏ورزيديد و ايمان نياورديد ديديد كه گرفتار عذاب شديد و خيال مى‏كرديد كه اين مؤنين در اعراف هم ، به واسطه معاصى بهشت نخواهند رفت و قسم بر طبق آن ياد كرديد . سپس خطاب به اين مؤنين معصيت‏كار ، كه در اعراف هستند ، مى‏كنند كه ما شما را شفاعت كرديم داخل بهشت شويد كه هيچ‏گونه حزنى نداشته باشيد كه چيزى از نعم بهشتى را از شما دريغ نخواهند داشت و هيچ‏گونه خوفى هم نداشته باشيد كه از عذاب و جهنم معاف شديد . اين است خلاصه مفاد آيات و اللّه‏ العالم .
تفسير :
بپردازيم به شرح آيات:
«وَبَيْنَهُما حِجابٌ» بين اهل بهشت و جهنم حجابى است كه در جاى ديگر مى‏فرمايد: «فَضُرِبَ بَيْنَهُمْ بِسُورٍ لَهُ بابٌ باطِنُهُ فِيهِ الرَّحْمَةُ وَظاهِرُهُ مِنْ قِبَلِهِ الْعَذابُ»[3].
«وَعَلَى الْأَعْرافِ رِجالٌ» « اعراف »[4] مقام مرتفعى است و از همين معنى است عَرْفِ فَرَس ، كه كاكُل اسب است . و اين مكان ، بين جنّت و نار است .
و مراد از « رجال » انبيا و ائمه اطهار عليهم‏السلام هستند ، چنانچه از حضرت صادق عليه‏السلام مروى است در مجمع و برهان حديث مفصلى كه فرمود:
«فيقف عليها كلّ نبيٍّ وكلّ خليفة نبيٍّ مع المذنبين من أهل زمانه ، كما يقف صاحب الجيش مع الضعفاء من جنده، وقد سِيقَ المحسنون إلى الجنّة ، فيقول ذلك الخليفة للمذنبين الواقفين معه : انظروا إلى إخوانكم المحسنين قد سِيقُوا إلى الجنّة ، فيسلّم المذنبون عليهم ، وذلك قوله تعالى : « وَنَادَوا أَصْحَابَ الْجَنَّةِ أَن سَلاَمٌ عَلَيْكُمْ » ، ثمّ أخبر سبحانه: أنّهم « لَمْ يَدْخُلُوهَا وَهُمْ يَطْمَعُونَ » يعني: هؤاء المذنبين لم يدخلوا الجنّة وهم يطمعون أن يدخلهم اللّه‏ إيّاها بشفاعة النبي والإمام، و ينظر هؤاء المذنبون إلى أهل النار، فيقولون: « رَبَّنَا لاَتَجْعَلْنَا مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ »، ثمّ ينادي أصحاب الأعراف ـ وهم الأنبياء والخلفاء أهل النار مقرعين لهم ـ : « مَا أَغْنَى عَنْكُمْ جَمْعُكُمْ وَمَا كُنْتُمْ تَسْتَكْبِرُونَ » أهؤاء المستضعفون «الَّذِينَ» كنتم تحقّرونهم وتستطيلون بدنياكم عليهم « أَقْسَمْتُمْ » لا ينالهم اللّه‏ برحمة ، ولا يدخلون الجنّة، ثم يقولون لهؤاء المستضعفين من أمر من اللّه‏ لهم بذلك: « ادْخُلُوا الْجَنَّةَ لاَخَوْفٌ عَلَيْكُمْ وَلاَأَنْتُمْ تَحْزَنُونَ » »[5].
[ تفسير « رجال » به آل محمد  صلى‏الله‏عليه‏و‏آله ]
و از حضرت باقر عليه‏السلام مروى است كه تفسير فرمود رجال را به آل محمد صلى‏الله‏عليه‏و‏آله ، فرمود:
«هم آل محمد ، لا يدخل الجنة إلاّ من عرفهم وعرفوه، ولا يدخل النار إلاّ من أنكرهم وأنكروه»[6].
و در روايت اصبغ بن نباته از اميرالمؤنين عليه‏السلام سؤل شد از اين آيه ، فرمود:
«نحن نقف يوم القيامة بين الجنّة والنار ، فمن نَصَرنا عرفناه بسيماه فأدخلناه الجنة ، ومن أبغضنا عرفناه بسيماه فأدخلناه النار»[7]. و مؤّد اين اخبار است اخبارى كه دلالت دارد كه « على عليه‏السلام قسيم الجنة
والنار »[8] است و به دست اوست عصاى عوسج[9] « يسوق قوماً إلى الجنة وآخرين إلى إلنار »[10].
«يَعْرِفُونَ كُلاًّ بِسِيماهُمْ» معلوم است سيماى اهل بهشت بيضاست و سيماى اهل جهنم سودا : «يَوْمَ تَبْيَضُّ وُجُوهٌ وَتَسْوَدُّ وُجُوهٌ»[11]، يعنى انبيا و ائمّه عليهم‏السلاماهل بهشت و جهنم را به سيماى آن‏ها مى‏شناسند به خصوص شيعيان امير المؤنين عليه‏السلامكه در پيشانى آن‏ها نوشته مى‏شود و همچنين دشمنان او . در دعاى ندبه [ است ]: «و شيعتك على منابر من نور مبيضّة وجوههم حولي في الجنّة وهم جيراني»[12].
«وَنادَوْا أَصْحابَ الْجَنَّةِ» ، يعنى اين ضعفاى مؤنين ، كه در اعراف هستند و به واسطه كثرت معاصى داخل بهشت نشدند دوستان و رفقاى خود را در بهشت مشاهده مى‏كنند آن‏ها را ندا مى‏كنند : «أَنْ سَلامٌ عَلَيْكُمْ» به آن‏ها سلام مى‏كنند «لَمْ يَدْخُلُوها»اين ضعفاى مؤنين هنوز داخل بهشت نشدن و در اعراف هستند «وَهُمْ يَطْمَعُونَ» لكن اميد بهشت را دارند كه انبيا و ائمّه عليهم‏السلامآن‏ها را شفاعت كنند به واسطه ايمانى كه دارند.
«وَإِذا صُرِفَتْ أَبْصارُهُمْ تِلْقاءَ أَصْحابِ النّارِ» و چون اين مؤنين عُصات رو مى‏كنند به طرف اصحاب آتش در جهنم و آن‏ها را معذب به عذاب‏هاى سخت مى‏بينند «قالُوا» از خداوند خود درخواست مى‏كنند «رَبَّنا لا تَجْعَلْنا مَعَ الْقَوْمِ الظّالِمِينَ» ، چون اين‏ها به واسطه كفر و ظلمِ به خود و به انبيا و ائمّه عليهم‏السلام و به ساير مردم كه نگذاردند ايمان بياورند در جهنم معذب شدند ، ما كه ايمان داريم غاية الامر گنه‏كاريم ما را با اين‏ها قرار مده.
«وَنادى أَصْحابُ الْأَعْرافِ» ، انبيا و ائمّه عليهم‏السلام كه تشريف آورده‏اند براى شفاعتِ اعرافى‏ها ندا مى‏كنند «رِجالاً» كسانى را كه در آتش هستند
«يَعْرِفُونَهُمْ بِسِيماهُمْ»آن‏ها را به علامت كفر و عناد و ضلالت مى‏شناسند «قالُوا» به آن‏ها مى‏گويند: «ما أَغْنى عَنْكُمْ جَمْعُكُمْ» ديديد كه به ما ايمان نياورديد و مخالفت كرديد مال و منال و عِدّه و عُدّه ، كه دور خود گرد كرده بوديد ، بى‏نياز نكرد شما را از عذاب جهنم و گرفتار عذاب شديد «وَما كُنْتُمْ تَسْتَكْبِرُونَ» بزرگى‏ها و تكبرهاى شما كه باعث كفر و عناد شما بر انبيا و ائمّه عليهم‏السلام شد براى شما نتيجه بخش نشد ؟
«أَ هؤلاءِ الَّذِينَ أَقْسَمْتُمْ لا يَنالُهُمُ اللّه‏ُ بِرَحْمَةٍ» ؛ آيا اين‏هايى كه در اعراف هستند شما اهل جهنم قسم ياد كرديد كه رحمت الهى شامل آن‏ها نمى‏شود و با شما در عذاب شركت مى‏كنند با اينكه ايمان دارند ؟ «ادْخُلُوا الْجَنَّةَ» انبيا و ائمّه عليهم‏السلام به اين مؤنين ، كه در اعراف هستند ، خطاب مى‏كنند كه به رغم اَنْف[13] كفار و مخالفين ما شما را شفاعت كرديم داخل بهشت شويد «لا خَوْفٌ عَلَيْكُمْ»ديگر ترس از عذاب و جهنم نداشته باشيد كه نجات پيدا كرديد «وَلاأَنْتُمْ تَحْزَنُونَ» و محزون نباشيد كه در بهشت هيچ موهبتى از شما دريغ نخواهد داشت ، متنعم باشيد به جميع نعم الهيه ابد الآباد.
-----------------------------------------------------------
[1] .  و ميان آن دو [گروه] حايلى است ، و بر اعراف ، مردانى هستند كه هر يك [ از آن دو دسته  ]را از سيمايشان مى‏شناسند و بهشتيان را ـ كه هنوز وارد آن نشده ولى به آن اميد دارند ـ صدا مى‏زنند كه : سلام بر شما46 و چون چشمانشان به سوى دوزخيان گردانيده شود مى‏گويند : پروردگارا ، ما را در زمره گروه ستمكاران قرار مده47 و اهل اعراف ، مردانى را كه آنان را از سيمايشان مى‏شناسند صدا مى‏زنند و مى‏گويند : جمعيت شما و آن تكبرى كه مى‏كرديد به حال شما سودى نداشت48 آيا اينان همان كسان نبودند كه سوگند ياد مى‏كرديد كه خدا آنان را به رحمتى نخواهد رسانيد ؟ [ هم اكنون به آنان گفته مى‏شود : ] داخل بهشت شويد كه نه ترسى داريد و نه غمناك مى‏شويد49 .
[2] .  الكلم الطيب : ص727 ـ 731 .
[3] .  پس ميان آن‏ها ديوارى زده مى‏شود كه آن را دروازه‏اى است باطنش رحمت است و ظاهرش روى به عذاب دارد . سوره حديد: آيه 13.
[4] .  اعراف جايگاهى ميان بهشت و دوزخ است و تنها در اين سوره [ آيات 46 و 48 ] به كار رفته است . اعراف در لغت ، جمع « عُرْف » و به معانى گوناگونى آمده از جمله ، بخش بالاى كوه ؛ توده شن ؛ رستنگاهِ موى در پشت گردن جانوران و گاه انسان ، كه در اين دو مورد اخير در فارسى « يال » مى‏گويند .
برخى از مفسران ، مفهوم لغوى عرف را در اين آيات ، « هر چيز بلندپايه » دانسته‏اند و بر طبق همين معنا ، اعراف در اين آيات را ، همان حجاب ميان بهشت و دوزخ شمرده و اغلب در تفسير اين حجاب ، آن را ديوارى ميان آن انگاشته‏اند . برخى ديگر نيز ، با توجه به معانى « عرف » اعراف را بخش بالايى ديوار حائل ميان بهشت و دوزخ دانسته‏اند .
به هر روى ، در اين مطلب كه اعراف ديوار يا حائلى ميان بهشت و دوزخ . يا بخش بالايى چنين حائلى است ، در تفاسير بسيار تكرار شده است . اما مفسران بيش از آنكه درباره اعراف بحث كنند درباره « اصحاب اعراف » بحث كرده‏اند : برخى معتقدند آنان در جايگاهى برتر از دوزخيان و پايين‏تر از بهشتيان قرار دارند . بر طبق برخى روايات شيعى ، اهل اعراف دسته‏اى از اهل ايمانند كه گناهان ، ايشان را از بهشت دور ساخته و حسنات ، آنان را از آتش نگاه داشته است . برخلاف اين تفسير برخى از مفسران ، اعرافيان را از بلند پايه‏ترين بهشتيان مى‏دانند كه براى شفاعت يا گواهى دادن بر فراز اعراف جاى گرفته‏اند و در متون اماميه ، اصحاب اعراف ، پيامبر و اهل بيت او  عليهم‏السلام هستند .
در اديان كهن منزلى ميان بهشت و دوزخ ذكر شده است . در فرهنگ اسلامى ، واژه اعراف به عنوان منزلى ميان بهشت و دوزخ شهرت زيادى ندارد و در متون متأخر ، اصطلاح « برزخ » را به عنوان معادلِ اعراف به كار رفته است .
در اصطلاح صوفيه ، اعراف مقام شهود حق در هر چيزى از ممكنات است ، در حالى كه به صفاتى متجلى است كه آن شى‏ء مظهر آن‏هاست و اين همان مقام اِشراف بر اطراف است كه از آيه 46 سوره اعراف 7 الهام گرفته شده است .
[5] .  پس بر آن اعراف هر پيامبرى و هر جانشين پيامبرى به همراه گنه‏كاران زمان خودش مى‏ايستد ، چنان كه فرمانده لشكر با سربازان ضعيفش مى‏ايستد [ همراهى مى‏كند ] . نيكوكاران به بهشت پيشى گرفته‏اند پس آن جانشين به گناه‏كارانى كه با او ايستاده‏اند مى‏گويد : بر برادران نيكوكارتان نگاه كنيد كه به بهشت سبقت گرفتند پس گنه‏كاران بر آنان سلام مى‏كنند و اين ، قول خداوند است : « و بهشتيان را ندا مى‏دهند كه سلام بر شما باد. » آن‏گاه خداوند سبحان خبر مى‏دهد : « اينان [ كه سلام مى‏كنند ] داخل بهشت نشدند ولى اميد ورود به بهشت را دارند. » ؛ يعنى اين گنه كاران به بهشت وارد نشدند ولى اميدوارند كه خداوند آنان را به شفاعت پيامبر و امام وارد بهشت گرداند . اين خطاكاران به دوزخيان مى‏نگرند و مى‏گويند : « خدايا ! ما را با گروه ستم‏كار قرار مده . » آن‏گاه اعرافيان ، كه پيامبران و جانشينان آنان باشند ، دوزخيان را با سرزنش صدا مى‏زنند : « گردآورى [ مال براى ] شما [ يا جمعيتِ شما ] و آنچه بدان تكبر مى‏ورزيديد ، سودى نبخشيد آيا اينان مستضعفانى كه شما آنان را حقير مى‏شمرديد و به دنياى خودتان بر آنان فخر مى‏فروختيد و قسم ياد مى‏كرديد كه خداوند آنان به هيچ رحمتى نوازش نخواهد كرد و داخل بهشت نمى‏شوند . سپس از امر الهى به اين مستضعفان با اين خطاب مى‏گويند « وارد بهشت شويد كه هيچ ترسى بر شما نيست و شما غمگين نمى‏شويد » . مجمع البيان : ج4 ، ص261 ؛ تفسير البرهان : ج3 ، ص172 ، ح20 و بحار الأنوار : ج8 ، ص331 .
[6] .  آنان آل محمد هستند كه داخل بهشت نمى‏شود مگر كسى كه انان را بشناسد و آنان او را بشناسند و داخل آتش نمى‏شود مگر كسى كه ايشان را انكار كند و آنان او را انكار كنند [ و نشناسند ] . تفسير عياشى : ج2 ، ص22 ، ح45 و تفسير البرهان : ج3 ، ص173 ، ح26 .
[7] .  ما روز قيامت بين بهشت و دوزخ مى‏ايستيم پس هر كس ما را يارى كرده باشد او را با چهره‏اش مى‏شناسيم پس او را وارد بهشت مى‏گردانيم و هر كس با ما كينه و دشمنى ورزيده باشد او را به چهره‏اش مى‏شناسيم پس او را وارد آتش مى‏گردانيم . تفسير فرات الكوفى : ص144 ، ح176 ؛ مجمع البيان : ج4 ، ص653 و تفسير البرهان : ج3 ، ص172 ، ح21 .
[8] .  تفسير عياشى : ج2 ، ص21 ، ح42 ؛ امالى صدوق : ص150 ؛ مجمع البيان : ج4 ، ص653 ؛ تفسير البرهان : ج3 ، ص173 ، ح23 و بحار الأنوار : ج38 ، ص95 .
[9] .  عوسَج : بوته تمشك وحشى كه چوب آن بسيار محكم و پر از خار است . در نسخه چاپ تهران « عوج » آمده بود .
[10] .  گروهى را به بهشت مى‏برد و گروهى را به جهنم . تفسير التبيان : ج4 ، ص411 و مجمع البيان : ج4 ، ص653 .
[11] .  روزى كه سفيد مى‏شود صورت هايى و سياه مى‏شود صورت هايى . سوره آل عمران: آيه 106.
[12] .  و پيروان تو با چهره‏هايى روشن بر منبرهايى از نور پيرامون من در بهشت هستند و آنان همسايگان منند . زاد المعاد : ص305 .
[13] .  رَغْم اَنف : كوبيدن بينى به زمين . مراد اين است كه آنان بر خلاف ميل كافران ، وارد مى‏شوند .

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مولودی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 ذی قعده

١ـ ولادت با سعادت حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها)٢ـ مرگ اشعث بن قیس٣ـ وقوع جنگ بدر صغری ١ـ...


ادامه ...

11 ذی قعده

میلاد با سعادت حضرت ثامن الحجج، امام علی بن موسی الرضا (علیهما السلام) روز یازدهم ذیقعده سال ١٤٨...


ادامه ...

15 ذی قعده

كشتار وسیع بازماندگان بنی امیه توسط بنی عباس در پانزدهم ذیقعده سال ١٣٢ هـ.ق ، بعد از قیام...


ادامه ...

17 ذی قعده

تبعید حضرت موسی بن جعفر (علیهما السلام) از مدینه به عراق در هفدهم ذیقعده سال ١٧٩ هـ .ق....


ادامه ...

23 ذی قعده

وقوع غزوه بنی قریظه در بیست و سوم ذیقعده سال پنجم هـ .ق. غزوه بنی قریظه به فرماندهی...


ادامه ...

25 ذی قعده

١ـ روز دَحوالارض٢ـ حركت رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) از مدینه به قصد حجه...


ادامه ...

30 ذی قعده

شهادت امام جواد (علیه السلام) در روز سی ام ذی‌قعده سال ٢٢٠ هـ .ق. شهادت نهمین پیشوای شیعیان...


ادامه ...
0123456

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page