عقد ازدواج امام على عليه‏السلامو حضرت زهراء عليهاالسلامدر سال دوم هجرى واقع شد ولى ميان عقد و زفاف فاطمه مدتى فاصله افتاد . در اين مدت ، على عليه‏السلاماز شدت شرم ، نام فاطمه عليهاالسلامرا بر زبان نمى‏آورد و فاطمه عليهاالسلامنيز نام على  عليه‏السلامرا نمى‏گفت . و مدتى بدين صورت گذشت تا آنكه يك روز زنان پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلمپيش على عليه‏السلامرفتند و گفتند : « چرا در زفاف فاطمه عليهاالسلاماينقدر تأخير مى‏كنى ؟ اگر شرم دارى به ما اجازه بده تا با پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلمدر اين باره صحبت كنيم و رخصت عروسى را بگيريم » .
ايشان پذيرفتند . همه زنان در محضر پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلمجمع شدند . ام سلمه عرض كرد : « يا رسول اللّه‏ ، اگر خديجه زنده بود دلش به زفاف فاطمه شاد مى‏شد و چشم فاطمه عليهاالسلامبه ديدار شوهر روشن مى‏شد . على عليه‏السلامزن خود را مى‏خواهد و ما همه در انتظار اين شادمانى هستيم » .
پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلمنام خديجه را كه شنيد اشك در چشمش حلقه زد و آهى كشيد و فرمود : « مانند خديجه كجاست . . . » .
بعد فرمود : « چرا على عليه‏السلاماز خود من نخواسته است » ؟
گفتند : « شرم و حيا نگذاشت تا به شما بگويد » . بعد پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلمدستور داد آماده عروسى و زفاف على عليه‏السلامو فاطمه عليهاالسلام شوند . و بدين صورت مهر و ماه به خانه نور و عرفان رفتند[1] .
---------------------------------------------
[1] .  فاطمة الزهراء : ص283 .

نوشتن دیدگاه