لِلْفُقَرَآءِ الَّذِينَ أُحْصِرُواْ فِي سَبِيلِ اللّهَِ لاَ يَسْتَطِيعُونَ ضَرْباً فِي الْأَرْضِ يَحْسَبُهُمُ الْجَاهِلُ أَغْنِيَآءَ مِنَ التَّعَفُّفِ تَعْرِفُهُم بِسِيمَـهُمْ لاَ يَسْئَلُونَ النَّاسَ إِلْحافاً[1] ؛ ( انفاق شما بايد ) براى نيازمندانى باشد كه در راه خدا ، در تنگنا قرار گرفتهاند و نمىتوانند مسافرتى كنند [تا سرمايهاى بدست آورند] و از شدت خويشتن دارى ، افراد نا آگاه آنها را بىنياز مىپندارند اما آنها را از چهرههايشان مىشناسى و هرگز با اصرار ، چيزى از مردم نمىخواهند .
امير مؤمنان عليهالسلام مىفرمايند :
أَفْضَلُ العبادَةِ العَفافُ[2] ؛ عفتْ بالاترينِ عبادتها است .
و همچنين مىفرمايند : إِذا أَرادَ اللّهُ بِعَبدٍ خَيرَاً أَعَفَّ بَطنَهُ وَفَرْجَهُ[3] ؛ هنگامىكه خداوند خيرى براى بندهاش بخواهد شكم و شهوت او را عفت مىدهد .
امام باقر عليهالسلام مىفرمايند :
ما عُبِدَ اللّهُ بشيءٍ أَفْضَلَ من عفةِ بَطنٍ وَفرْجٍ[4] ؛ هيچ عبادتى در پيشگاه خداوند ، برتر از عفت شكم و عفت در مسائل جنسى نيست .
عفت نقطه مقابل « شكم پرستى و شهوت پرستى » است . به گفته راغب اصفهانى در مفردات ، عفت ، پديد آمدن حالتى در نفس است كه آدمى را از غلبه شهوت باز مىدارد و عفيف به كسى گفته مىشود كه داراى اين وصف باشد . صاحب مقاييس اللغه مىنويسد : عفت در اصل به دو معنى آمده است : نخست ، خوددارى از انجام كارهاى زشت و ديگر ، كم بودن چيزى . لذا عرب به باقيمانده شير در پستان مادر « عفه » مىگويد . علماى اخلاق نيز در تعريف « عفت » ، آن را حد وسط در ميان شهوت پرستى و خمودى دانستهاند .
--------------------------------------------
[1] . بقره : 273 .
[2] . الكافى : ج2 ، ص79 و بحار الانوار : ج68 ، ص269 و وسائل الشيعه آل البيت : ج11 ، ص198 .
[3] . غرر الحكم : حديث4114 .
[4] . الكافى : ج2 ، ص79 و بحار الانوار : ج68 ، ص268 و وسائل الشيعه آل البيت : ج15 ، ص250 .
عفت
- بازدید: 2342