وَإِيّاكَ وَمُشاوَرَةَ النِّساءِ ، فَإِنَّ رَأْيَهُنَّ إِلى أَفْنٍ ، وَعَزْمَهُنَّ إِلى وَهْنٍ ، وَاكْفُفْ عَلَيْهِنَّ مِنْ أَبْصارِهِنَّ بِحِجابِكَ إِيّاهُنَّ ، فَإِنَّ شِدَّةَ الْحِجابِ أَبْقى عَلَيْهِنَّ ، وَلَيْسَ خُرُوجُهُنَّ بِأَشَدَّ مِنْ إدْخالِكَ مَنْ لا يُوثَقُ بِهِ عَلَيْهِنَّ ، وَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ لا يَعْرِفْنَ غَيْرَكَ فَافْعَلْ ؛ وَلا تُمَلِّكَ الْمَرْأَةَ مِنْ أَمْرِها ما جاوَزَ نَفْسَهَا ، فَإِنَّ الْمَرْأَةَ رَيْحانَةٌ وَلَيْسَتْ بِقَهْرَمانَةٍ ، وَلا تَعْدُ بِكَرامَتِها نَفْسَها ؛ وَلا تُطْمِعْها فِي أَنْ تَشْفَعَ لِغَيْرِها[1] ، وَإِيَّاكَ وَالتَّغايُرَ فِي غَيْرِ مَوْضِعِ غَيْرَةٍ ، فَإِنَّ ذلِكَ يَدْعُو الصَّحِيحَةَ إِلَى السَّقَمِ ، وَالْبَرِيئَةَ إِلَى الرَّيْبِ ، وَاجْعَلْ لِكُلِّ إِنْسانٍ مِنْ خَدَمِكَ[2] عَمَلاً تَأْخُذُهُ بِهِ ، فَإِنَّهُ أَحْرى أَنْ لا يَتَوَاكَلُوا فِي خِدْمَتِكَ ، وَأَكْرِمْ عَشِرَتَكَ فَإِنَّهُمْ جَناحُكَ الَّذي بِهِ تَطِيرُ ، وَأَصْلُكَ الَّذِي إِلَيْهِ تَصِيرُ ، وَيَدُكَ الَّتِي بِها تَصُولُ . أَسْتَوْدِع اللّهَ دِينَكَ وَدُنْياكَ ، وَأَسْأَلْهُ خَيْرَ الْقَضاءِ لَكَ فِي الْعاجِلَةِ وَالاجِلَةِ ، وَالدُّنْيا وَالاخِرَةِ ، وَالسَّلامُ .
از مشورت با زنان بر حذر باش ، كه رأيشان ناقص و عزمشان سست است . با در پرده نگهداشتن زنان ، ديدههايشان را از ديگران ببند ؛ كه التزام به حجاب موجب باقى ماندن آنها است . همچنين بيرون رفتن زنان از منزل ، بدتر از آوردن مرد نامطمئن به محل سكونت آن نيست . اگر بتوانى كارى كنى كه زنان ، جز تو كس ديگرى را نشناسند ، اين كار را انجام ده ، و به زن اجازه پرداختن به كارى جز امور شخصى خود را مده كه زن ، گلى است خوشبو نه كارگزار درشت خو « 1 » . در گرامى داشتن زن از آنچه مخصوص به خود او مىباشد تجاوز نكن . تا او را به طمع شفاعت ديگرى نياندازد . از غيرت بىمورد درباره زن بترس ؛ كه اين امر زن درستكار و سالم را به نادرستى و بيمارى كشاند وزن پاكدامن را در معرض شك و ترديد قرار مىدهد .
براى هر يك از خادمانت كارى را معين كن تا همان كار را انجام دهند و در برابر تو ، مسؤول همان كار باشند ؛ تا اگر انجام نداد بتوانى از او بازخواست كنى ، و در خدمت به تو كوتاهى نكنند . خاندانت را گرامى دار ، كه پر و بال تو هستند و به وسيله آنها پرواز مىكنى ؛ ريشه تواند كه به آن باز مىگردى و آنها دست و توان تواند كه با يارى آنها بر دشمنان چيره مىشوى . من از خداوند مىخواهم كه دين و دنياى تو را به امانت قبول كند و آن دو را حفظ نمايد و از او درخواست مىكنم اين امانت را چه در حال و چه آينده ، چه در دنيا و چه در آخرت ، به بهترين وجه به تو باز گرداند . والسلام .
توضيحات
1 ـ قهرمان :اصل واژه فارسى است كه به شكل عربى درآمده .
-----------------------------------
[1] . ع : بغَيرها .
[2] . ح و ص : مِن خَدَمك .
حدیث
- بازدید: 2373