وَإِيّاكَ أَنْ تَغْتَرَّ بِما تَرى مِنْ إِخْلادِ أَهْلِ الدُّنْيا إِلَيْها ، وَتَكالُبِهِمْ عَلَيْها ، فَقَدْ نَبَّأَكَ اللّهُ عَنْها ، وَنَعَتْ لَكَ نَفْسِها[1] ، وَتَكَشَّفَتْ لَكَ عَنْ مَساوِيها ، فَإِنَّما أَهْلُها كِلابٌ عاوِيَةٌ ، وَسِباعٌ ضارِيَةٌ ، يَهِرُّ بَعْضُها بَعْضَاً[2] ، وَيَأْكُلُ عَزيزُهَا ذَلِيلَها ، وَيَقْهَرُ كَبِيرُها صَغِيرَها ، نَعَمٌ مُعَقَّلَةٌ ، وَأُخْرى مُهْمَلَةٌ قَدْ أَضَلَّتْ عُقُولَها وَرَكِبَتْ مَجْهُولَها ، سُرُوحُ عاهَةٍ بِوادٍ وَعْثِ ! لَيْسَ لَها راعٍ يُقِيمُها ، وَلا مُسِيمٌ[3] يُسِيمُها ، سَلَكَتْ بِهِمُ الدُّنْيا طَريقَ الْعَمى ، وَأَخَذَتْ بِأَبْصارِهِمْ عَنْ مَنارِ الْهُدى ، فَتاهُوا فِي حَيْرَتِها ، وَغَرِقُوا فِي نِعْمَتِها ، وَاتَّخَذُوها رَبّاً ، فَلَعِبَتْ بِهِمْ وَلَعِبُوا بِها ، وَ نَسُوا ماوَراءَها . رُوَيْداً يُسْفِرُ الظَّلامُ ، كَأَنْ قَدْ وَرَدَتِ الأَظْعانُ ! يُوشِكُ مَنْ أَسْرَعَ أَنْ يَلْحَقَ .
مبادا دلبستگى دنيا پرستان و تهاجم حريصانه آنان به دنيا تو را مغرور كند . چرا كه خداوند تو را از بدىهاى دنيا آگاه كرده ، و دنيا نيز خودش را برايت وصف كرده و از زشتىهاى روزگار پرده برداشتهاست . دنيا پرستان به مانند سگان پارس كننده و درندگان ، پيوسته در جستجوى شكارند . برخى از آنها بر برخى ديگر هجوم مىآورند ، نيرومندشان ، ناتوان را مىدرد و بزرگترشان بر كوچكترها چيره مىشود . يا مانند شترانى هستند ، كه برخى از آنها پاى بسته و برخى ديگر در بيابان رها شده ، راه گم كردهاند و در جادههاى مبهم و پر خطر به كندى در حركتند . نه شتربان و سرپرستى دارند كه به كارشان برسد ، و نه چرانندهاى كه به چراگاهشان ببرد « 1 » .
دنيا آنها را به كوردلى كشاند و ديدگانشان را از نشانههاى هدايت بپوشاند . در بيراهه دنيا گم شدهاند و در نعمتهاى آن فرو رفتهاند ، كه نعمتها را خداى خود قرار دادهاند . هم دنيا آنان را به بازى گرفته و هم آنها با دنيا به بازى پرداختهاند ، و آخرت را فراموش كردهاند . اندكى مهلت ده و شتاب منما . تاريكى جهل ( با مرگ انسان ) برطرف مىشود . ( و حقيقت آشكار مىگردد ) گويا مسافران به منزل رسيدهاند ، و آن كس كه شتاب كند ، به كاروان خواهد رسيد .
توضيحات
1 ـ مردم از لحاظ پيروى از هواى نفس به دو دسته تقسيم مىشوند :
الف : آنها كه از غضب پيروى مىكنند ؛ اين دسته به سگان پارس كننده و درندگانِ درپى طعمه ، تشبيه شدهاند .
ب : آنها كه از شهوت پيروى مىكنند ، اين دسته به چهار پايان تشبيه شدهاند كه همواره غافلاند .
---------------------------------------
[1] . ص : نَعَتْ هي لك عن نفسها . ح : نعتت لك نفسها .
[2] . ص : بعضها على بعض . ح : على بعض . ع : ببعضها بعضاً .
[3] . ع : ولا مُقيم .
حدیث
- بازدید: 1969