وَأَنْ أَبْتَدِئَكَ بِتَعْليمِ كِتابِ اللّهِ عَزَّ وَجَلَّ وَ تَأْويلِهِ ، وَشَرائِعِ الاْءِسْلامِ وَأَحْكامِهِ ، وَحَلالِهِ وَحَرامِهِ ، لا أُجاوِزُ ذلِكَ بِكَ إِلى غَيْرِهِ ؛ ثُمَّ أَشْفَقْتُ أَنْ يَلْتَبِسَ عَلَيْكَ مَا اخْتَلَفَ النَّاسُ فِيهِ مِنْ أَهْوائِهِمْ وَآرائِهِمْ مِثْلَ الَّذي الْتَبَسَ عَلَيْهِمْ ، فَكانَ إِحْكامُ ذلِكَ عَلى ما كَرِهْتُ مِنْ تَنبيهِكَ لَهُ أَحَبَّ إِلَيَّ مِنْ إِسْلامِكَ إِلى أَمْرٍ لا امَنُ عَلَيْكَ فِيهِ[1]
الْهَلَكَةَ ، وَرَجَوْتُ أَنْ يُوَفِّقَكَ اللّهُ فِيهِ لِرُشْدِكَ ، وَأَنْ يَهْدِيكَ لِقَصْدِكَ ، فَعَهِدْتُ إِلَيْكَ وَصِيَّتِي هذِهِ .
در آغاز تربيت ، تصميم گرفتم تا كتاب خداوندِ توانا و بزرگ همراه با تفسير آن و مقررات احكام اسلامى اعم از حلال و حرام را به تو بياموزم و به چيز ديگرى جز آن نپردازم ، مبادا انديشههاى باطل و هواهاى نفسانى كه مردم را دچار اختلاف كرده و كار را براى آنان شبههناك ساخته ، به تو نيز هجوم آورند ، و امور را بر تو مشتبه سازند . گرچه اين كار مورد پسندم نبود ولى نزد من پسنديدهتر از افكنده شدنت در جايى است كه من از هلاك شدنت در آن بيمناك و از سالم بيرون آمدنت از آن ايمن نيستم . اميدوارم خداوند تو را در رستگارى سربلند گرداند و به آرمانت رهنمون سازد . پس از اين سخنان اينك عمل كردن به اين سفارشنامه را به تو تأكيد مىكنم .
----------------------------------------------
[1] . ع و ص و ف : به الْهَلَكَة .