مرحوم شيخ عبد الحسين خوانسارى مىگويد : در كربلا عطار معروفى مريض شد و تمام اجناس دكان و منزل و اثاث منزل خود را براى معالجه خود فروخت ولى هيچ فايدهاى نكرد و تمام پزشكان از او اظهار نااميدى كردند . يك روز به عيادتش رفتم . بسيار بدحال بود و به پسرش مىگفت : « اسباب منزل را به بازار ببر و بفروش و پولش را براى خانه مصرف كنيد تا با خوب شدن يا مردن راحت شوم » .
به او گفتم : « اين چه حرفى است مىزنى » ؟ ! ديدم آهى كشيد و گفت : « من سرمايه زيادى داشتم و علت پولدار شدن من اين بود كه يك سال مرضى در كربلا شايع شد كه پزشكان درمان آن را منحصر به آبليموى شيراز دانستند . آب ليمو گران و كمياب شد . نفس شيطانى من ، مرا وسوسه كرد كه قدرى آب ليمو دارم ؛ چيز ديگرى به آن بيفزايم تا بوى آب ليمو از آن فهميده شود و آن را به قيمت آب ليموى خالص شيرازى بفروشم و با اين شيوه پولدار شوم . همين كار را كردم ، و آب ليمو در كربلا منحصر به دكان من شد و سرمايه زيادى از اين مال مغشوش به دست آوردم تا جايى كه در بين همكارانم به صاحب پولهاى هزار هزارى مشهور شدم . مدتى نگذشت كه به اين مرض مبتلا شدم و هر چه داشتم براى معالجه فروختم ولى فايدهاى نكرد . فقط همين آخرين متاع مانده است كه گفتم اين را نيز بفروشند يا خوب مىشوم يا مىميرم و از اين درد و مرض راحت مىشوم »[1] .
------------------------------------------------
[1] . منتخب التواريخ : ص813 .
آب ليموى شيراز
- بازدید: 1999