گسستن ارتباطهاي اجتماعي؛ دستاورد فرهنگ سلطه
انسان امروزي، به دنبال همزباني است که قبل از همزباني و بيش از آن، همدلي را به او تضمين داده باشد؛ اما...
فرض کنيد، ناگهان با يک روبات مواجه شويد: در اندازه يک متر، با يک دسته گل در دست که تقديمتان ميکند، با گفتن چند جمله ساده: «حال شما چطور است؟ روز خوبي داشته باشيد» و ...
لابد شما هم دسته گل را از روبات ميگيريد و جوابش ميدهيد: «متشکرم! حال شما خوب است؟ شما هم روز خوبي داشته باشيد...» و ...
تصور کنيد، دهها بهار از عمر شما گذشته باشد و به سن و سال پيري رسيده باشيد و خداي ناکرده اطرافيانتان شما را فراموش کرده باشند؛ آنوقت، مطمئناً رويارويي و صحبت با اين «روبات» برايتان دلنشينتر ميشود و يک ضرورت به حساب ميآيد.
ژاپنيها در کار و تلاش و ابتکار و نشاط ضربالمثل هستند؛ سن و سال خيلي از آنها رقم بالايي ـ در برخي موارد عددي سه رقمي ـ را نشان ميدهد و طبعاً سردي ساية تنهايي و راندهشدن از اطرافيان را بيشتر حس ميکنند. لابد براي کارهايي از اين حالت و رفع همين ضرورت است که روباتهايي ساخته و وارد بازار کردهاند.
چندي پيش، خبرگزاري فرانسه از توکيو گزارش کرد ـ بلکه مژده داد(!) ـ که از اين پس، سالخوردگان ژاپني ميتوانند با خريدن يک روبات 45 سانتيمتري به نام «ايفبوت» از تنهايي به درآيند! اين روبات به گونهاي طراحي شده که ميتواند با گفتن جملههايي ساده و خودماني، سالخوردگان ژاپني را از تنهايي در آورد. توانايي گفتار «ايفبوت» در حد و اندازة يک کودک پنجساله است.
اگر به ايفبوت بگويي: «امروز خسته و کسل هستم.» ممکن است جواب بدهد: «اگر خستهاي، مايل هستي چه کاري را انجام بدهي؟» و اگر بگويي:« امروز روز خوبي است!» با توجه به ساعتي که در بدنش تعبيه شده، پاسخ ميدهد: «بله! امروز روز مطبوعي است.»
سازندگان «ايفبوت» گفتهاند که در حافظة آن، چند ميليون الگوي متفاوت براي بيان عبارات مختلف قرار دادهاند، که اين عبارات، ميتواند فعاليت مغزي سالخوردگان را افزايش داده، آنان را از عارضة فراموشي نجات بدهد1.
يک مژده
راستي که مژدة خوبي است! انسان امروزي هر روز تلاش بيشتري ميکند تا مهارتهاي صنعتي و تکنولوژي خود را ارتقا بخشد و زندگي راحتتري براي خودش دست و پا کند؛ اما اينکه تا چه اندازه در اين مسير موفق بوده و اصلاً آيا اين ضريب راحتي روز به روز افزايش يافته يا نه، جاي تأمل است.
خوب است گذري از سر تأمل و دقت داشته باشيم بر دستآوردهاي تکنولوژي و فناوري دنياي امروز که هرازگاهي بازارهاي جهاني را با کالايي نو رسيده، مواجه ميکند.
راستي، فکر کردهايد که چرا در بسياري از خانوادهها، خصوصاً خانوادههايي که دين وآداب و فرهنگ مذهبي در آنها رنگ و لعابي ندارد، پرورش سگ و همزيستي خانوادگي با اين حيوان، به اندازة مراوده با يک عضو تعيين کنندة خانواده رونق دارد؟ چرا اين خبر، که يک روبات وارد بازار شده که ميتواند با افراد خصوصاً سالخوردگان ارتباط برقرار کند و آنها را از تنهايي بيرون بياورد، به عنوان يک مژدة بزرگ به حساب ميآيد؟ اصولاً چرا همزيستي خانوادگي با يک حيوان و يا رفع نيازهاي ارتباطي و عاطفي از طريق صحبت با يک روبات، تا اين حد و اندازه ضرورت يافته است؟
پاسخ به اين سؤال، چندان پيچيده نيست؛ اما فرايندي دارد که توضيحات ذيل، اين فرايند را ترسيم ميکند.
توضيحاً اينکه: انسان موجودي است اجتماعي، که رشد او در هر يک از ابعاد شخصيتياش بر اثر تعامل و ارتباط با افراد خانواده ـ در درجه اول ـ و افراد اجتماع ـ در مرحلة بعد ـ رقم زده ميشود.
نخستين جرقة اين ارتباط، که از اولين تماسهاي طفل با نزديکترين افراد ـ به ويژه مادر ـ بهدست ميآيد، در حدود دوماهگي است. واکنش حاصل شده از اين ارتباط اوليه، به صورت لبخند نمود مييابد2.
اين ارتباط تا جايي گسترش مييابد که ديگر به صورت يک عامل ايمني بخش، ضرورت پيدا ميکند. اين حالات که در روانشناسي، عنوان «وابستگي» به خود گرفته، جداي از رفع نيازهايي مثل تغذيه، عموماً براي رفع نيازهاي روحي و رواني است و ضمناً تمريني ـ هرچند عزيزي و غيرآگاهانه ـ براي اجتماعي شدن، که دست آفرينش، انسان را با اين ويژگي آفريده است.
اين ارتباط و ضرورت آن، در هر مقطع سنّي به شکلي نمود مييابد؛ اما در هيچ برهه از زندگي، تعطيل نميشود. به عبارت ديگر، ارتباط انسان باديگران، بخشي جدانشدني از زندگي انسان است.
نکتة مهم
نکتة مهم، بستري است که اين ارتباط در آن جريان مييابد. در واقع سؤال شخصيتي اين است که لازمة تکوين و رشد يک ارتباط صحيح و منطقي با ديگران چيست؟
بدون شک، تعامل و ارتباط منطقي با ديگران، مستلزم عوامل متعددي است که بدون وجود اين عوامل در رفتار افراد، نميتوان ارتباطي منطقي و عاطفي و اثرگذار را در روابط بين افراد، رقم زد و ادامه داد.
چنانچه ملات و خميرماية ارتباط افراد با يکديگر را، عطوفت و انفعال، عفو و گذشت و محبتي فراگير و در عين حال، عزت، مناعتطبع و بزرگمنشي تشکيل بدهد، چنين ارتباطي مستمر، اثرگذار، تعيينکننده و سازنده خواهد بود والّا با صرفنظر از برخي ارتباطهاي قهري مانند ارتباط بيمار با پزشک، يا ارتباط زنداني با زندانبان، ساير ارتباطها در گذر زمان، گسيخته ميشوند. پس از اين گسيختگي است که انسان امروزي خود را با دو مشکل مواجه ميبيند و به راه اصلي ظاهراً متناسب، دست ميزند!
انسان امروزي از يک سو وجود يک ارتباط عاطفي با ديگران و درک متقابل را، بهعنوان يک اصل اجتناب ناپذير، ميبيند و از ديگر سو، زمينهاي نميبيند که بتواند اين نياز را خدمت يک همنوع، که زبان او را بفهمد و نياز او را درک کند، ارائه نمايد. در چنين شرايطي، اين نياز اجتنابناپذير را، به جاي آنکه از طريق ارتباطي عاطفي و انساني با اطرافيان و بستگان و همنوعان برآورده سازد، از طريق همزيستي مسالمتآميز با حيوان برآورده ميسازد و چشم دل به جملات سادهاي ميدوزد که از دهان آهني يک روبات ساخت ژاپن خارج ميشود! انسان امروزي، به دنبال همزباني است که قبل از همزباني و بيش از آن، همدلي را به او تضمين داده باشد: «همدلي از همزباني خوشتر است» در اين جستوجو ممکن است همزباني بيايد؛ اما آنچه ارتباط با اين همزبان را استمرار و ملاحت و شيريني ميبخشد، همدلي است و دريغ از اين که بتواند چنين ويژگي را در يک بستر گسترده، نه به طور مقطعي و محدود، پيدا کند.
آيا انسان خواهد توانست از اين مسير، تغيير جهت داده، نياز خود را از طريق ارتباط و تعامل با همنوعان خود برآورده سازد؟
بهترين راهکارها
نيمنگاهي به فرهنگ و آموزههاي ديني و ضمانت اجراييحاکم بر اينآموزهها، زيباترين راهکار ارتباط و مراوده با ديگران را فراروي ديدگانمان قرار ميدهد. اين دستورالعملها، از يک سو تصويرساز ارتباطي نيکو و منطقي ميان افراد است و از سويي ديگر، باتوجه به ضمانت اجراهاي آنها از اين که انسان به جاي ارتباط با همنوعان، به حيوانات و رباتها پناه ببرد، ممانعت ميکند.
در يک نگرش کلي، احاديث و رواياتي که ضرورت رفتار نيکو با والدين، فرزندان، زيردستان و همسايگان را گوشزد ميکنند، در قالب اين راهکارها قرار ميگيرند. ذيلاً به چند روايت در اين خصوص توجه کنيد و حديث مفصل از اين مجمل برخوانيد:
رسول خدا(ص) : «نگاه محبتآميز به صورت والدين، عبادت است.»
امام رضا(ع): «نيکي به پدر و مادر، واجب است، هرچند مشرک باشند؛ اما در معصيت پروردگار، نبايستي آنان را اطاعت کرد.»
رسول خدا(ص): «حاضران و غايبان از امتم را سفارش ميکنم که از بستگان ديدار کنند؛ هرچند يک سال راه فاصله باشد؛ چرا که صلة رحم، جزء دين است.»
امام علي(ع): «با بستگان خود ارتباط برقرار سازيد، هرچند با سلام کردن باشد.»
رسول خدا(ص): «بهترين شما کسي است که اطعام کند، وسلام را بلند بگويد.»
رسول خدا(ص): «زيارت و ديدار افراد، دوستي و محبت را در دلها ميروياند»
رسول خدا(ص): «کسيکه از برادر مؤمن خود در خانهاش ديدار کند، خداوند ـ عزّوجل ـ به او ميفرمايد: تو مهمان و زائر من هستي، احسان به تو و پذيرايي از تو بر من لازم است و به خاطر محبت و دوستي تو با او، بهشت را بر تو واجب کردم.»
امام صادق(ع)؛ «هر مؤمني که با داشتن قدرت، برادر مؤمنش را ياري نرساند، خداوند، او را در جهان، خوار ميسازد.»
رسول خدا(ص): «هرکس حق همسايهاش را ضايع کند، از ما نيست و پيوسته جبرئيل مرا به همسايه سفارش کرد، تا آنجا که گمان کردم همسايه از همسايهاش ارث ميبرد.»
امام صادق(ع): «نيکي به همسايگان، خانهها را آباد و عمرها را زياد ميکند.3»
اين روايات و دهها روايت ديگر در اين مقوله، زيباترين راهکار ارتباط افراد را با يکديگر نشان ميدهد. بدون ترديد چنانچه مفاد اينگونه احاديث در شريان خانوادهها و اجتماع جريان يابد، افراد مجبور نخواهند شد، به جاي ارتباط منطقي عاطفي با يکديگر، با يک حيوان يايک آدم آهني ارتباط برقرار سازند.
سؤال مقدّر
سؤال مقدّري که در اين خصوص وجود دارد اين است که: از همگسيختگي ارتباطهاي منطقي و جايگزين شدن برخي ارتباطهاي مجازي به جاي ارتباطهاي انساني و عاطفي، ريشه در چه زمينههايي دارد؟
اين سؤال از هر منظري، پاسخ خاصي ميطلبد؛ بدون شک تضعيف قدرت اخلاقي ديني و دينمداري در ارتباطها و ضعيف شدن باورهاي افراد به مباني ديني، به عنوان آنچه خداي متعال براي اداره امور افراد اجتماعات، وضع کرده، عامل اصلي اين از همگسيختگي است.
از ديگر عوامل مهم در اين زمينه، ميتوان به برخي حواشي تکنولوژي و فناوري اشاره کرد. توضيحاً اينکه: انسان امروزي تمام توان خود را براي سلطه هرچه بيشتر بر طبيعت، معطوف داشته است؛ آنچه «تکنولوژي» ناميده ميشود، در حقيقت چيزي جز سلطهجويي بر طبيعت نيست. چهمقدار از اين سيطره، مفيد و ضروري است و چهمقدار غيرضروري؟ آيا تکنولوژي و رواج آن موجب از همگسيختگي روابط منفي ميان افراد شده است، يا اين مهم ريشه در اصل تکنولوژي و فناوري نداشته، بلکه ناشي از برخي حواشي قضيه است
پرداختن به اين بحث، مجالي ديگر و نوشتاري بزرگتر ميطلبد؛ اما به نظر ميرسد، اصل وجود تکنولوژي و زندگي صنعتي با گسستن پيوندهاي اجتماعي و خانوادگي و سردي روابط بين افراد، ملازمهاي حتمي نداشته باشد؛ آنچه اين دست آوردها را رقم زده و روابط افراد را به سردي محسوس کشاند، زياده طلبي و رقابت ويرانگر و نفسگيري است که براي تسلط هرچه بيشتر بر طبيعت و سلطة بر تکنولوژي و فناوري در ميان جوامع صنعتي ـ و به تبع آن، جوامع در حال پيشرفت ـ رواج يافته است.
ميل به سيطره وسلطه بر طبيعت، ريشهاي غريزي دارد، که در شاخصهاي فرهنگي، سياسي واقتصادي جوامع پشتوانه پيدا کرده است؛ اما گستره اين «ميل» در حال حاضر در حد و اندازة ميدان مسابقهاي است به طول و عرض کرة خاک، که رسيدن به رتبة اول در اين مسابقه، هزينة گزافي ميطلبد. ايجاد دغدغههاي کاذب و شکننده براي رسيدن به سکوي قهرماني در اين ميدان نبرد، بالاترين حجم از فکر و ذهن انسان امروزي را ـ خصوصاً در جوامع صنعتي ـ به خود اختصاص ميدهد و مهمترين دستآوردهاي اين دغدغه، سست شدن پيوندهاي منطقي و اخلاقي ميان افراد، در يک خانواده و سپس در پهنه اجتماعات است. از سوي ديگر، ضرورت وجود يک ارتباط و تعامل، انسان امروزي را به ارتباط با حيوانات، که مطيعند و سر به راه و به روباتها که مطيعتر و سر به راهتر، ميکشاند.
پايان بخش اين مطلب را به نقل چند جمله از يک نويسنده معاصر، اختصاص ميدهيم:
«موضوع ديگر آن که دنياي صنعتي، اکنون همة سرنوشت خود را به علم و تکنيک بسته است... مبارزهاي بيامان در ميان طبيعت و انسان چارهگر، درگير است. بشر ميکوشد تا با عمل خود بر مرزها و کژتابيهاي طبيعت غالب شود؛ ميخواهد بيشترين مقدار و در حد دلخواه از او بگيرد... تمدن غرب، تمدن تکاپو است؛ تکاپو براي رسيدن، براي پامال نشدن در يک جامعة مسابقهاي، که هر لحظهاش مستلزم تقلّايي نفسگير است... کشورهاي صنعتي گرچه از لحاظ ايجاد وسايل رفاه موفق بودهاند، در مجموع در پديدآوردن يک جامعه خوشبخت، شکست خوردهاند4...»
پينوشتها
1. روزنامه جمهوري اسلامي، (12/9/83)
2. زمينه روانشناسي، هليگارد و ... ج1، ص 134
3. در پيشگاه عترت، محمدجواد مهري، صفحات مختلف
4. سخنها را بشنويم، دکتر محمدعلي اسلامي ندوشن، صص 78ـ 79
گسستن ارتباطهاي اجتماعي؛ دستاورد فرهنگ سلطه
- بازدید: 2230