آیه 40 : ( يا بَنِي إِسْرائِيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِىَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ ... )

(زمان خواندن: 6 - 11 دقیقه)

آیه 40 : (يا بَنِي إِسْرائِيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِىَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَأَوْفُوا بِعَهْدِى أُوفِ بِعَهْدِكُمْ وَإِيّاىَ فَارْهَبُونِ)
ترجمه:
40 . اى فرزندان يعقوب! ياد كنيد نعمت مرا كه بر شما انعام نمودم و به عهد من وفا كنيد تا به عهد شما وفا كنم و تنها از من بترسيد.
مراد از بنى اسرائيل
بنابر مضمون اخبارى كه در تفسير البرهان نقل مى كند، «اسرائيل» لقب حضرت يعقوب پيغمبر(عليه السلام) و مركب از كلمه «اسرا» به معنى عبد، يا صفوة و از كلمه «ئيل» به معنى الله در لغت عبرانى است و «اسرائيل» به معنى «عبد الله» يا «صفوة الله» است(1).
و حضرت يعقوب دوازده پسر داشت، چنانچه كافى در باب نصّ بر ائمّه، حديث مفصلى از حضرت باقر(عليه السلام) روايت كرده و در ضمن آن حديث است كه «إنّ عليّاً(عليه السلام) حضره الذي حضره، فدعا وُلده ـ و كانوا اثني عشر ذكراً ـ فقال لهم: يا بَنيّ، إنّ الله عزّ و جلّ قد أبى إلاّ أن يجعل فِيَّ سنّةً من يعقوب، و إنّ يعقوب دعا ولده ـ و كانوا إثني عشر ذكراً ـ فأخبرهم بِصاحبهم، ألا و إنّي اُخبركم بصاحبكم...» الحديث(2).
نسب بنى اسرائيل و دوازده پسران يعقوب
و نسب «بنى اسرائيل» به اين دوازده پسر يعقوب منتهى مى شود، و حضرت موسى بزرگ ترين پيغمبران بنى اسرائيل بوده، نسبش به چهار واسطه به يعقوب مى رسد: موسى بن عمران بن يصهر بن قاهث ابن لاوي بن يعقوب(3).
در تفسير (اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ) :

وجوب شكر منعم وموارد ششگانه شكر
مراد از «نعمت الهى» كه به «بنى اسرائيل» عنايت فرموده، نعمت هايى است كه در آيات بعد ذكر مى فرمايد و اين جمله بر وجوب شكر منعم دلالت دارد، چنانچه به حكم عقل، شكر منعم واجب است و براى شكر نعمت شش مورد ذكر نموده اند:
1 . هر وقت خداوند نعمتى به انسان عنايت فرمايد.
2 . هنگامى كه بلايى از انسان دفع نمايد.
3 . هر موقع متذكر نعمتى از نعم الهى بشود.
4 . هر موقع كه متذكر دفع بلايى بشود.
5 . هر وقت موفق به عبادت و عمل خيرى گردد.
6 . هر وقت از گناه و فعل قبيحى حفظ شود.
ولى مى توان گفت شكر به حسب مفهوم آنْ كه «صرف الشيء فيما خلق لاِجله»(4) باشد، در همه حال و در هر مورد ثابت است.
در تفسير (وَ أَوْفُوا بِعَهْدِي أُوفِ بِعَهْدِكُمْ)

وجوب وفا به عهد وادله عقليه ونقليه آن واقسام آن
«وفاى به عهد» از صفات بسيار ستوده، و حسن و مدح و لزوم آن به ادله اربعه(5) ثابت است.
در قرآن كريم در صفات نيكوكاران مى فرمايد:
(وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذا عاهَدُوا)(6).
و در مدح اسماعيل پيغمبر مى فرمايد: (إِنَّهُ كانَ صادِقَ الْوَعْدِ)(7).
و نيز مى فرمايد: (وَأَوْفُوا بِالْعَهْدِ إِنَّ الْعَهْدَ كانَ مَسْؤُلاً)(8).
و در صفات مؤمنين مى فرمايد: (وَالَّذِينَ هُمْ لاَِماناتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ راعُونَ)(9).
و از ابى مالك(10) است كه مى گويد: خدمت على بن الحسين(عليهما السلام)عرض كردم:
«أخبرني بِجميعِ شرائع الدّين، قال: قول الحقّ، و الحكم بالعدل، و الوفاء بالعهد»(11)
و از حسين بن مصعب(12) روايت شده كه گفت از حضرت صادق(عليه السلام)شنيدم كه فرمود:
«ثلاثة لا عذر لأحد فيها: أداء الأمانة إلى البَرّ و الفاجر، و الوفاء بالعهد للبَرّ والفاجر، و بِرِّ الوالدين بَرّين كانا أو فاجرين»(13)
و غير اين ها از اخبار ديگر كه در بحارالانوار نقل فرموده است(14).
و لزوم وفاى به عهد به حكم عقل نيز ثابت است; زيرا هر عاقلى وفاى به عهد را حَسن و پسنديده و نقض عهد را قبيح و زشت مى شمارد، و اجماع مسلمين و ضرورت دين، بلكه جميع اديان نيز بر حُسن آن و لزوم رعايت آن قائم است.
و مراد از «عهد» كه در آيه شريفه است، ممكن است عهد و ميثاق خداوند با جميع اولاد آدم باشد، چنانچه در آيات قرآنى است، مانند آيه (أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يا بَنِي آدَمَ أَنْ لا تَعْبُدُوا الشَّيْطانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ * وَأَنِ اعْبُدُونِي هذا صِراطٌ مُسْتَقِيمٌ)(15) و آيه شريفه (أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ قالُوا بَلى)(16).
و ممكن است عهد و ميثاقى باشد كه در همين سوره پس از چند آيه ديگر مى فرمايد:
(وَإِذْ أَخَذْنا مِيثاقَ بَنِي إِسْرائِيلَ لا تَعْبُدُونَ إِلاّ اللهَ وَبِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً وَذِي الْقُرْبى وَالْيَتامى وَالْمَساكِينِ وَقُولُوا لِلنّاسِ حُسْناً وَأَقِيمُوا الصَّلوةَ وَآتُوا الزَّكوةَ)(17).
و ممكن است عهد و ميثاقى كه همه انبيا از امت هاى خود بر تصديق به نبوت حضرت خاتم و امامت اوصياى او گرفتند; چنانچه مفاد بسيارى از اخبار است كه در كافى شريف ذكر شده(18)، و فى الجمله از آيات شريفه قرآن نيز استفاده مى شود، مانند آيه (وَإِذْ أَخَذَ اللهُ مِيثاقَ النَّبِيِّينَ لَما آتَيْتُكُمْ مِنْ كِتاب وَحِكْمَة ثُمَّ جاءَكُمْ رَسُولٌ مُصَدِّقٌ لِما مَعَكُمْ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَلَتَنْصُرُنَّهُ)(19).
(و ياد كن زمانى را كه خدا ميثاق پيغمبران را گرفت كه آن كتاب و حكمت كه شما را دادم و سپس پيغمبرى آيد و تصديق كند آنچه را كه با شماست به او ايمان آريد و او را يارى كنيد).
و آيه (وَمُبَشِّراً بِرَسُول يَأْتِي مِنْ بَعْدِي اسْمُهُ أَحْمَدُ)(20).
(و بشارت دهنده ام به پيغمبرى كه بعد از من مى آيد و اسم او احمد ] (صلى الله عليه و آله) [است).

وفاى الهى به عهد خود وادله رجاء
و مراد از «عهد الهى» با بندگانش در جمله (أُوفِ بِعَهْدِكُمْ) وعده هايى است كه خداوند به بندگان داده از اعطا و ازدياد نعمت دنيوى و دفع بليات آن و ايتاى نِعَمِ اخروى و نجات از مهالك آن در اثر ايمان و اخلاق فاضله و اعمال صالحه، و معلوم است كه خداوند خلف وعده نمى فرمايد; زيرا خلف وعده قبيح است و فعل قبيح محال است از خداوند صادر شود، و اين جمله دلالت بر موضوع «رجا» دارد، چنانچه جمله بعد (إِيّاىَ فَارْهَبُونِ) بر موضوع «خوف» دلالت دارد و ما در الكلم الطيب در خاتمه كتاب، ادلّه رجا را در تحت دوازده عنوان متعرض شده ايم(21).
در تفسير (وَ إِيّاىَ فَارْهَبُونِ)

جمع بين خوف ورجاء و بين اخبار طرفين
«رهب» به معنى خوف و خشيت است، و راهب كسى را گويند كه لباس خوف پوشيده و از لذايذ دنيوى چشم بسته و در جاى خلوتى به عبادت نشسته باشد، چنانچه در ميان نصارا معمول بوده و دين اسلام از رهبانيت منع فرموده و به معاشرت و مراوده امر نموده و متنعّم شدن به نِعَمِ الهى و در عين حال ترك معاصى را دستور داده است، و مؤمن بايد هميشه بين خوف و رجا باشد و اخبار در اين باره دو دسته است:
يك دسته دلالت دارد بر اينكه خوف و رجا بايد مساوى باشد و هيچ كدام بر ديگرى ترجيح نداشته باشد.
و يك دسته دلالت مى كند بر اينكه رجا بايد بيشتر از خوف باشد، و وجوهى در جمع بين اين دو دسته اخبار گفته اند كه به نظر تمام نيست; و آنچه به نظر درست مى رسد اين است كه دسته اول راجع به نظرِ عبدْ نسبت به خودش مى باشد كه بايد نه مأيوس از رحمت، نه مأمون از عذاب باشد كه هر دو از گناهان كبيره است; و دسته دوم راجع به نظرِ عبدْ نسبت به خداست، كه رحمت او بر غضبش سبقت دارد «يا من سبقت رحمته غضبه»(22) و تفصيل اين مطلب را إن شاء الله در محل مناسب تر متذكر خواهيم شد(23).
و كسره نون (فَارْهَبُونِ) دليل بر «ياى» محذوف متكلم است كه در اصل «فارهبوني» بوده.
______________________________________________________________-
[1] .  علل الشرايع: ج 1، ص 59، ح 1; بحار الأنوار: ج 12، ص 265، ح 30; تفسير نورالثقلين: ج  1، ص 91، ح 156 و تفسير البرهان: ج 1، ص 201، ح 2.
[2] .  هنگامى كه حضرت على (عليه السلام) محتضر شد پسران خود را خواست و آن ها دوازده پسر بودند، پس به آن ها فرمود: «خداى عزّوجل سنتى از يعقوب در من قرار داد و به درستى كه يعقوب پسران خود را خواند و آن ها دوازده پسر بودند، پس خبر داد آنان را به صاحب و پيشوايشان و آگاه باشيد كه من شما را از صاحب و پيشوايتان خبر مى دهم...» تا آخر حديث. كافى: ج 1، ص 291، ح 6.
[3] .  قصص الأنبياء، ابن كثير:ص 231 در آن: قاهث بن عازر بن لاوى آمده و در قصص الأنبياء، نعمت الله جزائرى: ص 209: يافث بن لاوى ذكر شده است.
[4] .  حقيقت هرچيز، چيزى است كه به خاطر آن آفريده شده است.
[5] .  دليل شرعى در اصطلاح اصولى است كه چهار منبع مى باشد: 1. كتاب 2. سنت 3. اجماع 4. عقل.
[6] .  و كسانى هستند كه به عهدهاى خود وفا كنند هر گاه پيمان بندند.سوره بقره : آيه 177.
[7] .  محققاً او بود صادق الوعد، به وعده هاى خود وفا مى كرد. سوره مريم : آيه 54.
[8] .  و به عهد خود وفا كنيد، محققاً مخالفت عهد مسئوليت دارد. سوره اسراء : آيه 34.
[9] .   و يكى از صفات مؤمن كسانى هستند كه آن ها از براى امانات خود و عهد خود مراعات مى كنند. سوره مؤمنون : آيه 8.
[10] .  اين نام مشترك بين چند نفر است و فرد مذكور در سند حديث ناشناخته است .
[11] .   تمام جوانب و شاخه هاى دين را به من بگوييد، امام فرمود: گفتن سخن حق و عادلانه حكم كردن و وفاى به عهد. الخصال: ج1، ص 140، ح90 و بحار الأنوار: ج72، ص 26، ح10.
[12] .  حسين بن مصعب: يكى از راويان معتبر شيعه كه علماى رجال وى را از اصحاب امام باقر(عليه السلام) و عده اى ديگر از اصحاب امام صادق(عليه السلام) مى شمارند وبراى ايشان اسامى حسين بن مصعب همدانى كوفى و ابن مسلم البجلى كوفى ذكر مى نمايند و در سال 114 هــ . ق وفات يافت. معجم رجال الخوئى : ج7، ص 99.
[13] .   سه چيز هست كه كسى نمى تواند بهانه اى براى (انجام) آن ها داشته باشد: برگرداندن امانت به انسان خوب و بد، وفا كردن به عهدى كه با انسان خوب يا بد بسته است و نيكى كردن به پدر و مادر، خواه خوب و نيكوكار باشند و خواه بد و گناهكار. الخصال: ج1، ص151، ح118 وبحار الأنوار: ج71، ص 70، ح46.
[14] .  بحار الأنوار: ج72، ص 91 ـ 97.
[15] .  آيا قرارداد نكردم با شما وعهد و ميثاق نگرفتم اى پسران آدم اينكه عبادت و اطاعت نكنيد شيطان را محققاً او از براى شما دشمنى است آشكارا و واضح واينكه عبادت كنيد مرا، اين است راه راست. سوره يس : آيه 60ـ61.
[16] .  آيا نيستم پروردگار شما! گفتند: بلى شهادت مى دهيم.سوره اعراف: آيه 172.
[17] .   و ياد كن زمانى را كه از بنى اسرائيل پيمان گرفتيم كه جز خدا را عبادت نكنيد و به پدر و مادر نيكى كنيد و به خويشاوندان و يتيمان و مستمندان احسان نماييد و با مردم به خوبى سخن بگوييد و نماز را بپا داريد و زكات را بدهيد.سوره بقره: آيه 83.
[18] .  ر. ك: كافى: ج1، ص 441، ح6 ونيز ج2، ص8، ح1 و2 وص 10، ح1 وبحار الأنوار: ج64، ص114.
[19] .  سوره آل عمران : آيه 81.
[20] .  سوره صف : آيه 6.
[21] .  الكلم الطيب: ص 786 و 815.
[22] .  اى كسى كه رحمت او بر غضبش سبقت دارد. اقبال الأعمال: ج2، ص 108.
[23] .  ر.ك: الكلم الطيب: ص 781 ـ 782.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مولودی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 ذی قعده

١ـ ولادت با سعادت حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها)٢ـ مرگ اشعث بن قیس٣ـ وقوع جنگ بدر صغری ١ـ...


ادامه ...

11 ذی قعده

میلاد با سعادت حضرت ثامن الحجج، امام علی بن موسی الرضا (علیهما السلام) روز یازدهم ذیقعده سال ١٤٨...


ادامه ...

15 ذی قعده

كشتار وسیع بازماندگان بنی امیه توسط بنی عباس در پانزدهم ذیقعده سال ١٣٢ هـ.ق ، بعد از قیام...


ادامه ...

17 ذی قعده

تبعید حضرت موسی بن جعفر (علیهما السلام) از مدینه به عراق در هفدهم ذیقعده سال ١٧٩ هـ .ق....


ادامه ...

23 ذی قعده

وقوع غزوه بنی قریظه در بیست و سوم ذیقعده سال پنجم هـ .ق. غزوه بنی قریظه به فرماندهی...


ادامه ...

25 ذی قعده

١ـ روز دَحوالارض٢ـ حركت رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) از مدینه به قصد حجه...


ادامه ...

30 ذی قعده

شهادت امام جواد (علیه السلام) در روز سی ام ذی‌قعده سال ٢٢٠ هـ .ق. شهادت نهمین پیشوای شیعیان...


ادامه ...
0123456

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page