آیه 34 : (وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُوا لاِدَمَ ... )

(زمان خواندن: 6 - 12 دقیقه)

 آیه 34 : (وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُوا لاِدَمَ فَسَجَدُوا إِلاّ إِبْلِيسَ أَبى وَ اسْتَكْبَرَ وَ كانَ مِنَ الْكافِرِينَ )
ترجمه :
34 . و زمانى كه به ملائكه امر كرديم كه به آدم سجده كنيد ، پس سجده كردند مگر شيطان ; او رو گرداند از فرمان ما و تكبر نمود و از جمله كفار گرديد.
موضع اول : در سجده ملائكه بر آدم :
عده اى از مفسرين گفته اند كه آدم قبله ملائكه بود و سجده براى خدا بوده است ، نظير كعبه كه قبله مسلمين و بيت المقدّس قبله نصارا و يهود است .
و عده اى به اين قول اعتراض كرده اند كه اگر آدم قبله ملائكه بود بايد (اسْجُدُوا) به « إلى » متعدّى شود ، نه به « لام » ; يعنى بايد گفته شده باشد : « اسجدوا إلى آدم » ، همان طور كه مى گويى : « سجدت إلى الكعبة » .
و جواب داده اند كه تعدّى به لام هم صحيح است و در لسان عرب استعمال شده است ، چنانچه در اشعار حسّان بن ثابت آمده است :
ما كنت أعرف أنّ الأمر منصرف***عن هاشم ثم منها عن أبي حسن
أليس أوّل من صلّى لقبلتكم***و أعرف الناس بالقرآن و السنن(1)
عده اى هم گفته اند كه سجده ملائكه سجده شكر بوده بر اين نعمت بزرگ كه ايجاد خليفة الله بوده است . و باز به اين قول هم اعتراض شده كه با ظاهر آيه كه (اسْجُدُوا لاِدَمَ) باشد منافات دارد .
و جواب داده اند كه « لام » براى تعليل است ; يعنى سجده كنيد به علّت وجود آدم .
و بعضى گفته اند كه « سجده » در آيه به معناى مصطلح نيست و معناى آن اين است كه در برابر آدم تسليم باشيد و از او اطاعت كنيد و به همين معنى حمل كرده اند سجده گياه و درخت را در آيه شريفه (وَ النَّجْمُ وَ الشَّجَرُ يَسْجُدانِ)(2) .
و علّت همه اين گفتارها اين است كه گفته اند سجده مخصوص ذات اقدس حق است و بر غير خدا شرك در عبادت مى شود .
لكن تحقيق در مطلب اين است كه سجده اى كه مختص به خداست سجده عبادتى است ; مانند سجده عبده اصنام [= بت پرستان] و آتش و ستارگان كه ساجدين آن ها مشركند و اين امر اختصاص به سجده ندارد ، بلكه هيچ نوع عبادتى بر غير خدا روا نبوده و همه شرك است ، ولى اگر سجده از روى تعظيم و به امر خدا باشد مانعى ندارد ، بلكه عين عبادت حق است و حقيقت توحيد است نه شرك ; و از همين مقوله است سجده يعقوب و پسران بر يوسف (وَخَرُّوا لَهُ سُجَّداً)(3) .
منتها در شريعت اسلام اين گونه تعظيم بر غير خدا نهى شده است ، بلكه ركوع و سجده حتى به قصد تعظيم بر غير خدا حرام است ; ولى در شرايع سابقه نهى نشده بوده با تفصيلى كه در ذيل آيه (يُقِيمونَ الصّلَوة) متذكر شده ايم(4).

موضع دوم : خلاف هاى شيطان
از مفاد آيه استفاده مى شود كه شيطان با عدم سجده خود به آدم مرتكب سه خلاف شد : عملاً و اخلاقاً و عقيدةً :
خلاف عملى او ، ابا [= سرباز زدن] از سجده به آدم بود ، كه عملاً مخالف فرمان حق گرديد و با اين عمل فاسق و عاصى و متمرّد شد ، كه در قرآن آمده است (فَفَسَقَ عَنْ أمْرِ رَبَّهِ)(5) .
خلاف اخلاقى او ، استكبار نسبت به آدم بود ، چون كبر يكى از رذايل اخلاقى است و منزلگاه شخص متكبر ، آتش جهنم است(6) .
و خلاف عقيدتى او ، انكار عدل الهى است ، چون تصور مى كرد كه امر خدا از روى مصلحت نيست و از كلام خودش استنباط مى شود كه نسبت جهل به خدا داده است.

موضع سوم : حقيقت شيطان
در اينكه شيطان از جنس ملائكه بود يا از جنس ديگرى ، بين مفسرين عامّه اختلاف است ; عده اى گويند : از ملائكه است ، چون در آيه از ملائكه مستثنا شده است ، و فرض اينكه استثنا منقطع باشد خلاف ظاهر است و از طرفى چون در آيه ملائكه مأمور سجده به آدم شدند در صورتى كه ابليس از ملائكه نبود مكلّف به سجده نبود ، اباى او از سجده سبب كفر و طرد او از درگاه حق نمى شد .
و امّا اينكه در آيه ديگرى هست كه (كانَ مِنَ الْجِنِّ)(7) ، «جن» به معناى مستور است ، چنان كه به طفل در شكم مادر پنهان است « جنين » گويند و كسى كه عقلش پوشيده شده باشد « مجنون » ناميده مى شود .
ولى اين قول باطل است اولاً ، بنابر نصّ قرآن مجيد كه ضرورت مذهب شيعه نيز هست ، ملائكه معصومند و نافرمانى خدا را نمى كنند (لا يَعْصُونَ اللهَ ما أَمَرَهُمْ)(8) . و خبر هاروت و ماروت و عصيان فطرس مردود است و يا محمول بر ترك اولى است .
و ثانياً ، جن و ملك در قرآن دو جنس متفاوت بيان شده(9) .
و ثالثاً ، به نصّ قرآن جن از آتش خلق شده(10) و از قول ابليس نقل شده كه (خَلَقْتَنِي مِنْ نار وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِين)(11) .
و رابعاً ، از اينكه معناى جن مستور است ، نمى شود گفت هر مستورى جن باشد ، و الاّ بايد بر خداوند و امام زمان(عليه السلام) و بر عالم آخرت اطلاق جن درست باشد .
و خامساً ، چون شيطان داخل در ملائكه بود مشمول خطاب مى شود .
و سادساً ، استثناى منقطع خلاف ظاهر نيست مخصوصاً با اين همه قراين ; و از طرفى در قرآن موارد زيادى هست كه استثنا منقطع است ، مانند :
(وَ إِذْ قالَ إِبْراهِيمُ لاَِبِيهِ وَ قَوْمِهِ إِنَّنِي بَراءٌ مِمّا تَعْبُدُونَ * إِلاّ الَّذِي فَطَرَنِي)(12])
(و لا يَسْمَعُونَ فِيها لَغْواً وَ لا تَأْثِيماً * إِلاّ قِيلاً سَلاماً سَلاماً)(13) .
(و لا تَأْكُلُوا أَمْوالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْباطِلِ إِلاّ أَنْ تَكُونَ تِجارَةً عَنْ تَراض)(14) ، كه در تمام آيات فوق مستثناى منقطع استعمال شده و اين قسمت را در مقدمه نيز بيان كرده ايم .

موضع چهارم : انسان برتر است يا ملك ؟
در اينكه آيا بشر اشرف است يا ملائكه ، بين علماى خاصّه و عامّه اختلاف است ، يك دسته از آنان به ادلّه زير معتقدند كه آدم اشرف از ملائكه مى باشد :
1 . چون همه ملائكه مأمور شدند كه به آدم سجده كنند و بديهى است مسجود اشرف از ساجد است .
2 . اينكه آدم از ملائكه اعلم بود و اعلم اشرف از غير اعلم است .
3 . آدم ، مقام خلافت خدا [را] ، كه اشرف همه مقامات است ، دارا شد .
4 . مضمون آيه شريفه (إِنَّ اللهَ اصْطَفى آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْراهِيمَ وَ آلَ عِمْرانَ عَلَى الْعالَمِينَ)(15) مؤيد مطلب است ، زيرا ملائكه نيز داخل در عالمينند .
5 . آيه شريفه (وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلاّ رَحْمَةً لِلْعالَمِينَ)(16) ، پس وجود پيغمبر حتى بر ملائكه رحمت بود و اين هم مؤيد اشرفيت آدم است .
6 . اخبار پيغمبر(صلى الله عليه وآله) و ائمّه (عليهم السلام) دلالت دارد كه فرشتگان خدّام ما هستند ، جبرئيل خادم پيغمبر بود .
دسته دوم كه قائل به افضليت ملك بر آدم شده اند ، ادله زيادى آورده و به بعضى از آيات قرآن هم استشهاد كرده اند ، از آن جمله از قول ابليس به آدم و حوا : (ما نَهاكُما رَبُّكُما عَنْ هذِهِ الشَّجَرَةِ إِلاّ أَنْ تَكُونا مَلَكَيْنِ أَوْ تَكُونا مِنَ الْخالِدِينَ)(17) ، كه مى گويند اگر ملك اشرف نبود جاى اغواى آن ها نبود .
و مانند (قُلْ لا أَقُولُ لَكُمْ عِنْدِي خَزائِنُ اللهِ وَ لا أَعْلَمُ الْغَيْبَ وَ لا أَقُولُ لَكُمْ إِنِّي مَلَكٌ)(18) ، كه اگر ملك افضل نبود مورد توقع كفار نبود .
و در حقّ يوسف آمده است : (ما هذا بَشَراً إِنْ هذا إِلاّ مَلَكٌ كَرِيمٌ)(19) .
و همچنين در آيه شريفه (وَ لَقَدْ كَرَّمْنا بَنِي آدَمَ . . .) إلى قوله تعالى : (وَفَضَّلْناهُمْ عَلى كَثِير مِمَّنْ خَلَقْنا تَفْضِيلاً)(20) اگر ملك از بنى آدم افضل نبود بايد گفته شود : «على جميع من خلقنا» ، زيرا غير از ملك مخلوقى نيست كه امكان داشته باشد از بشر افضل باشد . و باز مؤيد اين مدعاست آياتى كه ملائكه بر رسل و اولوا العلم مقدم آورده شده است .
و تحقيق در كلام اين است كه چون انسان مركب از قواى عقلانى و شهوانى است ، در صورتى كه قواى ديگر انسان تابع عقل او شد از ملائكه اشرف است ، چنان كه مضمون حديث به نقل از امير المؤمنين(عليه السلام) :
« فمن غلب عقله على شهوته ، فهو أشرف من الملائكة »(21) همين مطلب را تأييد مى كند ، چنانچه اگر قوه شهوت و غضب او بر عقل چيره گشت از حيوانات و شياطين هم پست تر مى شود چه رسد به ملائكه « و من غلبت شهوته على عقله فهو أخسّ من البهائم »(22) .
آدمى زاده طرفه معجونى است***كز فرشته سرشته و از حيوان
گر كند ميل اين شود به از اين***ور كند ميل آن شود پس از آن
و نكته ديگر هم اين است كه خوبى و بدى آدميان متفاوت است و اين تفاوت تا مراتب لا يتناهى است و در ملائكه هم همين طور است ، پس هر مؤمنى را نمى توان گفت از همه ملائكه بهتر است و بالعكس .
______________________________________________________
[1] .  من ندانستم كه امر خلافت از بنى هاشم از آن جمله از على رو گرداند ، آيا على اولين كسى نيست كه به قبله شما نماز خواند و از مردم به قرآن و آداب اسلامى آشناتر بود؟! علامه امينى در كتاب الغدير اين شعر را به ربيعة بن الحارث بن عبدالمطلب منسوب كرده است .
[2] .  سوره الرحمن : آيه 6.
[3] .  و براى تعظيم به او سجده كردند. سوره يوسف : آيه 100 .
[4] .  ر . ك : همين تفسير ، ج 1 ، ص 383 .
[5] .  از دستور پروردگارش روگرداند. سوره كهف : آيه 50 .
[6] .  (قِيلَ ادْخُلُوا أبوابَ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيَها فَبِئسَ مَثوى المُتَكَبِّرين). گفته مى شود از درب هاى جهنم براى هميشه داخل شويد ، جاى بدى است جايگاه متكبرين. سوره زمر : آيه 72 .
[7] .  [ابليس] كه از [گروه] جنّ بود. سوره كهف : آيه 50 .
[8] .  نافرمانى نمى كنند خدا را در آنچه كه به ايشان امر مى كند. سوره تحريم : آيه 6 .
[9] .  (ثُمَّ يَقُولُ لِلْمَلائِكَةِ أَهؤُلاءِ إِيّاكُمْ كانُوا يَعْبُدُونَ * قالُوا سُبْحانَكَ أَنْتَ وَلِيُّنا مِنْ دُونِهِمْ بَلْ كانُوا يَعْبُدُونَ الْجِنَّ أَكْثَرُهُمْ بِهِمْ مُؤْمِنُونَ) سپس به فرشتگان مى فرمايد : آيا اين ها بودند كه شما را مى پرستيدند؟! و گفتند : پروردگارا! تو منزهى از اينكه غير تو را پرستش كنند ، تو ولىّ و صاحب اختيار ما هستى ، بلكه اين ها عبادت جن مى كردند و اكثر آن ها به همان شياطين ايمان داشتند. سوره سبا : آيات 40 ـ 41 .
[10] .  (وَ الْجَانَّ خَلَقْناهُ مِنْ قَبْلُ مِنْ نارِ السَّمُومِ). و پيش از آن ، جن را از آتشى سوزان و بى دود خلق كرديم. سوره حجر : آيه 27 .
[11] .  مرا از آتش آفريده اى و او را از گِل. سوره اعراف : آيه 12 .
[12] .  و چون ابراهيم به پدرش و قومش گفت : من واقعاً از آنچه مى پرستيد بيزارم ، مگر خداوندى كه مرا خلق كرد. سوره زخرف : آيات 25 ـ 26 .
[13] .  در آن نه لغو شنيده مى شود نه كار زشت ، مگر گفته مى شود سلام. سوره واقعه : آيات 25 ـ 26 .
[14] .  نخوريد اموال يكديگر را از روى باطل و ناحق ، مگر اينكه از راه تجارت كه مرضىّ طرفين باشد. سوره نساء : آيه 29 .
[15] .  خدا آدم و نوح و آل ابراهيم و آل عمران را بر همه عالميان برگزيد. سوره آل عمران : آيه 33 .
[16] .  نفرستاديم تو را ، مگر كه رحمتى باشى بر عالميان. سوره انبياء : آيه 107 .
[17] .  پروردگار شما ، شما را نهى كرد از اين درخت تا جزو ملائكه نشويد و براى هميشه در بهشت بمانيد. سوره اعراف : آيه 20 .
[18] .  بگو : من نمى گويم كه خزينه هاى خدا نزد من است و علم غيب مى دانم و نمى گويم به شما كه من ملكم. سوره انعام : آيه 50 .
[19] . اين بشر نيست ، اين نيست مگر ملك بسيار محترمى. سوره يوسف : آيه 31 .
[20] .  ما بنى آدم را تكريم كرديم . . . و برترى داديم او را بر بسيارى از مخلوقاتمان. سوره اسراء : آيه 70 .
[21] .  كسى كه عقلش بر قوه شهوتش مسلط شود از ملائكه برتر است. علل الشرايع : ج 1 ، ص 15 ، ح1 ; بحار الأنوار : ج 57 ، ص 299 ، ح5 ، و وسائل الشيعة : ج 15 ، ص 209 ، ح20298. ( در مآخذ به جاى اشرف ، « خيرٌ » ذكر شده است).
[22] .  و كسى كه قوه شهوتش بر خِرَدش چيره شود از حيوانات پست تر است. همان . (در مآخذ به جاى أخس ، « شرّ » ذكر شده است).

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مولودی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 ذی قعده

١ـ ولادت با سعادت حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها)٢ـ مرگ اشعث بن قیس٣ـ وقوع جنگ بدر صغری ١ـ...


ادامه ...

11 ذی قعده

میلاد با سعادت حضرت ثامن الحجج، امام علی بن موسی الرضا (علیهما السلام) روز یازدهم ذیقعده سال ١٤٨...


ادامه ...

15 ذی قعده

كشتار وسیع بازماندگان بنی امیه توسط بنی عباس در پانزدهم ذیقعده سال ١٣٢ هـ.ق ، بعد از قیام...


ادامه ...

17 ذی قعده

تبعید حضرت موسی بن جعفر (علیهما السلام) از مدینه به عراق در هفدهم ذیقعده سال ١٧٩ هـ .ق....


ادامه ...

23 ذی قعده

وقوع غزوه بنی قریظه در بیست و سوم ذیقعده سال پنجم هـ .ق. غزوه بنی قریظه به فرماندهی...


ادامه ...

25 ذی قعده

١ـ روز دَحوالارض٢ـ حركت رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) از مدینه به قصد حجه...


ادامه ...

30 ذی قعده

شهادت امام جواد (علیه السلام) در روز سی ام ذی‌قعده سال ٢٢٠ هـ .ق. شهادت نهمین پیشوای شیعیان...


ادامه ...
0123456

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page