مشهور بين علماى خاصّه و عامّه جواز قرائت قرآن بر طبق قرائت يكى از قرّاى سبعه : عمرو بن علاء بصرى(1) ،عبد الله بن كثير مكّى(2)، نافع بن عاصم مدنى(3) ،عبد الله بن عامر شامى(4)، عاصم(5) ، و حمزه(6) ، و كسائى كوفى(7) است .و بعضى قرائت سه نفر ديگر : يزيد بن قعقاع مدنى(8) و يعقوب بن اسحاق حضرمى(9) و خلف بن هشام(10) را نيز ضميمه نموده و قرائت اين ده نفر را صحيح و معتبر و غير اين ها را شاذ(11) دانسته اند.
و بعضى مجرّد صحّت عربيّت را در قرائت كافى دانسته ، اگر چه مطابق قرائت احدى از قرّا نباشد ; مانند مرحوم آية الله يزدى در عروة الوثقى(12) . و جماعتى تنها قرائت قرآن را مطابق سياهى جايز دانسته ; مانند مرحوم استاد شيخ جواد بلاغى (رحمه الله)(13) و آنچه به نظر صحيح و درست مى آيد همين قول اخير است و دليل مشهور بر مدّعاى خود ، از چند وجه است :
1 . متواتر بودن قرائت هر يك از قرّاى هفتگانه از زمان ايشان تا اين زمان و اين دعوى مخدوش و مورد انكار است ; براى اينكه ،
أولاً ، قرائت هر كدام از ايشان به واسطه دو راوى به آن ها منتهى مى شود و در بسيارى از موارد در روايت كردن از ايشان با هم اختلاف دارند و خود اين اختلاف موجب عدم ثبوت قرائت هر يك از قرّا مى شود(14) و بر فرض ثبوت قرائت هر يك از قرّا ، تازه هر كدام شخص واحدى بوده كه عدالت و وثوق او ثابت نيست و از واحد ديگرى روايت كرده كه حال اغلب آن ها در روايت مثل خود اوست . و حتى سندهاى هيچ كدام از اين قرائات نزد اهل سنت صحيح ومعتبر نيست ، تا چه رسد به شيعه اماميّه ، و تعجب اين است كه بعضى قرائات قرّاى سبعه را از نبى(صلى الله عليه وآله) متواتر مى دانند ، و حال آنكه سند هر يك از قرّا مضبوط است و علاوه بر اينكه حال راويان آن ها معلوم و اغلب غير معتبر و مخدوشند ، از آحاد تجاوز نمى كند ، تا چه رسد به اينكه متواتر باشد .
و ثانياً ، از استدلال هر يك بر صحّت قرائت خود و وجوه ترجيح آن بر ساير قرائات معلوم مى شود كه قرائت آن ها از روى اجتهاد بوده و مستند به روايت نيست ; مانند استدلالاتى كه در ترجيح كلمه ملك بر مالك و عكس آن مى كنند .
ثالثاً ، نفس اختلاف قرّا و تعارض آن ها ، تمام را از اعتبار ساقط مى كند ; زيرا هر يك قرائت ديگرى را باطل مى داند .
____________________________
[1] . أبو عمرو بن علاء بصرى ; متولد سال 70 ومتوفى سال 154 هجرى است . وى ايرانى بوده و در ميان قراء سبعه از لحاظ كثرت اساتيد ، كسى به پايه او نمى رسد . خودش مدعى است كه من هيچ كس از پيشينيان را عالم تر و آگاه تر از خود نمى شناسم . وى شيعه بوده و تقيه مى كرده است ، ولى با اين حال ، حجاج كه نسبت به اهل بيت و شيعيان دشمنى و كينه خاص داشت ، در صدد دستگيرى او برآمد كه وى گريخت و مدت ها مخفى بود تا حجاج از دنيا رفت . ابو عمرو قرآن را برقرّاى برجسته مكه و كوفه و مدينه كه سند تمام آن ها به پيامبر مى رسد ، قرائت نمود . سير أعلام النبلاء : ج 6 ، ص 407 .
[2] . عبدالله بن كثير مكّى ; در سال 45 هجرى در مكه به دنيا آمد و به سال 120 قمرى وفات كرد . وى نيز ايرانى بوده و عده زيادى از علماى مشهور علم قرائت ، قرآن را بر او قرائت كرده اند . او نيز بر عبدالله بن سائب قرائت نموده و ابن سائب ، قرآن را بر ابى بن كعب و عمر خوانده و اين دو نفر بر رسول خدا قرائت كرده اند. سير اعلام النبلاء : ج 5 ، ص 318 .
[3] . نافع بن عبدالرحمان ; اصليت وى از اصفهان بوده و در مدينه زندگى مى كرده است. در كتب رجالى شيعه نامى از وى ذكر نشده است ; ولى محققان علم قرائت ، قرائت او را ستوده و قابل اعتماد دانسته اند هرچند نافع از لحاظ موثق بودن در حديث توسط عده اى غير قابل اعتماد و مورد ترديد است ; ولى در قرائت قرآن امام و پيشواى اهل مدينه بوده است. وى در سال 169 هجرى در مدينه از دنيا رفت . اعلام زركلى : ج 8 ، ص 5 .
[4] . عبدالله بن عامر دمشقى ; وى امام جماعت مسجد جامع دمشق و قاضى آنجا بوده و اسناد روايى وى عالى ترين اسانيد مى باشد بنا بر قول مشهور ، قرآن را بر مغيرة بن شهاب قرائت نمود . وى در ميان قراء سبعه ، عمر طولانى ترى داشته و در سال 118 هجرى در سن نود و نه سالگى از دنيا رفت . سير اعلام النبلاء : ج 5 ، ص 292 .
[5] . عاصم بن ابى النجود كوفى ; وى معروفترين قراء سبعه است كه شيعه مى باشد كه قرآن را بر ابو عبدالرحمان سلمى شيعى كه يكى از ياران اميرالمؤمنين على (عليه السلام) است ، قرائت نمود . لذا عاصم با يك واسطه راوى قرائت امام على (عليه السلام) مى باشد ، به همين جهت گفته اند فصيح ترين قرائات ، قرائت عاصم است . اكثر بزرگان و علماى شيعه و سنى ، قرائت او را ستوده و مورد اطمينان دانسته اند و خود وى را نيز توثيق كرده اند . گويند كه وى ايرانى و اهل اهواز بوده است . عاصم در سال 127 يا 128 هجرى از دنيا رفت . سير اعلام النبلاء : ج 5 ، ص 256 .
[6] . حمزه بن حبيب ; وى در سال 80 هجرى به دنيا آمد و به سال 156 از دنيا رفت. وى ايرانى بوده و همانند عاصمْ شيعه مى باشد و قرآن را بر امام صادق (عليه السلام) قرائت نموده است . شيخ طوسى هم وى را جزو اصحاب امام صادق (عليه السلام) ذكر كرده و علماى رجال تقريباً او را توثيق كرده اند . سير اعلام النبلاء : ج 7 ، ص 89 .
[7] . [على بن حمزه كسائى ; وى نيز ايرانى بوده و در كوفه مقام استادىِ قرائت را داشته است وى قرآن را بر حمزة بن حبيب قرائت نمود كه او نيز بر امام صادق (عليه السلام) خوانده است . وى نيز شيعه بوده و نزد علماى رجال مورد وثوق و تأييد مى باشد و با تعابير مختلفى از او تعريف و تمجيد كرده اند . على بن حمزه در سال 179 يا 189 هجرى از دنيا رفت]. الفوائد الرجالية : ج 3 ، ص 155 .
[8] . يزيد بن قعقاع مدنى ; متوفى سال 130هـ.ق كه قرآن را بر ابن عباس و ابى هريره و عبدالله بن عياش به روايت از ابى بن كعب از نبى اكرم(صلى الله عليه وآله) قرائت كرده است . وى از تابعين بلند پايه و عالى مقام است . سير اعلام النبلاء : ج 5 ، ص 287 .
[9] . يعقوب بن اسحاق حضرمى ; متوفى سال 205هـ.ق كه قرآن را بر سلام بن ابى سليمان طويل و مهدى بن ميمون و ديگران به روايت از نبى اكرم(صلى الله عليه وآله) باسند صحيح قرائت كرده است . الجرح والتعديل : ج 9 ، ص 203 .
[10] . خلف بن هشام بزاز بغدادى ; متولد سال 150 و متوفى سال 329 هجرى است . در بيست سالگى قرآن را حفظ نمود . نويسندگان ، خلف را مردى آگاه و صاحب نظر در قرائت و عالمى بزرگ و پارسا معرفى نموده اند، ولى با اين حال آگاهى هاى وى در حديث ، اندك و ناچيز است . وى قرآن را بر يعقوب اعشى و سعيد بن اويس و چند تن ديگر قرائت نموده كه سلسله سند آن ها در نهايت به پيامبر اكرم(صلی الله علیه و آله و سلم) مى رسد. سير اعلام النبلاء : ج 10 ، ص 576 .
[11] . علماى علم قرآن ، علاوه بر ده نفر فوق ، قرائتِ چهار نفر ديگر را ذكر كرده اند كه متمم اين ده نفر بوده و قرائت آن ها شاذ مى باشد كه عبارتند از : حسن بصرى ، ابن محيصن ، يحيى بن مبارك يزيدى و محمد بن احمد شنبوذى و قرائات شاذ عبارت از قرائات تابعين امثال اعمش ، يحيى بن وثاب و ابن جبير مى باشد .
[12] . عروة الوثقى : ج1 ، ص502 .
[13] . تفسير آلاء الرحمن : ج1 ، ص73 .
[14] . در نظر دارم كه مرحوم استاد درچه اى(قدس سره) «كفوا» به دو ضمه و واو را با اينكه مطابق سياهى است اشكال مى كرد ; چون حفص تنها از عاصم روايت كرده و ابى بكر راوى دوم عاصم مخالفت نموده ، بنابراين قرائت عاصم ثابت نمى باشد و نويسنده در چهل سال قبل در حوزه درس ايشان رساله مختصرى در اين مورد نوشته و اثبات كردم كه غير از قرائت حفص ، كه مطابق با سياهى است ، قرائت ديگرى جايز نيست ، يا جوازش ثابت نيست (مؤلف).
در اختلاف قرائات
- بازدید: 1589