ب) اخبارى كه در فضيلت قرآن و وجوب تمسك به آن وارد شده

(زمان خواندن: 7 - 14 دقیقه)

 اخبار در فضيلت قرآن بسيار است و در اينجا به ذكر دو حديث اكتفا مى شود و احاديث ديگر را در محل هاى مناسب متذكر خواهيم شد إن شاء الله .
(حديث أول) : حديث معروف به «ثقلين» كه از رسول اكرم(صلى الله عليه وآله) به طور متواتر روايت شده كه فرمود :
«إنـّي تارك فيكم الثقلين : كتاب الله و عترتي أهل بيتي ، ما إن تمسّكتم بهما لن تضلّوا أبداً ، فإنّهما لن يفترقا حتى يردا عليّ الحوض»(33) .
(من دو چيز گرانبها در ميان شما به امانت مى گذارم : يكى كتاب خدا و ديگر عترت و اهل بيت من ، مادامى كه به اين دو چيز متمسّك شويد (چنگ زنيد) هرگز گمراه نگرديد ، و اين دو چيز از هم جدا نشوند ، تا حوض كوثر بر من وارد شوند) .و اين حديث را خاصه و عامه به عبارات مختلفه به طور تواتر از رسول اكرم(صلى الله عليه وآله) نقل كرده اند و در بعض روايات ، آن به اين عبارت نقل شده :
«إنـّي تارك فيكم الثقلين : الثقل الأكبر والثقل الأصغر ; فأمّا الأكبر فكتاب ربّي ، وأمّا الأصغر فعترتي أهل بيتي ، فاحفظوني فيهما فلن تضلّوا ما تمسّكتم بهما»(34) .
كه از قرآن به «ثقل أكبر» تعبير فرموده .
و اگر ثِقْل ـ به كسر ثاء و سكون قاف ـ به معنى بار گران و سنگين باشد چنانچه بعضى ضبط كرده اند(35) تعبير حضرت(صلى الله عليه وآله) كتاب خدا و عترت را به ثقلين ، براى اين است ، كه قبول كردن و زير بار آن ها رفتن بر مردم گران و سنگين بود . و چنانچه واضح است از همان ابتداى اسلام پذيرفتن اوامر و نواهى قرآن و دست برداشتن از عادات جاهليت و كبر و نخوت و عصبيت و ساير اخلاق رذيله و اعمال قبيحه براى مردم دشوار و همچنين قبول ولايت خاندان عترت و طهارت از همان ابتداى امر بر مسلمين سنگين و گران بود ، چنانچه پس از رحلت رسول اكرم(صلى الله عليه وآله) زير بار خلافت اميرالمؤمنين على(عليه السلام)نرفتند و به آياتى كه در اثبات ولايت و خلافت و عصمت و ساير شئون و فضايل عترت بود اعتنا ننمودند ، و امروز نيز عامه مسلمين ، بلكه شيعيان نيز كه معتقد به امامت ائمّه اطهارند ، اوامر و نواهى قرآن را مورد عمل قرار نداده و زير بار احكام و دستورات آن نمى روند و به فرمايشات پيغمبر(صلى الله عليه وآله) و ائمّه طاهرين (عليهم السلام) اعتنا نمى نمايند و از اين جهت ، در ضلالت و به ذلّت گرفتار شده اند .
و وجه تعبير حضرت از قرآن به «ثقل اكبر» اين است ، كه اگر كسى به حقيقت به قرآن متمسّك شود و زير بار آن رود ، عترت را هم قبول خواهد كرد و كسانى كه به ظاهر ، قرآن را قبول كرده و زير بار امامت عترت نرفته اند در حقيقت ، قرآن را نپذيرفته و متمسّك به آن نشده اند .
و اگر ثَقَل ـ به فتح ثاء و قاف ـ به معنى چيز نفيس و گرانبها باشد ، چنانچه اكثر ضبط كرده اند(36) ، وجه تعبير حضرت(صلى الله عليه وآله) از قرآن و عترت به دو چيز گرانبها ، واضح و هويداست .
بعضى از محققين در كلمات خود از قرآن به «كلام الله صامت» و از عترت به «كلام الله ناطق» تعبير كرده اند ، و اين تعبير در هر دو قسمت به نظر تمام نمى آيد . اما راجع به قرآن به واسطه وجوه زير :
1. در خود قرآن به «كتاب ناطق» تعبير شده ، مى فرمايد : (هذا كِتابُنا يَنْطِقُ عَلَيْكُمْ بِالْحَقِّ)(37) (اين كتاب ماست ، كه با شما به حق سخن مى گويد) ، پس چگونه مى توان از «كتاب ناطق» به «كلام صامت» تعبير نمود؟
2 . نام هايى در قرآن براى آن ذكر شده كه با صامت مناسب نيست ، مانند :
«تذكره» : (وَإِنَّهُ لَتَذْكِرَةٌ لِلْمُتَّقِينَ)(38) .
و «ذكر» : (إِنَّهُ لَذِكْرٌ لَكَ وَلِقَوْمِكَ)(39) .
و «حديث» : (اللهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِيثِ)(40) .
و «موعظة» : (قَدْ جاءَتْكُمْ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ)(41) .
و «بيان» : (هذا بَيانٌ لِلنّاسِ)(42) .
و «تبيان» : (تِبْياناً لِكُلِّ شَيْء)(43) .
و «قول فصل» : (إِنَّهُ لَقَوْلٌ فَصْلٌ)(44) .
و «بشير و نذير» : (قُرْآناً عَرَبِيّاً لِقَوْم يَعْلَمُونَ* بَشِيراً وَنَذِيراً)(45) و غير اين ها .
3 . لفظ قرآن كه از مادّه قرائت است با صامت مناسبت ندارد .
4 . در خود تعبير تناقض موجود است ، چه اگر «كلام است صامت نيست» و اگر «صامت است كلام نيست» .
5 . اين تعبير مناسب كتب انبياى سلف است ، امّا با قرآن كه الفاظ آن به قدرت كامله حق ايجاد و به واسطه جبريل امين بر قلب سيد المرسلين(صلى الله عليه وآله) القا گرديد و حضرت به لسان خود بيان فرمود مناسبت ندارد .
و امّا راجع به ائمّه اطهار ، اگر مراد از كلام الله ناطق شخص امام است ، كه وى از مقوله الفاظ نيست و اگر به عنايت اين است كه همه عالم كلام حق تبارك و تعالى مى باشند به اعتبار اينكه مظهر صفات و كمالات اويند ، اين تعبير اختصاص به ائمّه ندارد . بلى آنان مظهر اتمّ و اكمل صفات الهى هستند ، و اگر از كلام الله ، ناطق بودن آنان ، بيانات و اوامر و نواهى ايشان است ، آن ها هم به ما از طريق كتاب و ضبط راويان اخبار و آثار رسيده است ، مگر اينكه بگوييم هر امامى نسبت به حاضرين زمان خود كلام الله ناطق ، يعنى بيان كننده قرآن مجيد به طور شفاهى است .

حديث دوم : در كافى از على بن ابراهيم(46) از پدرش(47)
از نوفلى(48) از سكونى(49) از حضرت صادق(عليه السلام) از پدران گرامش از پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) روايت فرموده كه رسول خدا(صلى الله عليه وآله) فرمود :
«أيّها الناس ، إنّكم في دار هُدنَة ، و أنتم على ظهر سفر ، و السير بكم سريع ، و قد رأيتم الليل و النهار و الشمس و القمر يبليان كلّ جديد ، ويقرّبان كلّ بعيد ، و يأتيان بكلّ موعود ، فأعدّوا الجهاز لبعد المجاز» ، قال : فقام المقداد بن الأسود فقال : يا رسول الله ، و ما دار الهدنة؟ قال : «دار بلاغ و انقطاع ، فإذا التبست عليكم الفتن كقطع الليل المظلم فعليكم بالقرآن ، فإنّه شافع مشفّع و ماحل مصدّق ، و من جعله إمامه قاده إلى الجنّة ، و من جعله خلفه ساقه إلى النار ، و هو الدليل يدلّ على خير سبيل ، و هو كتاب فيه تفصيل و بيان و تحصيل ، و هو الفصل ليس بالهزل ، و له ظهر و بطن ، فظاهره حكم و باطنه علم ، ظاهره أنيق و باطنه عميق ، له نجوم و على نجومه نجوم ، وله تخوم وعلى تخومه تخوم ، لا تحصى عجائبه ، و لا تبلى غرائبه ، مصابيح الهدى و منار الحكمة و دليل على المعرفة لمن عرف الصفة ، فليجلِ جال بصره ، و ليبلغ الصفة نظره ، يُنجَ من عَطَب و يخلّص من نشب ، فإنّ التفكّر حياة قلب البصير ، كما يمشي المستنير في الظلمات بالنور ، فعليكم بحسن التخلّص و قلّة التربُّص»(50) .
ترجمه حديث : اى مردم! شما در دار [هدنه و] صلح و آرامش  [يعنى شما در سراى آرامش موقت] و در طريق سفرى هستيد كه زود به مقصد رهسپار مى شويد ، و به تحقيق مى بينيد كه شب و روز و خورشيد و ماه (سال و ماه) هر تازه اى را كهنه و هر دورى را نزديك و هر موعودى را به وجود مى آورند ، پس براى گذرگاه دور و دراز تهيه جهاز نماييد ، در اين موقع مقداد بن اسود(51) برخاست و عرض كرد : يا رسول الله ! مقصود از دار هدنه چيست؟
حضرت فرمود : مقصود از دار هدنه ، دارى است كه به نهايت مى رسد و منقطع مى گردد(52) پس هر گاه فتنه هايى چون قطعه هاى شب تاريك ، امر را بر شما مشتبه ساخت ، بر شما باد به تمسّك به قرآن ; زيرا قرآن شفاعت كننده اى است كه شفاعت او مورد قبول و خصومت كننده اى است كه خصومتش گواهى مى شود ، هر كه قرآن را جلو خويش قرار دهد (=به دستوراتش رفتار كند) او را به بهشت كشاند و هر كه قرآن را پشت سر قرار دهد (=مخالفت با آن كند) او را به طرف دوزخ راند ، قرآن راهنمايى است كه به بهترين طريق راهنمايى مى كند و كتابى است كه در آن حقّ و باطل را از يكديگر جدا و حقايق را هويدا و محصّل و مقصود از هر چيزى را آشكارا مى سازد و كلام حقى است كه باطل در آن راه ندارد . براى قرآن ظاهرى و باطنى است ، ظاهر قرآن حُكم و باطن آن دانش است ، ظاهر قرآن نيكو منظر و شگفت آور و باطن آن عميق و از فهم عموم فراتر است . آسمان قرآن را ستارگانى است و بر بالاى آن ستارگان ، ستارگان ديگر (داراى آياتى است كه به آن ها هدايت مى شود و آيات ديگرى است كه بر آن آيات دلالت مى كند) (براى قرآن حدّ و منتهاست و بر آن حد ، حدّ ديگر)(53) ، عجايب قرآن احصا نمى شود و غرايب (=چيزهاى كمياب و نادر) آن كهنه نمى گردد ، قرآن چراغ هاى هدايت و مناره هاى حكمت و دليل هاى معرفت و خداشناسى است براى كسى كه به حقيقت قرآن آشنا گردد .
بنابراين لازم است كه كنجكاوان و متفكران ، ديده خود را جولان دهند و صفت بصيرت را به طور رسا به كار برند تا از هلاكت نجات و از وقوع در بيچارگى رهايى يابند ; زيرا تفكر و انديشه مايه زندگى دل بيناست ، چنانچه روشنى وسيله رهروى استفاده كننده از نور در تاريكى هاست ، پس بر شما باد به نيك گذر كردن از اين دنيا و اندك انتظار كشيدن در اين سرا .
_______________________
[33] .  درباره اسناد اين حديث و تواتر آن ر .ك : تفسير آلاء الرحمن بلاغى :ج1 ، ص44 ; تفسير برهان : ج1 ، ص24 ح1 ; غاية المرام : ص 211 ـ 237 ; عبقات (جلدين ثقلين) ; الكلم الطيب : ص312 ; صحيح ترمذى : ج5 ، ص663 ح3788 ; مسند احمد بن حنبل : ج3 ، ص14 و ج4 ، ص367 ; المناقب : ص154 ، ح182 ; ينابيع المودة : ج1 ، ص73 ، ح9 ; إحياء الميت بفضائل أهل البيت : ج10 ، ص7 ; سنن نسائى : ج2 ، ص212 ح2857 ; سنن دارمى : ج2 ، ص431ـ432 وده ها منبع ديگر ، مانند مستدرك صحيحين ; فضائل الصحابه ; مجمع الزوائد ; فيض القدير ; مجمع كبير طبرانى ; تلخيص مستدرك ; بضعة المصطفى(صلى الله عليه وآله) : ص59 ، (پژوهش مؤسسه جهانى سبطين(عليهما السلام)) ، و . . . .
[34] .  من در ميان شما دو چيز گرانبها را مى گذارم : گرانبهاى بزرگ تر وگرانبهاى كوچك تر ; اما آن چيز گرانبهاى بزرگ تر كتاب پروردگارم ] قرآن [ است ، وآن گرانبهاى كوچك تر عترتِ من ، خاندانم مى باشد . پس با پاس نهادن به آن دو مرا گرامى بداريد ، كه تا وقتى كه به آن دو متمسك هستيد (وعمل مى كنيد) ، هرگز گمراه نخواهيد شد . صحيح مسلم : ج4 ، ص1873 ، ح2408 ; السنن الكبرى : ج7 ، ص48 ، ح13238 و الغدير : ج1 ، ص359 .
[35] .  مجمع البحرين : ج5 ، ص330 ، ماده «ثقل» .
[36] .  قاموس المحيط : ج3 ، ص468 ، ماده «ثقل» ، و ر .ك : مجمع البيان و تفاسير ديگر در ذيل آيه : (سنفرغ لكم أيها الثقلان) .
[37] .  سوره جاثيه : آيه 29 .
[38] .  ومحققاً اين قرآن تذكرى ويادآورى است براى كسانى كه با تقوا باشند . سوره حاقه : آيه 48 .
[39] .  ومحققاً او هر آينه ذكر است از براى تو و از براى قوم تو . سوره زخرف : آيه 44 .
[40] .  خداوند متعال نازل فرمود بهترين حديث را . سوره زمر : آيه 23 .
[41] .  به تحقيق آمد براى شما از جانب پروردگار شما موعظه واندرزى . سوره يونس : آيه 57 .
[42] .  اين ، بيان واظهار است از براى بشر . سوره آل عمران : آيه 138 .
[43] .  بيان مى كند از براى هر شىء (هر چيز) . سوره نحل : آيه 89 .
[44] .  اين (قرآن) قول فصل است ، كه حق را از باطل جدا مى كند . سوره طارق : آيه 13 .
[45] .  كتابى به زبان عربى كه فصيح وگوياست براى مردمى كه مى دانند ; بشارتگر وهشدار دهنده است . سوره فصلت : آيه 3 ـ 4 .
[46] .  على بن ابراهيم ; مكنى به ابو الحسن قمى ، از علماى قرن سوم هجرى است ، واز جمله راويان بزرگ حديث كه مورد وثوق واعتمادند و در زمان امام حسن عسكرى(علیه السلام) زندگى مى كردند .
و بسيارى از راويان حديث از اين عالم بزرگوار نقل حديث كردند كه از جمله آن مى توان به صدوق وكلينى اشاره كرد .
و از مواردى كه بر عظمت اين عالم مى افزايد مى توان به اعمال رايج و دعاهاى وارده در مسجد سهله و مسجد زيد ودعاهايى كه در كتاب مزار كبير ومزار شهيد اول كه از ايشان نقل شده اشاره كرد . موسوعة طبقات الفقهاء : ج 4 ، ص 265 .
[47] .  ابراهيم بن هاشم ; مكنى به ابو اسحاق قمى است و اصالت او از كوفه است وبعد به قم نقل مكان كرد . اولين كسى بود كه احاديث كوفى رادر قم نشر داد ، و نوشتند كه او به ديدار امام رضا(عليه السلام) رفت و شاگرد يونس بن عبدالرحمن بود . و علمايى چون محقق داماد و شيخ بهائى و علامه مجلسى و محقق اردبيلى و علامه بحر العلوم اجماع بر وثاقت او نمودند . رجال نجاشى : ص 16 .
[48] .  حسين بن يزيد نخعى ملقب به نوفلى كه از اصحاب امام رضا(عليه السلام) به شمار مى آيد . او اديبى توانا و محدثى مشهور بود و در نزد اصحاب ائمه (عليهم السلام) فقه را آموخت . احاديث زيادى از ائمه (عليهم السلام) نقل كرده است . از جمله كتاب هاى وى كتاب السنة وكتاب التقية مى باشد . در اواخر عمر شريفش در شهر رى سكونت داشت ودر همان شهر ، در گذشت . معجم رجال الحديث خوئى : ج7 ، ص122 .
[49] .  اسماعيل بن ابى الزياد السكونى ; اهل كوفه و از اصحاب امام صادق(عليه السلام) ، كه در كتب اربعه شيعه (كافى ـ تهذيب ـ استبصار ـ من لايحضره الفقيه) 1122 روايت را از ايشان نقل نمودند . و اجماع اصحاب بر نقل روايت از ايشان سبب بر توثيق ايشان مى باشد وقاضى شهر موصل بود . موسوعة طبقات الفقهاء : ج2 ، ص70 .
[50] .  كافى : ج2 ، ص598 ، ح2 ; وسائل الشيعة : ج6 ، أبواب قراءة القرآن ، باب3 ، ص 171 ، ح3 ; جامع أحاديث الشيعة : ج1 ، ص106 ، ح1 .
[51] . مقداد بن اسود ; صحابى مشهور پيامبر و امام على (عليه السلام) و جزء خواص ياران اميرالمؤمنين (عليه السلام)است ، 37 سال قبل از هجرت متولد شد ، وى جزء اركان اربعه اى است كه در حديث آمده بعد از پيامبر تمام مردم به جز اين چهار نفر مرتد شدند كه عبارتند از : سلمان ، مقداد ، ابوذر و عمار ، پيامبر نيز در حديثى فرمود : خداوند ، به دوستى چهار نفر به من دستور داد : على ، مقداد ، ابوذر و سلمان . وى از منكرين خلافت ابوبكر بعد از پيامبر بود و در سال 33 هجرى وفات يافت . معجم رجال الحديث خوئى : ج19 ، ص 340 .
[52] .  هدنة را در لغت به معنى مصالحه و سكون ضبط كرده اند و حضرت «دار هدنه» را در جواب مقداد به «دار بلاغ و انقطاع» تفسير مى نمايد ، و شايد وجه تعبير حضرت از «دار دنيا» به «دار هدنه» و تفسير به «دار بلاغ و انقطاع» اين باشد كه اصل هدنه مصالحه و سازش بين دو دسته متحارب است ، چنانچه مجمع البحرين ضبط كرده . و پيداست كه سازش بين [دو] متحارب سازش و آرامش موقت است . و چون دار دنيا دار تمهل و املا (مهلت دادن) و امتحان است و به مجرّد اينكه كسى اوامر الهى را مخالفت كند از وى مؤاخذه نمى شود و به نكال و عقوبت عملش گرفتار نمى گردد ، اين تمهّل و املاى الهى را به «هدنه و سازش» تعبير فرموده و جواب حضرت هم جواب از غايت و نتيجه است ; چه غايت تمهّل ، بلاغ و انقطاع است و نيز اشاره به تجدد و تصرم موجودات است . زيرا هر موجود ممكنى ، آن به آن ، موجود و معدوم مى شود و دايماً در خلع و لبس است ، و در حكمت ثابت شده كه معلول و ممكن چنانچه در حدوث احتياج به علّت دارد در بقا هم محتاج به علّت است و بايد آن به آن افاضه شود ، چون چراغ ، كه هر آنى احتياج به مدد نفت دارد (مؤلف) .
[53] .  اشاره به نامتناهى بودن باطن قرآن است ، چنانچه از جمله «و باطنه عميق» و جمله «لا تحصى عجائبه» ، نيز اين معنى استفاده مى شود (مؤلف) .

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مولودی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page