فصل هشتم : در حقوق فقیران و ضعیفان و مظلومان و پیران و اصحاب و آداب معاشرتایشان

(زمان خواندن: 8 - 16 دقیقه)

در حدیث معتبر از حضرت صادق علیه السّلام منقول است که فقراءِ مؤ منان چهل سال پیش از توانگران ایشان در بهشت متنعم میشوند، پس ‍ فرمود که براى تو مثلى بزنم مثل فقیر و غنى مثل دو کشتى است که بعشارى بگذارند، کشتى خالى را زود روانه میکنند، نگاه نمیدارند و کشتى پر از بار را براى حساب نگاه میدارند.
در حدیث دیگر فرمود هر چند ایمان بنده زیاد میشود، تنگى روزیش بیشتر میشود، فرمود که اگر نه این بود که مؤ منان الحاح و مبالغه در دعاى طلب روزى میکردند، هر آینه ایشان را بحال تنگ تر از آنچه دارند میانداخت .
از حضرت رسول صلّى اللّه علیه وآله وسلّم منقول است که فقر و درویشى امانتى است از خدا نزد خلقش پس هر که آنها را پنهان دارد، حق تعالى او را مثل ثواب کسى بدهد که روزها روزه باشد وشبها بنماز ایستاده باشد، هر که آنها را اظهار کند، نزد کسیکه قادر باشد بر برآوردن حاجت او و نکند، بتحقیق که آن فقیر را کشته است ، نه بشمشیر و نیزه بلکه بآن جراحتى که در دل او کرده است .
از حضرت صادق علیه السّلام منقول است که حق تعالى در روز قیامت خطاب میفرماید با فقراءِ مؤ منان مانند کسى که معذرت طلبد و میگوید، بعزت و جلال خودم سوگند مى خورم که شما را در دنیا فقیر نگردانیدم ، براى خوارى شما نزد من و امروز خواهید دید که با شما چه خواهم کرد، هر که در دنیا بشما نیکى کرده است دستش را بگیرید و داخل بهشت کنید، پس یکى از ایشان گوید پروردگارا اهل دنیا زنان خوشرو داشتند، جامه هاى نرم پوشیدند، وطعامهاى نیکو خوردند، در خانه هاى نیکو سکنى کردند، بر اسبان نفیس سوار شدند، پس امروز بما هم مثل آنها عطا فرما پس حقتعالى فرماید که بهریک از شما دادم مثل هفتاد برابر آنچه بجمیع اهل دنیا داده ام از اول دنیا تا آخر دنیاد.
در حدیث دیگر فرمود مرد مالدارى که جامه هاى پاکیزه پوشیده بود، بنزد حضرت رسول صلّى اللّه علیه وآله وسلّم آمد ونشست پس مرد پریشانى که جامه هاى چرکین پوشیده بود آمد و بر پهلوى او نشست آن مال دار جامه خود را از زیر ران او کشید حضرت رسول صلّى اللّه علیه وآله وسلّم فرمود آیا ترسیدى که از فقر از چیزى بتو برسد؟ گفت نه فرمود ترسیدى که از توانگرى تو چیزى باو برسد؟ گفت نه فرمود ترسیدى که جامه هایت چرکین شود؟ گفت نه فرمود که پس چرا چنین کردى ؟ گفت یا رسول اللّه مرا همنشین بدى هست از نفس شیطان که هر بدى را براى من زینت میدهد و هر نیکى را در نظرى من بد میکند و من بتدارک آنچه کردم نصف مال خود را باو مى بخشم ، حضرت پریشان را خطاب کرد که قبول میکنى ؟ گفت نه توانگر گفت چرا قبول نمیکنى ؟ گفت میترسم مثل تو شوم .
در حدیث دیگر منقول است که آن حضرت بشخص پریشانى فرمود آیا ببازار میروى و میوه هاى و چیزهاى نفیس میبینى که قادر برخریدن آنها نباشى ؟ گفت بلى فرمود هر چیزى که ببینى و قدرت بر خریدن آن نداشته باشى حسنه براى تو نوشته مى شود.
در حدیث دیگر حسن از آنحضرت منقول است که در روز قیامت گروهى از مردم برخیزند وبیایند تا در بهشت پس ملائکه بایشان گویند که شما کیستید؟ گویند مائیم فقیران ، ملائکه گویند پیش از حساب آمده اید که ببهشت روید؟ جواب گویند، که چیزى بما نداده اید که ما را بر آن حساب کنید، حق تعالى فرماید که راست میگوئید، بروید به بهشت .
از حضرت امام موسى علیه السّلام منقول است که حق تعالى میفرماید که من اغنیا را توانگر نگردانیده ام ، براى آنکه ایشان گرامى بودند بر من و فقیران را بى چیز نکرده ام براى خوارى ایشان نزد من ولیکن توانگران را امتحان کرده ام بفقیران و اگر فقیران نمى بودند، توانگران هرگز مستوجب بهشت نمى شدند.
از حضرت صادق علیه السّلام منقول است که هر که ذلیل و حقیر شمارد مؤ منى را براى پریشانى او حق تعالى او را در حضور جمیع خلایق در قیامت رسوا کند.
در حدیث صحیح از آنحضرت منقول است که حق تعالى میفرماید مهیاى جنگ من باشد کسیکه آزار کند بنده مؤ من مرا و باید که ایمن باشد از غضب من کسیکه گرامى دارد، بنده مؤ من مرا و اگر از میان مشرق تا مغرب نباشد مگر یک مؤ من یا امام عادل هر آینه بعبادت ایشان مستغنى شوم از جمیع آنچه خلق کرده ام در زمین و هر آینه هفت آسمان وهفت زمین بایشان بر پا باشد و بگردانم از براى ایشان از ایمان ایشان اینست که محتاج بمونس دیگر نباشند.
در احادیث معتبره بسیار منقول است که حق تعالى میفرماید، هر که دوستى از دوستان مرا خوار گرداند، چنانست که بر روى من بجنگ ایستاده است ، من بسیار زود یارى میکنم دوستان خود را.
از حضرت رسول صلّى اللّه علیه وآله وسلّم منقول است که ذلیل ترین مردم کسى است که مردم را خوار گرداند.
در حدیث دیگر فرمود هر که مؤ منى را ذلیل کند، خدا او را ذلیل کند، و فرمود که حقتعالى مؤ من را از عظمت و جلال و قدرت خود آفریده است ، پس هر که بر او طعن کند، یا سخن او رد کند بر خدا رد کرده است .
از حضرت امیرالمؤ منین علیه السّلام منقول است که : حقیر مشمارید ضعیفان برادران خود را که هر که مؤ منى را حقیر شمارد خدا او را با آن مؤ من در بهشت جمع نکند، مگر آنکه توبه کند.
از حضرت رسول صلّى اللّه علیه وآله وسلّم منقول است که : بسا ژولیده موى گرد آلوده که دو جامه کهنه پوشیده باشد، اگر بر خدا قسم دهد قسمش را رد نکند.
حضرت صادق علیه السّلام فرمود کسیکه با مردم استهزا کند در محبت ایشان طمع نداشته باشد، فرمود که حقیر مشمارید مؤ من فقیرى را که هر که حقیر شمارد مؤ من فقیرى را یا استخقاف او کند، خدا او را حقیر شمارد و پیوسته با او در غضب باشد تا توبه کند.
از حضرت امیرالمؤ منین علیه السّلام منقول است که حلال نیست مسلمان را که مسلمانى بترساند.
از حضرت صادق علیه السّلام منقول است که هر که اعانت کند بر آزار مؤ من ببینم کلمه در روز قیامت در میان دو چشمش نوشته باشد، که ناامید است از رحمت الهى .
از حضرت رسول صلّى اللّه علیه وآله وسلّم منقول است که هر که گرامى دارد برادر مؤ من خود را بیک کلمه از روى لطف یا حاجت او را بر آورد، یا غمى از او بردارد، پیوسته رحمت الهى بر سر او سایه انداخته باشد، تا در کارسازى و مهربانى برادر مؤ من باشد، پس فرمود که مؤ من را براى این مؤ من میگویند که مردم در جان ومال خود از او ایمنند، مسلمان کسى است که مردم از دست و زبان او سالم باشند و مهاجر کسى است که از گناهان هجرت کند، هر که مؤ منى را دستى بزند که او را بآن سبب ذلیل کند، یا طپانچه بر روى او بزند یا چیزى که نخواهد نسبت باو بجا آورد ملائکه پیوسته او را لعنت کنند، تا او راضى کند و توبه کند پس زینهار که تعجیل مکنید، در آزار مردم شاید که او مؤ من باشد و شما ندانید و صبر و آهستگى و هموارى بکنید، که هیچ چیز نزد خدا بهتر از نرمى و آهستگى نیست .
در حدیث دیگر فرمود هر که طپانچه بر روى مسلمانى بزند حقتعالى در روز قیامت استخوانهایش را از هم بپاشد، دست در گردن غل کرده محشور شود تا داخل جهنم شود، مگر آنکه توبه کند.
در حدیث معتبر دیگر فرمود که دشنام دادن مؤ من گناه بزرگست و با او جنگ کردن کفر است ، غیبت او کردن نافرمانى خدا است .
در حدیث معتبر از حضرت صادق علیه السّلام منقول است که هر که بترساند مؤ منى را بصاحب حکمى که آزارى باو برساند و نرساند او در آتش است ، اگر بترساند و آزار باو برساند با فرعون وآل فرعون باشد در آتش .
در احادیث معتبره از حضرت رسول صلّى اللّه علیه وآله وسلّم منقول است که هر که بکشد کسى را که قصد کشتن او نکند، بزند کسى را که قصد زدن او نکند، ملعونست بلعنت خدا گرفتار شود.
در حدیث دیگر فرمود بحق خداوندیکه جانم در قبضه قدرت او است که اگر اهل آسمانها و زمین همه جمع شوند برکشتن مؤ منى یا راضى شوند بکشته شدن او همه را حقتعالى داخل جهنم کند و بحق آن پروردگارى که جانم بدست قدرت او است ، که هیچکس کسى را بناحق تازیانه نمیزند، مگر آنکه در جهنم مثل آن تازیانه رامیخورد و فرمود هر که نظرى کند بمؤ منى که او را با آن نظر کردن بترساند، خدا او را بترساند در روزیکه بجز او پناهى نباشد، او را در صورت مورچه محشور گرداند.
از حضرت امام محمد باقر علیه السّلام منقول است که لعنتى که از دهان شخصى بیرون مى آید میگردد اگر صاحبش را بیاید آنجا قرار میگیرد، اگر نه بگوبنده اش برمیگردد.
در حدیث دیگر فرمود که هر که طعنى بکند در روى مؤ منى بمیرد ببدترین مردنها سزاوار است ، که عاقبتش بخیر نباشد.
در حدیث دیگر منقول است که شخصى بآنحضرت عرض کرد که چه میفرمائید در امر مسلمانى که مسلمان دیگر بدیدن او بیاید و او در خانه باشد، پس رخصت بطلبد و او را رخصت ندهد که داخل شود، بیرون نیاید فرمود هر مسلمانیکه بدیدن مسلمانى بیاید یا پس کارى بیاید او در خانه باشد و او را رخصت ندهد، و بیرون نباید پیوسته در لعنت خدا باشد تا بیکدیگر ملاقات کنند.
از حضرت صادق علیه السّلام منقول است که هر مؤ منى که میان او و مؤ منى حجاب باشد که باو نتواند رسید، حق تعالى در قیامت میان او و بهشت هفتاد هزار حصار قرار دهد، که غلظت هر حصارى هزار ساله راه باشد.
در حدیث دیگر از حضرت امام رضا علیه السّلام منقول است : در زمان بنى اسرائیل چهار نفر از مؤ منان بودند، پس سه نفر ایشان در خانه در خانه مجتمع بودند، براى گفتگوئى و چهارم آمد بدر آن خانه و در زد غلام بیرون آمد پرسید، که مولاى تو کجاست گفت در خانه نیست آن شخص برگشت وغلام رفت ، بمولاى خود گفت که فلان شخص آمد و پرسید که مولاى تو کجاست ، گفتم که در خانه نیست آن شخص ‍ برگشت ورفت مولا ساکن شد و پروائى نکرد و غلام را ملامت نکرد، که چرا چنین کردى و از برگشت آن مرد آزرده نشدند هیچیک از ایشان و مشغول سخن خود شدند، روز دیگر باز آنمرد بامداد بنزد ایشان آمد دید که ایشان از خانه بیرون آمده اند، بمزرعه خود میروند برایشان سلام کرد و گفت من با شما بیایم ؟ گفتند بلى ، عذر روز گذشته رااز او نخواستند، زیرا که آنمرد پریشان و محتاج بود در اثناى راه ناگاه ابرى ظاهر شدگمان کردند که باران خواهد آمد تند رفتند چون ابر محاذى سرایشان رسید، منادى از میان ابر ندا کرد که اى آتش ایشان را بگیر و منم جبرئیل رسول از جانب خدا آمده ام ، پس ناگاه آتش آمد و آن سه نفر را ربود و آنمرد محتاج ترسان و حیران متعجب ماند، پس ‍ بشهر برگشت و بخدمت حضرت یوشع آمد، آن خبر رانقل کرد حضرت یوشع گفت که خدا بر ایشان غضب کرد، بعد از آنکه از ایشان راضى بود به سبب آنچه نسبت بتو بعمل آوردند، و آن قصه را براى او نقل فرمود آنمرد گفت من ایشان را حلال کردم ، در گذشتم از کرده ایشان یوشع گفت که اگر پیش از آمدن عذاب بود نفع میکرد اما الحال نفع نمیکند و شاید در قیامت ایشان را نفع دهد حلال کردن تو.
در حدیث معتبر از حضرت صادق علیه السّلام منقول است که هر مؤ منى یارى نکند برادر مؤ من خود را و او قادر بریارى کردن او باشد، خدا او را در دنیا و آخرت یارى نکند.
از حضرت امام محمد باقر علیه السّلام منقول است که حاضر نشود احدى از شما در وقتى که حاکم ظالمى کسى را بزند یا بکشد یا ستم بر او کند هرگاه یارى او نکند، زیرا که یارى مؤ من بر مؤ من واجب است هرگاه حاضر باشد.
در حدیث حسن از حضرت صادق علیه السّلام منقول است که شخصى از نیکان را در قبرش نشاندند، پس باو گفتند که ما صدتازیانه از عذاب بر تو میزنیم گفت طاقت ندارم ، پس یکى کم کردند گفت طافت ندارم تا آنکه بیک تازیانه رسید گفت طاقت ندارم گفتند چاره نیست ، از یکى پرسید که بچه سبب این تازیانه را بر من میزنید، گفتند باین سبب که روزى بى وضو نماز کردى و بر ضعیفى گذشتى که بر او ظلم میشد و او را یارى نکردى ، پس تازیانه از عذاب خدا بر او زدند که قبرش پر از آتش شد.
در حدیث دیگر فرمود که چهار کسند که حقتعالى در روز قیامت نظر رحمت بسوى ایشان میافکند، شخصیکه کسى از او چیزى خریده باشد و پشیمان شود و پس دهد و او قبول کند وکسیکه بفریاد مضطرى برسد و کسیکه بنده آزاد کند، و کسیکه عزبى را کدخدا کند.
از حضرت رسول صلّى اللّه علیه وآله وسلّم منقول است کسیکه بفریاد برادر مؤ من خود برسد که او را از ورطه یا غمى یا اندوهى بیرون آورد، حقتعالى براى او ده حسنه بنویسد، و ده درجه از براى او بلند کند وثواب ده بنده آزاد کردن باو کرامت فرماید، ده عذاب را از او بردارد و ده شفاعت از براى او در قیامت مهیا کند.
از حضرت امام حسن عسکرى علیه السّلام منقول است که هر که ببیند بیچاره را در راهى که چهار پایش افتاده است ، کسى بفریاد او نمیرسد پس بفریاد او برسد، او را بر چهار پاى خود سوار کند و بارش را بردارد، حقتعالى باو خطاب فرماید که خود را بمشقت انداختى و نهایت سعى کردى در فریاد رسى برادر مؤ من خود را براى تو موکل سازم ملکى چند که دعد ایشان زیاد باشد، از جمیع آدمیان از اول دنیا تا آخر دنیا و هر یک را آنقدر قوت باشد، که آسان باشدبر او برداشتن آسمانها و زمینها تا بنا کنند براى تو در بهشت قصرها و خانه و بلند کنند براى تو درجه ها و چون در بهشت در آئى از پادشاهان بهشت باشى ، کسیکه دفع کند از مظلومى ضرر ظالمى را که خواهد ضرر ببدن او یا مال او برساند، حقتعالى خلق کند بعدد هر حرفى از گفته هاى او و بعدد هر حرکتى از حرکات او و درنگى از درنگهاى او صدهزار ملک که دفع کنند از او شیاطینى را که قصد کنند او را گمراه کنند، بازاى هر ضرر قلیلى که از او دفع کرده باشد صدهزار از خدمت کاران بهشت و صدهزار از حوریان بهشت باو عطا فرماید، که او را خدمت کنند و گرامى دارند و گویند که اینها همه در برابر آن دفع کردن ضرر است از مال یابدن آن برادر مؤ من .
از حضرت رسول صلّى اللّه علیه وآله وسلّم منقول است که هر که حرمت مرد پیرى را بشناسد، پس او را تعظیم کند براى سنش خدا او را ایمن گرداند از ترس روز قیامت و فرمود که تعظیم خدا است تعظیم کردن مؤ من ریش سفید و فرمود که از ما نیست کسیکه خوردان ما را رحم نکند، و پیران ما را تعظیم نکند.
در حدیث دیگر فرمود که هر که کفایت کند، براى کورى حاجتى از حاجات دنیا را وبراى او در آن حاجت راه رود وسعى کند تا خدا آن را بر آورد حقتعالى او را بیزارى دهد از نفاق و از آتش جهنم و هفتاد حاجت از حاجات دنیاى او برآورد، پیوسته در رحمت الهى باشد تا بر گردد.
از حضرت صادق علیه السّلام منقول است که به کرى چیزى را شنوانیدن بى آنکه دلتنگ شوى تصدقى است آسان .
از حضرت امام حسن عسکرى علیه السّلام منقول است که حضرت امیرالمؤ منین علیه السّلام فرمود که هر که قاید کورى شود، چهل گام برزمین هموار وفا نمیکند بقدر سر سوزنى از آن گر تمام روى زمین را پر کنند از طلا و اگر برسر راهش مهلکه باشد و او را صدهزار مرتبه برهمه گناهانش زیادتى کند و همه را محو کند و او را به اعلا غرفه هاى بهشت برساند.
از حضرت رسول صلّى اللّه علیه وآله وسلّم منقول است که بسیار نظر مکنید بسوى اصحاب بلا و آنها که خوره دارند، که اندوهناک میشوند.
در حدیث دیگر فرمود از کسیکه خوره داشته باشد بگریزید چنانچه از شیر میگریزید، و با او سخن مگوئید، مگر آنکه بقدر یکذرع از او دور باشید.
از حضرت صادق علیه السّلام منقول است که چو ایشان را ببینید از خدا عافیت بطلبید و از مرض ایشان غافل مشوید، که مبادا بشما سرایت کند.
از حضرت رسول صلّى اللّه علیه وآله وسلّم منقول است که پنج کسند که بهمه حال از ایشان اجتناب میباید کرد، کسیکه خوره داشته باشد، و پیس و دیوانه و والدالزنا و عرب بادیه نشین .
در حدیث دیگر فرمود، که کم نظر کنید باهل بلا وبنزد ایشان مروید و چون بایشان بگذرید، تند بگذرید، که بشما نرسد آنچه بایشان رسیده .
در حدیث موثق از حضرت امام محمد باقر علیه السّلام منقول است که چون شخصى را ببینى که ببلائى مبتلاست بگو اَلْحَمْدُلِلّهِ الَّذى عافانى مِمَا ابْتَلاکَ بِهِ وَفَضَّلَنْى عَلَیْکَ وَعَلى کَثیرٍ مِنَّمْ خَلَقَ و آهسته بگو که او نشنود.
در حدیث حسن از نحضرت منقول است که چون کسى از صاحبان بلا را ببینى سه مرتبه آهسته بگو که او نشنود اَلْحَمْدُلِلّهِ الَّذى عافانى مِمّا ابْتَلاکَ بِهِ وَلَوْ شاءَ فَعَلَ که هر که چنین کند، هرگز بلا باو نرسد.
در حدیث معتبر از حضرت امام جعفر صادق علیه السّلام منقول است که هر که مبتلائى را ببیند و این دعا بخواند هرگز بآن مبتلا نشود، اَلْحَمْدُلِلّهِ الَّذى عَدَلَ عَنّى مَاابْتَلاکَ بِهِ وَفَضَّلَنى عَلَیْکَ بِالْعافِیَةَِللّهُمَّ عافِنى مَمَا آبْتَلَیْتَهُ بِهِ.
در روایت دیگر فرمود که این دعا را بخواند، اَللّهُمَّ اِنّى لااَسْخَرُ وَلا اَفْخَرُ وَلکِنْ اَحْمَدُکَ عَلى اَعْظَمِ نَعْماءِکَ عَلَىَّ.
از حضرت رسول صلّى اللّه علیه وآله وسلّم منقول است که چون اصحاب بلا را ببینید حمد خدا را بکنید، و بایشان مشنوانید که باعث اندوه ایشان میشود.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مولودی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 ذی قعده

١ـ ولادت با سعادت حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها)٢ـ مرگ اشعث بن قیس٣ـ وقوع جنگ بدر صغری ١ـ...


ادامه ...

11 ذی قعده

میلاد با سعادت حضرت ثامن الحجج، امام علی بن موسی الرضا (علیهما السلام) روز یازدهم ذیقعده سال ١٤٨...


ادامه ...

15 ذی قعده

كشتار وسیع بازماندگان بنی امیه توسط بنی عباس در پانزدهم ذیقعده سال ١٣٢ هـ.ق ، بعد از قیام...


ادامه ...

17 ذی قعده

تبعید حضرت موسی بن جعفر (علیهما السلام) از مدینه به عراق در هفدهم ذیقعده سال ١٧٩ هـ .ق....


ادامه ...

23 ذی قعده

وقوع غزوه بنی قریظه در بیست و سوم ذیقعده سال پنجم هـ .ق. غزوه بنی قریظه به فرماندهی...


ادامه ...

25 ذی قعده

١ـ روز دَحوالارض٢ـ حركت رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) از مدینه به قصد حجه...


ادامه ...

30 ذی قعده

شهادت امام جواد (علیه السلام) در روز سی ام ذی‌قعده سال ٢٢٠ هـ .ق. شهادت نهمین پیشوای شیعیان...


ادامه ...
0123456

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page