چراغ خانه من، اینچنین ناتوان سوسو نزن!
با چشمانی خسته و قامتی که در تمام تندبادها شانه به شانهام میایستادی، اکنون رنگ پریده و رنجور نفس میکشی.
نگاههایت به رنگ وداعند؛ گویی در هر پلک زدنی، از من دورتر میشوی!
این بسترِ ناخوشی را رها کن! برخیز و دیگر بار، محرم دردهای دل من باش تا آن هنگام که از مصائب رسالت آسمانی خویش، کمر خم میکنم، مثل گذشتههای صبورت، دستهای خستهام را در دست بگیری و دلآرام اندوههای من باشی.
بانوی مهربان من! محمد صلیاللهعلیهوآله بیتو، دنیای خاکی را چگونه تاب بیاورد؟!
همراه خوشیها و ناخوشیهای پیامبر صلیاللهعلیهوآله
با تمام ثروت و بضاعت سرشار خویش، تسلیمِ جوانمردیِ تهیدستِ مردی شد که تنها سرمایه هستیاش، پاکدامنی و عصمت بود؛ مردی که «امین»، شهرت روزگار جوانیاش بود و تمام اهالی مکه به تبرک وجودش، در میان آن شهر میبالیدند.
وقتی که آن بانوی مکرمه، محرم روز و شب رسول اللّه صلیاللهعلیهوآله شد و روشنای خانه او، پا به موسمی گذاشت که تا پایان عمرش از توفان و صاعقه و سختیهای بیش و کم خالی نبود، شانه به شانه رسالت، تمام تنگناها و مصیبتها را شنید و نفس کشید و مرهم زخمهای دل محمد بود و قوت بازوانش.
نازپرورده قبیله قریش، نخستین دلی بود که در برابر اسلام، سر تسلیم و بندگی فرود آورد. او در سایه همسری پیامبر خدا، هرگز لب به شکایت باز نکرد و جز رضای خدا و رسولش، آرزویی نداشت.
در آن سالهای سخت شعب ابیطالب که مؤمنان با هسته خرما، راه بر گرسنگی خویش میبستند، در آن روزهای سوزان و شبهای هراس، خدیجه، کوثر یگانه رسول خدا صلیاللهعلیهوآله را به سینه میفشرد و خستگیهای پیامبر را به فرداهای آسودهتر پیوند میداد.
مادرِ فاطمه
آه، بانوی رستگار من! چقدر خسته شدی در این سالها که نام همسری مرا به دوش کشیدی! تمام دار و ندارت در راه سلامت و سعادت دین خدا خرج شد و لحظه لحظه عمرت، به پای رنجهای پیامبری تنها، مرهم شد.
از دامان پاک تو بود که خیر کثیر خداوند، پا به خانه من گذاشت.
فاطمه، ادامه من و تو و مادر تمام عصمت و طهارتی خواهد بود که تا ابد، در زمین نامآور است.
فاطمه، دختری است که در همین کودکی معصوم خویش، بیمادری را دچار خواهد شد و پس از تو، دستهای خردسالش، مرهم بیکسیهای من خواهد بود.
اگر فاطمه را برایم به یادگار نمیگذاشتی، پس از تو چگونه تنهایی زخمخوردهام را طاقت میآوردم؟
پروردگارا! بانوی فداکارم، رهسپار توست. از تو، رحمت بیپایانت را برایش میطلبم. خدیجه، مادر فاطمه است؛ مادر بهترین زنان عالم؛ به او در رضوان خویش، بهترین مأوا را عطا کن...
سودابه مهیّجی
مقاله ها
متن ادبی «چراغ خانه پیامبر صلیاللهعلیهوآله»
- بازدید: 7500