نام: عمر بن خطاب
نام پدر و جد و دایی : خطاب
نام مادر و خواهر و عمه : حنتمه
کنیه: ابوحفص
شغل: در جاهلیت دلال الاغ و یا شتر چران..
شغل پدر : دزدی مشهور در قریش و الاغ فروش و خرچران.
مشخصات ظاهری: قد بلند - لاغر - سرش بی مو و گندمگون.
فرزندانش: عبدالله- عبیدالله- عاصم- زید- عبد الرحمن- حفصه.
مشخصات اخلاقی: تندخویی و غضب و تازیانه های او بین همه مشهور بوده .
(سند: مسند احمد حنبل ج ۱ ص ۵۵ - الکامل (ابن اثیر) ج ۲ ص ۱۳۵ و ۳۲۷ - صحیح بخاری ج ۱۰ ص ۴۴ - سیره ابن هشام ج ۴ ص ۲۳۸و....) و شدیدا سنگدل و غلیظ القلب بوده است. مدت خلافت بناحق: ۱۰ سال و ۶ ماه و ۴ روز . سن : ۵۲ یا ۵۴ یا ۵۵ یا ۶۰ یا ۶۳ یا ۶۴. تاریخ مرگ : نهم ربیع الاول (سند: شاخه طوبی (نوری) ص ۱۵ و ۱۶ (خطی) - عقد الدرر ص ۶۸.)
شغل دوم: حمالی،و جابجایی اسباب و سنگ آسیاب برای دیگران
المطالب العالیه ابن حجر اسقلانی ،مجلد 15 ص 118
غذای مورد علاقه: مارمولک و ملخ
کنزالعمال جزع 12،ص 286
المغنی ص 81
آرزو:
جناب عمربنخطاب: « ای کاش من قوچ خانوادهام بودم و آن قدر مرا میپروراندند که چاقترین قوچان میشدم آنگاه هرکس را دوست می داشتند به دیدارشان میآمد پس مقداری از مرا می پختند و مقدار دیگری را سرخ می کردند؛ سپس مرا میخوردند و از آنها (به شکل نجاست) خارج میشدم و بشر نبودم.
کنز العمال - المتقی الهندی - ج 12 - ص 619
نظافت:
بعد از غذا خوردن دست هایش را با پاهایش پاک میکرد و از آب بدش می آمد و میگفت: کار ایرانی هاست،و گاهی دست هایش را با کفش هایش پاک میکرد
طبقات الکبری ص 318،جامع السنن ابو زبیر قیروانی ص 222،العقوبات ص 221،کنزالعمال ص 279
خصوصیت :
ایستاده بول میکرد،و بعد از دستشویی خود را به دیوار میمالید
سنن کبری جلد 1،ص 165و179
المصنف ابن ابی شیبه ص 72
صداقت :
1...آنقدر راستگو بود،که روزی روی منبر،از او باد معده خارج شد،و به مردم گفت ای مردم از شما بترسم یا از خدا پس مردم گفتند از خدا و گفت :از من باد معده خارج شده و باید تجدید وضو کنم.
عیون الاخبار نوشته ابن قتیبه دینوری جلد 1، ص 267
2...آنقدر راستگو بود که به عنوان پیش نماز در مسجد بود که دستش را در شلوارش کرد و گفت : صبر کنید باید دوباره وضو بگیرم،و وضو گرفت و برگشت.
سنن کبری جزع اول ص 208
حالات عبادت:
وقتی به نماز می ایستاد شروع میکرد به شپش کشتن و آنقدر میکشت تا دستش خونی میشد
المصنف ابن ابی شیبه جزع دوم صفحه 261
فداکاری و گذشت:
لواط میداد،و با فداکاری حتی خودش را در اختیار مردم میگذاشت
الطبقات الكبير ( الطبقات الكبري ) - چاپ مكتبة الخانجي بالقاهرة - جلد ۳ - كتاب طبعة الاولي في البدريين من المهاجرين و الانصار - باب ذكر استخلاف عمر - صفحه ۲۶۹
مستدرک الوسائل ج۱۰ص۴۰۰
طبقات الکبری ج3ص289چاپ بیروت سال 1377ه ق 1957میلادی
( بدعت ها و فتنه های عمر )
جسارت او به حدی بود که در حضور رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) با همه وقاحت و زشتی و بی پروائی در مقابل خدا و رسولش گفت: (ان الرجل لیهجر)...همانا این مرد هذیان می گوید ...
آیا مردی هذیان می گوید که خدای تعالی درباره او فرمود: ((( وما ینطق عن الهوی*ان هو الا وحی یوحی)))
(((و او سخن نمی گوید از سر هوای نفس سخن غیر از وحی از جانب خدا نیست)))
وباز فرموده: (((ما أتا کم الرسول فخذوه)))
((( آنچه رسول خدا به شما فرمان دهد آنرا بپذیرید)))
گرچه فتنه ها و بدعت های عمر کم نیست به طوری که دنیا را پر کرده است ,ولی ما بنا بر اختصار به گوشه ای از آنها اشاره می کنیم :
1.آتش زدن به درب خانه حضرت زهرا(سلام الله علیها)(1)
2. غصب خلافت امیر المومنین(علیه السلام) (2)
3. غصب فدک حضرت زهرا (سلام الله علیها) (3)
4. ریسمان به گردن امیر مومنان(علیه السلام) افکندن و به مسجد کشیدن
5. رد کردن شهادت دادن امیرالمؤمنین (علیه السلام)
6. نسبت بطاله (بیهوده کاری) و فکاهة (بسیار مزاح کن) دادن به مولای علی (علیه السلام) (4)
7. نسبت دروغ به حضرت زهرا (سلام الله علیها) تا جایی که آن حضرت را غضبناک کرد(5)
8. تصمیم برای نبش قبر حضرت زهرا(سلام الله علیها) (6)
9. اول کسی بود که لقب ((امیر المومنین علی علیه السلام))را غصب کرد وبه خود نسبت داد(7)
10. مانع گرفتن ذو القربی شد از خمس بعد از آنکه خدای متعال برای آنان حلال فرموده بود در حالیکه هر ساله به عایشه و حفصه ده هزار در هم می داد .(8)
11. نافله های ماه رمضان را که بدستور پیامبر فرادی خوانده می شد به نام نماز تراویح به جماعت قرار داد و جالب اینکه خودش اعتراف کرد و گفت : اینکار بدعت است و چه بدعت خوبی است! در حالیکه پیامبر فرمود:"هر بدعت در ضلالت و گمراهی است و هر گمراهی در دوزخ خواهد بود"(9)
12. اذیت و آزارهایی که با همداستانش ابوبکر نسبت به حضرت فاطمه سلام الله علیها روا داشتند و محسن او را سقط کردند(10)
13. عدم اجرای حد بر مغیره ابن شعبه (11)
14. فرار کردن عمر و عثمان از جنگ احد و تنها گذاشتن رسول خدا بین دشمنان(12)
15. طواف نساء را تحریم کرد .(13)
16. صیغه زنها را تحریم کرد و از احکام برداشت.
مولی امیرالمومنین فرمود(علیه السلام):اگر عمر متعه زنها را حرام نمی شمرد جز آدم شقی کسی زنا نمی کرد.(14).
17. جمله((حی علی خیر العمل))را از اذان برداشت .
18. جمله((الصلاة خیر من النوم)) را داخل اذان کرد .(15)
19. مسح روی کفش(16)
20. ترک کردن نماز به خاطر نبودن آب
21. گریه کردن بر مرده ها را حرام شمرد.(17)
22. قنوت را بعد از رکوع انجام داد.
23. بسم الله الرحمن الرحیم را از قرائت نماز حذف کرد .
24. مقام ابراهیم را به جائی که در جاهلیت بود بر گرداند .(18)
25. حد بلوغ در پسران را هنگامی که قامت آنان به شش وجب برسد قرار دادو اگر یک بند انگشت کمتر از این مقدار بود آن پسر هنوز به تکلیف نرسیده بود!!!بنابراین کسانی که قد و اندازه آنان کوتاه بود چه تکلیفی خواهند داشت و این ها هیچ گاه به حد بلوغ نمیرسیدند!! .(19)
26. به خاطر جهلی که به احکام داشت امر کرد زن دیوانه ای و زن حامله ای را که زنا کرده بودند س-ن-گ-س-ا-ر کنند(20)
27. شراب خواری او حتی بعد از نزول آیه حرمت شراب تا آخرین لحظه عمرش شراب خورد .(21)
28 . عمر میگفت :برای رفع حرمت شراب آب در آن بریزید! ومیگفت:برای هضم گوشت شتر تنها شراب انگور مفید است!!(22)
29. تخلف از لشکر اسامه .(23)
..........................................................................................................................................
1.بحارالانوار ج 31 ص 59/اثبات الوصیه ص142/انتساب الاشراف ج 1 ص 586/عقد الفرید ج 3 ص 63.
2.بحارالانوار ج 36 ص20
3.مسند احمد حنبل ج 1 ص 355
.5و4.زاد المعاد
6.بحار ج 43 ص 175
7.الفاروق عمر بن خطاب ص28
8.شرح ابن ابی الحدید
9.سنن ابن ماجه ج 1 ص 20.سنن ابو داوود ج 1 ص261 .سنن دارمی ج1 ص45.تاریخ طبری ج5ص22.مستدرک حاکم ج1ص 69
33
10.تاریخ طبری ج 4 ص 52والعقد الفرید ج 2 ص254.
11.تاریخ طبری ج 4 ص 229.انساب الشراف ج5ص16و 18.
12.طبقات ابن سعد ج 2 ص 41.تاریخ ابن عساکر ج2 ص 392.کنزالعنال ج5 ص 312.الکامل ابن اثیر ج 2 ص 120. تاریخ طبری ج3 ص 188. شرح ابن ابی الحدید ج3 ص20 و 21.ملل و نحل شهرستانی مقدمه چهارم ص 20 و ....
13.
14.مسند احمد ج 1 ص49و50.صحیح مسلم ج 1 ص 467.صحیح بخاری ج 1 ص 187.
15.شرح موطا زرقانی ج 1 ص25.
16.صحیح بخاری ج 1 ص 170والدر المنثور ج 2 ص 462 و 465.
17.صحیح بخاری ج 1 ص 255و مسند احمد ج 1 ص 355و شرح ابن ابی حدید ج 3 ص 111
و مستدرک حاکم ج 1 ص 381.
18.طبقات ابن سعد ج 3 ص 204وتاریخ خلفا سیوطی ص 53وشرح ابن ابی حدید ج3 ص 113.
19.کنز العمال متقی هندی ج 3 ص 116.
20.سنن ابن داوود ج 2 ص 227و مستدرک حاکم ج 2 ص 59وسنن بیهقی ج 8 ص 264و...
21.کشف الغمه ج 2 ص 154واحکام القران ج 1 ص 388و شرح ابن ابی الحدید ج 3 ص 264.
22.تاریخ خطیب بغدادی ج 6 ص 156.
23.طبقات ابن سعدو تاریخ ابن عساکر وکنز العمالو تاریخ طبریو شرح ابن اب الحدید
دیدگاهها
هههههههههههه
خوراکخوان (آراساس) دیدگاههای این محتوا