? اشاره
در مورد رابطه ميان علم و اخلاق نيكو ، و جهل و اخلاق ناپسند ، آيات و روايات فراوانى وجود دارد ، و نشان مى دهد كه يكى از طرق مؤثر تهذيب نفوس ، بالا بردن سطح دانش و معرفت آنها و افزايش آگاهى ، شناخت مبدأ و معاد ، و اطلاع بر آثار و پيامدهاى فضايل و رذايل اخلاقى است .
? آيات و روايات
خداوند در قرآن کريم مى فرمايد: « قُلْ هَلْ يَسْتَوِى الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَالَّذِينَ لاَ يَعْلَمُونَ ؛ بگو آيا دانشمندان با نادانان مساويند ؟»
و يا در جاى ديگر مى فرمايد: «قَالَ اَعُوذُ بِاللهَِ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْجَـهِلِينَ ؛ [موسى(عليه السلام)] گفت : به خدا پناه مى برم از اينكه از جاهلان باشم .»
حضرت رسول اكرم (صلى الله عليه وآله وسلم) درباره عاقل ترين و جاهل ترينِ مردم مى فرمايند :
أَعقَلُ الناسِ مُحسِنٌ خائِفٌ وأَجهَلُهُمْ مُسِيءٌ آمِنٌ ؛ عاقل ترينِ مردم ، نيكو كارى است كه [از خداوند] مى ترسد و نادان ترينشان گناه كارى است كه خود را ايمن مى داند .
جهل ، خلاف علم و ضد شناخت و آگاهى است .درباره نتايج جهل ، امير مؤمنان(عليه السلام) چنين مى فرمايند :
الحِرْصُ وَالشِّدَّةُ والبُخْلُ نَتيجَةُ الْجَهْلِ ؛ حرص و خشونت و بخل نتيجه هاى جهلند .
و در روايت ديگر چنين مى فرمايند : اَلْجَهْلُ أَصْلُ كُلِّ شَرٍّ ؛ جهل و نادانى ريشه هر شرّ و بدى است .
سعادت ، اختلاط زيركان است زنادان گر رسد سودى ، زيان است
ز دانايان تنى ارزد جهانى نيرزد صد تن نادان به نانى
( ناصر خسرو )
? حکايت
نگاه عاقل اندر سفيه
« مهدى عباسى » سومين خليفه عباسيان ، پسرى به نام « ابراهيم » داشت كه منحرف بود و به اميرمؤمنان(عليه السلام)كينه مىورزيد . روزى پيش مأمون ، هفتمين خليفه عباسى ، آمد و گفت : « در خواب على(عليه السلام)را ديدم ، با هم راه مى رفتيم تا آنكه به پلى رسيديم ، او مرا در عبور از آن پل مقدم كرد . من به او گفتم : تو ادّعا مى كنى كه بر مردم امير هستى ، ولى ما در خلافت از تو سزاوارتريم . اما او به من پاسخ رسا و كاملى نداد » .
مأمون گفت : « آن حضرت به تو چه پاسخى داد » ؟
گفت : « چند بار به من گفت : سلاما سلاما » .
مأمون گفت : « به خدا سوگند ، حضرت رساترين پاسخ را به تو داده است »
ابراهيم گفت : « چطور » ؟
مأمون گفت : « تو را جاهل و نادانى دانست كه قابل پاسخ نيستى ، چرا كه قرآن در وصف بندگان خاصّ خود مى فرمايد : بندگان خاص خداوند رحمان آنانند كه با آرامش و بى تكبّر روى زمين راه مى روند و هنگامى كه جاهلان با آنها سخن بگويند ، در پاسخ آنها مى گويند سلاما . بنابراين على(عليه السلام) تو را آدم جاهلى دانسته ، و چنين پاسخى را به تو داده است » .