اين بيان از حال ما باشد صريح سر زند دائم ز ما فعل قبيح
كار ما شد در قباحت جلوه گر سر به سر افعال ما شد كار شر
زشتى كردار ما از حد برون نعمت سرشار او بر ما فزون
گر مكرر شد گناهى بر اثيم مانع از فضلش نباشد بر نعيم
آن كه بخشد بر گنهكاران خلاف بايدش كردن به كوى او طواف
كى شود بيدار آن غافل ز خواب تا كند يارى بدينسان انتخاب
مهربان و نيك كار و خوش سلوك صاحب قدرت مسلط بر ملوك
پس عزيز من ؛ چنين يارى گزين هم تو را محبوب دارد هم امين
اين بيان از حال ما باشد صريح
- بازدید: 1254