اسير آزاد

(زمان خواندن: 3 - 6 دقیقه)

قهرمان، گرفتار دشمن شد و به سوى قصر والى روان گرديد. زخمهاى جانكاه،خستگى شديد،خونهاى سر و صورت، مسلم قهرمان را از توان و قدرت انداخته بود. شهادت را بروشنى احساس مى‏كرد و از آن خرسند بود. گويا با خود مى‏گفت:
من،امروز، از خم خون، مى‏چشم شهد شهادت را ولى خرسند و خشنودم كه مرگم جز به راه حق و قرآن نيست. از اين مردن سرافرازم كه پيش باطل و بيداد نياوردم فرود، اين سر نكردم سجده بر دينار نسودم لحظه‏ اى پيشانى‏ ام،بر زر كنون در چنگ اين دشمن، شرافتمند مى‏ميرم نگريد مادرم بر من نريزد خواهرم در سوگ من، اشكى زجام ديده بر دامن بگوييدش كه من، مردانه جنگيدم و بر مرگ دليران و جوانمردان نمى‏بايست گرييدن.
ولى... مسلم را گريه فرا گرفت،و گفت: «انا لله وانا اليه راجعون‏» يكى از سران سپاه ابن‏زياد، از روى طعنه، گفت: كسى كه در پى اين كارها باشد، بر اين پيشامدها نبايد گريه كند. مسلم گفت: «به خدا سوگند! گريه‏ام براى خويش و به خاطر ترس از مرگ نيست، بلكه گريه من براى خانواده ‏ام و براى حسين بن على و خانواده اوست، كه به سوى شما مى‏آيند.» (50)
سواران بسيار او را به قصر آوردند. تشنگى زياد و خونريزي هاى شديد، ضعف فراوانى در مسلم پديد آورده بود،بحدى كه به ديوار تكيه داد. با ديدن ظرف آبى در آن جا،آب طلبيد. يكى از وابستگان پست و فرومايه، علاوه بر اين كه به مسلم گفت‏به تو آب نخواهيم داد،زخم زبان هم بر او زد و مسلم،از اين همه پستى و سنگدلى و بى‏ عاطفگى آن مرد،تعجب كرد و او را نفرين نمود. (51)
يكى از حاضران به نام عمارة‏بن عقبه، با ديدن اين صحنه از ناجوانمردى دلش سوخت و به غلامش گفت كه براى مسلم آب بياورد. آب را در ظرفى ريختند،همين كه مسلم آن را به لبهاى خويش نزديك كرد كه بياشامد، ظرف آب، از خون، رنگين شد و نياشاميد. بار ديگر هم همين صحنه تكرار شد.
مرتبه سوم كاسه را پر از آب كردند. اين بار كه خواست‏بنوشد، دندانهاى جلوى مسلم در كاسه ريخت. مسلم از نوشيدن آب، صرف‏ نظر كرد و گفت:
الحمد لله!
اگر اين آب، قسمتم بود، مى‏خوردم! (52)
در زير برق سرنيزه ‏ها،آن اسير آزاد، و آن آزاده گرفتار را نگهداشته بودند. هم به سرنوشت افتخارآميز خويش مى‏انديشيد و هم به فكر كاروانى بود كه به سوى همين كوفه در حركت‏بود و سالار آن قافله، كسى جز اباعبدالله الحسين(ع) نبود.
مسلم، هنگام ورود بر ابن‏زياد سلام نكرده بود و همين، سبب خشم و ناراحتى او و اطرافيانش شده بود. گفتگوهاى خشونت‏ آميزى بينشان رد و بدل شد.
او را تهديد به مرگ كردند. مرگى كه مسلم از آن نمى‏ هراسيد، بلكه به آن افتخار مى‏كرد. معلوم بود كه او را خواهند كشت. از حاضران، عمر سعد را براى وصيت انتخاب كرد. سه موضوع را در وصيتهاى خود،مطرح كرد: «قرضهايم را در كوفه با فروختن زره و شمشيرم بپرداز! جسد مرا از ابن زياد تحويل بگير و به خاك بسپار! كسى را پيش حسين‏بن على(ع) بفرست تا به كوفه نيايد!» (53)
گرچه مسلم از او قول گرفته بود كه وصيت هايش به عنوان راز، نزد او پنهان بماند، ولى عمر سعد كه خبث و خيانت‏با وجودش آميخته بود، در همان مجلس، خيانت كرد و وصيت هاى سه ‏گانه مسلم را، براى ابن‏ زياد،فاش ساخت و در واقع، ماهيت پليد خود را آشكار نمود.
از جمله گفتگوهاى ابن‏ زياد و مسلم‏بن عقيل اين بود كه آن ناپاك، به مسلم گفت:
اى فرزند عقيل! آمدى تا اتحاد مردم را بر هم بزنى. از كار مردم تفتيش كردى و جمعشان را متفرق ساختى و بعضى را بر ضدبرخى ديگر شوراندى.
مسلم: خير، هرگز چنين نكردم، بلكه مردم اين شهر ديدند كه پدرت نيكان را كشت و خونها ريخت و همچون سلاطين ايران و روم پادشاهى كرد. ما آمديم تا آنان را به عدالت امر كنيم و به قانون خدا دعوت نماييم. ابن ‏زياد: تو را به اين كارها چه كار؟! اى فاسق،آيا در آن هنگام كه تو در مدينه،شراب مى خوردى، ما كار نيك و عمل به كتاب خدا نمى‏كرديم؟
مسلم: آيا من شراب مى خوردم؟! خدا مى‏داند كه تو دروغ مى‏گويى و بدون آگاهى، سخن مى‏گويى. من آن گونه كه گفتى نيستم. شراب خوردن براى كسى رواست كه خون بى‏ گناهان را مى‏خورد و به ناحق، خون مى‏ريزد و براساس خشم و دشمنى و سوءظن، انسان مى‏كشد و در عين حال،از اين كار زشت‏خرم و شاداب است،گويى كه كارى نكرده است!
ابن زياد: گويا مى‏پندارى كه براى شما هم در امرحكومت، بهره‏اى است!
مسلم:به خدا سوگند! گمان نيست، بلكه يقين است.
ابن زياد: خدا مرا بكشد اگر تو را نكشم! آن هم كشتنى كه در اسلام، كسى را آن گونه نكشته‏اند.
مسلم: آرى، تو به ايجاد بدعت در ميان مسلمانان و مثله ‏كردن و بد طينتى سزاوارترى! (54)
جواب هاى كوبنده و منطقى و دندان‏شكن مسلم، ابن‏زياد را به ستوه آورد،تا آن جا كه آن خائن، به على(ع) و حسين(ع) و عقيل، ناسزا گفت. راستى، چه شگفت است كه ستم، به محاكمه عدالت‏بپردازد!
مسلم، كه صبرش تمام شده بود،گفت: اى دشمن خدا! هر چه مى‏خواهى بكن! (55) ابن زياد هم دستور كشتن «مسلم‏بن عقيل‏» را داد.
تنها اسلحه دشمنان حق، كشتن است; و اگر يك انسان حق‏پرست و با ايمان،شهادت‏طلب باشد و از مرگ نترسد، در واقع، دشمن را خلع سلاح كرده است. مسلم نيز، آرزويش شهادت در راه خدا به دست‏ شقى‏ ترين افراد است. و... طبيعى است كه مسلم، به عبيدالله بن زياد بگويد:
«چه باك از كشته شدن; بدتر از تو،بهتر از مرا كشته است... .»
فرمان قتل مسلم براى او كه آرزومند اين سرنوشت مقدس و مبارك است،بشارتى است و اين لحظه ‏هاى آخر پيش از شهادت، عزيزترين لحظه ها و پربارترين دقايق، و زيباترين حالات روح را داراست. اشتياق قبل از ديدار است.

- پاورقی -

 49. مقرم، مقتل الحسين، ص‏186.
50. نفس المهموم، ص‏52.
51. بحارالانوار،ج‏44، ص‏355.
52. نفس المهموم، ص‏53.
53. شيخ مفيد،ارشاد، ج‏2، ص‏61.
54. همان، ج‏2،ص‏63.
55. مقرم، مقتل الحسين، ص‏189، به نقل از لهوف.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 محرّم الحرام

 ١ محرّم الحرام ١ ـ آغاز ايّام حزن آل محمد(علیهم السلام)٢ ـ حادثه شعب ابیطالب٣ ـ اولین جمع...


ادامه ...

2 محرّم الحرام

٢ محرّم الحرام ورود كاروان حسینی به كربلابنا بر مشهور در روز دوم محرم سال 61 هـ .ق....


ادامه ...

3 محرّم الحرام

 ٣ محرّم الحرام ١ـ دعوت جهانی اسلام توسط پیامبر اكرم(صلی الله علیه و آله)٢ـ نامه‌ امام حسین (علیه...


ادامه ...

4 محرّم الحرام

٤ محرّم الحرام سخنرانی عبید الله بن زیاد در مسجد كوفهعبید الله بن زیاد حاكم كوفه برای این...


ادامه ...

6 محرّم الحرام

١ـ یاری خواستن حبیب بن مظاهر از بنی اسد٢ـ اولین محاصره آب فرات1ـ یاری خواستن حبیب بن...


ادامه ...

7 محرّم الحرام

 ٧ محرّم الحرام ممنوعیت استفاده از آب فرات برای كاروان امام حسین(علیه السلام)بعد از آنكه عبیدالله بن زیاد،...


ادامه ...

8 محرّم الحرام

ملاقات امام حسین(علیه السلام) با عمر بن سعد در كربلاامام حسین(علیه السلام) به هیچ وجه راضی به...


ادامه ...

9 محرّم الحرام

١ ـ محاصره خیمه‌های امام حسین(علیه السلام) در كربلا٢ ـ رد امان نامه شمر توسط حضرت ابوالفضل...


ادامه ...

10 محرّم الحرام

١ـ عاشورای حسینی٢ـ وفات حضرت امّ سلمه (سلام الله علیها)٣ـ هلاكت عبیدالله بن زیاد٤ـ قیام حضرت مهدی...


ادامه ...

11 محرّم الحرام

١ـ حركت كاروان اسیران از كربلا٢ـ برگزاری مجلس ابن زیاد ملعون1ـ حركت كاروان اسیران از كربلاعمربن سعد...


ادامه ...

12 محرّم الحرام

١ـ دفن شهدای كربلا٢ـ ورود کاروان اسرای کربلا به كوفه٣ـ شهادت امام سجاد‌(علیه السلام)1ـ دفن شهدای كربلاروز...


ادامه ...

13 محرّم الحرام

١ـ اسرای اهل بیت‌(علیهم السلام) در مجلس ابن زیاد٢ـ نامه عبیدالله بن زیاد به یزید٣ـ شهادت عبدالله...


ادامه ...

15 محرّم الحرام

 ورود نمایندگان طایفه «نَخَع» به مدینه و پذیرش دین اسلامرسول گرامی اسلام‌(صلی الله علیه و آله) در...


ادامه ...

19 محرّم الحرام

حركت كاروان اسیران كربلا از كوفه به طرف شام یزید ملعون در جواب نامه عبیدالله بن زیاد به...


ادامه ...

20 محرّم الحرام

مراسم عروسی حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)بنا بر قول مشهور شب بیست و یكم محرم سال...


ادامه ...

25 محرّم الحرام

١ـ شهادت سيّد الساجدین علی بن الحسین‌(علیهما السلام)٢ـ قتل «محمد امین» به دستور برادرش «مأمون»1ـ شهادت سيّد...


ادامه ...

26 محرّم الحرام

١ـ شهادت علی بن الحسن المثلث‌٢ـ محاصره شهر مكه و سنگ باران كعبه توسط سپاه یزید1ـ شهادت...


ادامه ...

28 محرّم الحرام

١ـ رحلت حذیفه بن یمان٢ـ ورود كاروان اسرای اهل بیت‌(علیهم السلام) به بعلبك٣ـ تبعید امام جواد‌(علیه السلام)...


ادامه ...
01234567891011121314151617

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page