مرحوم آیت الله الهی قمشه ای
روشندلم گردان به اشراق جمالت
یا ربّ بسرالسر ذات بی مثالت
با یك نظر درد فراقم ساز درمان
عمری است دل دارد تمنّای وصالت
طی كرده مشتاقانه راه منزل یار
لبّیك گویان آمدم تا محفل یار
پای دلم پرخون شد از خار مغیلان
با دست جان یا رب نچیده نوگل یار
گریم كه شاید پرده از رخ برگشایی
نالم بكویت حالی از درد جدایی
من بنگرم آن حسن كل با دیده جان
تو افكنی بر من نگاه دلربایی
با حضرتت حاجت به دیّاری نداریم
ما جُز تو یا ربّ یاور و یاری نداریم
باز است بر بیچارگان درگاه سلطان
جز رحمتت با كس سرو كاری نداریم
نوشیم با یادت می ناب الَستی
مائیم و درگاه تو ای سلطان هستی
عالم كنیم آگه ز حُسن روی جانان
چون عندلیبان از نوای عشق و مستی
شام سیاهم روز روشن كن برویت
یا رب «اِلهی» را مقامی ده بكویت
چشم روانم بر جمالت ساز حیران
جان می دهم ای جان جان! در آرزویت
--------------------------------------------------
منبع : سايت لبيك
شعر «مناجات با خدا»
- بازدید: 1807