چند نكته تكميلى:

(زمان خواندن: 7 - 13 دقیقه)

با همه اهميتى كه براى محبت و دوستى با خاندان پيامبرصلى الله عليه وآله قائليم، اگر اين ايجاد علاقه، به صورت درست و دقيق و آموزشهاى صحيح همراه‏نباشد، چه‏بسا نوعى غرور، غفلت و افراط پيش آيد و نتيجه معكوس دهد.از اين‏رو توجه به چند نكته در اين مورد، ضرورى است، تا اين محبت‏مقدس اثربخش‏تر باشد و از آفات مصون بماند.

با همه اهميتى كه براى محبت و دوستى با خاندان پيامبرصلى الله عليه وآله قائليم، اگر اين ايجاد علاقه، به صورت درست و دقيق و آموزشهاى صحيح همراه‏نباشد، چه‏بسا نوعى غرور، غفلت و افراط پيش آيد و نتيجه معكوس دهد.از اين‏رو توجه به چند نكته در اين مورد، ضرورى است، تا اين محبت‏مقدس اثربخش‏تر باشد و از آفات مصون بماند.

١- پيوند محبت ‏با عمل

١- پيوند محبت ‏با عمل
در محبت اهل بيت‏عليهم السلام و ايجاد آن در دل بچه‏ها، بايد از يكسونگرى، هم پرهيز داشت و هم پرهيزشان داد. آميختن «محبت‏» به «عمل‏»، كاراصلى ماست تا صرف محبت و عشق به اهل‏بيت‏عليهم السلام (منهاى عمل و تقواو تبعيت) غرور براى محبان نياورد. اگر جز اين باشد، يا محبت، راستين‏نيست‏يا آميخته به عوامل خنثى‏كننده تاثير عشق و علاقه است.
محبت، در صورت ناب و عميق بودنش، دوست و دوستدار را همرنگ وهمراه مى‏سازد. محبت چه به خدا باشد، يا پيامبر، يا امامان يا هر شخص‏ديگر، اگر واقعى باشد، انسان را از مخالفت و ناراضى ساختن محبوب و كاربرخلاف خواسته و ميل و رضاى او بازمى‏دارد. اگر در عين ادعاى عشق ودوستى، كارى كنيم كه دوست را برنجاند، عاشق و دوستدار نيستيم، بلكه‏يك مدعى هستيم كه دليلى بر اثبات ادعا نداريم.
امام صادق‏عليه السلام در حديثى خطاب به مفضل، ضمن دسته‏بندى شيعيان‏نسبت‏به محبت اهل‏بيت و اينكه انگيزه‏هاى رابطه دوستى با اهل بيت‏نزد اشخاص، مختلف است، از گروهى نام مى‏برد كه دوستداران واقعى‏اند:
«... وفرقة احبونا و حفظوا قولنا واطاعوا امرنا ولم يخالفوافعلنا، فاولئك منا و نحن منهم‏».(1)
گروهى ما را دوست دارند، سخن ما را حفظ مى‏كنند، فرمان ما را پيروى‏مى‏كنند و با كار ما مخالفت نمى‏كنند. اينان از مايند و ما از آنانيم.
امام صادق‏عليه السلام درباره ادعاى محبت‏خدا فرموده است:
تعصى الاله وانت تظهر حبه هذا محال فى الفعال بديع
لو كان حبك صادقا لاطعته ان المحب لمن يحب مطيع (2)
خدا را نافرمانى مى‏كنى در حالى كه اظهار محبت او را مى‏كنى، اين‏محال است و در ميان كارها پديده تازه‏اى است.
اگر عشق تو راست‏باشد او را اطاعت مى‏كنى، چرا كه عاشق، نسبت‏به‏محبوب خود، فرمانبردار است.
اظهار دوستى با خدا بايد همراه با تبعيت و اطاعت‏باشد نه معصيت، چون حب صادقانه به اطاعت محبانه منجر مى‏شود. ادعاى دوستى بااهل‏بيت‏عليهم السلام ولى اهل گناه و آلودگى بودن نوعى تناقض است. بايد تفهيم‏كرد كه هر چند كه دين ما، دين حب و محبت است ولى محبتى صادقانه‏است كه به همرنگى و هماهنگى كشيده شود. همچنان كه دو نفر وقتى به‏هم محبت دارند، به خاطر همين محبت مى‏كوشند مثل هم باشند و ازرنجاندن و مخالفت ديگرى پرهيز كنند تا رشته محبت و دوستى گسسته‏نشود.
حديثى از امام رضاعليه السلام گوياى همين نكته است كه نبايد به اتكاى‏دوستى اهل‏بيت‏عليهم السلام، «عمل صالح‏» را رها كرد و گفت كه على‏عليه السلام داريم‏چه غم داريم و امثال اينها:
«لاتدعوا العمل الصالح والاجتهاد فى العبادة اتكالا على حب‏آل محمد ولاتدعوا حب آل محمد والتسليم لامرهم اتكالاعلى العبادة، فانه لايقبل احدهما دون الاخر».(3)
نه عمل صالح و تلاش در عبادت را به اتكاى محبت اهل‏بيت‏عليهم السلام رهاكنيد و نه محبت و دوستى اهل‏بيت‏عليهم السلام و تسليم آنان بودن را به اتكاى‏عبادت، چرا كه هيچ كدام بدون ديگرى پذيرفته نيست.
آرى... آميختن «محبت اهل بيت‏عليهم السلام‏»، به «عمل صالح و بندگى‏».(4)
عشق به اهل‏بيت، بايد همراه با عشق به نيكان و نيكى‏ها و كارهاى‏شايسته و بندگان صالح باشد. اين نشانه صدق محبت است. امام‏سجادعليه السلام در مناجات محبين از خداوند، محبت‏خدا را، محبت دوستداران‏خدا را و محبت هر عملى را كه بنده را به قرب خدا مى‏رساند، درخواست‏مى‏كند.(5)
على‏عليه السلام فرمود:
«من احبنا فليعمل بعملنا وليتجلبب الورع‏».(6)
هر كه ما را دوست‏بدارد، بايد مثل ما عمل كند و پرهيزكارى را همچون‏جامه و پوشش (جلباب) خود قرار دهد.
دوستدارى و شيعه‏گرى، جز با متابعت عملى و پيروى به اثبات نمى‏رسدو شيعه يعنى پيرو. از پيامبر اكرم‏صلى الله عليه وآله روايت است:
«ان شيعتنا من شيعنا و تبعنا فى اعمالنا».(7)
يقينا پيروان ما كسانى‏اند كه در كارهايمان از ما متابعت و پيروى‏مى‏كنند.
از امام زمان «عج‏» هم روايت است:
«فليعمل كل امرء منكم ما يقرب به من محبتنا وليتجنب مايدنيه من كراهتنا و سخطنا...».(8)
هر كدام از شما كارى كند كه او را به محبت ما نزديك و از ناخوشايندى وخشم ما دور سازد.
پس نوع عمل است كه ما را به اهل‏بيت‏عليهم السلام نزديك يا دور مى‏سازد ومحبوب يا منفور آنان مى‏شويم. محبت هم در دل است، هم بر زبان جارى‏مى‏شود، هم در عمل انسان بروز مى‏كند. اين كه در حديث است پيامبر به‏على‏عليه السلام فرمود: «برخى تو را تنها در دل دوست دارند، بعضى دوستدار قلبى‏و زبانى تواند، برخى هم با دل دوست مى‏دارند، با زبان كمك مى‏كنند و باشمشيرشان به يارى تو مى‏شتابند، پاداش آنان برابر با پاداش اين امت‏است.» (9) گوياى اين است كه محبت، جنبه عملى هم دارد و همان ملاك‏صدق در محبت است. تاكيد ائمه معصومين بر اينكه شيعه، با عمل‏شايسته خود، موجب زينت و آراستگى آنان باشند، نه مايه شرمندگى وعيب و عار، اشاره به همين بعد عملى محبت و موالات با خاندان عصمت‏است. امام صادق‏عليه السلام فرمود:
«معاشر الشيعه! كونوا لنا زينا ولا تكونوا علينا شينا».(10)
اى گروه شيعه! براى ما زينت‏باشيد، نه موجب ننگ و عيب.
آنچه كه جاذبه مى‏آفريند، عمل و رفتار شيعه است.

٢- نشانه‏هاى محبت

٢- نشانه‏هاى محبت
گاهى امر، بر خود انسان هم مشتبه مى‏شود و خود را شيعه يا محب‏اهل‏بيت مى‏پندارد، در حالى كه شعار و ادعايى بيش نيست. براى شناخت‏«محبت اهل‏بيت‏»، بايد سراغ نشانه‏هاى آن رفت. نشانه‏هاى عشق‏راستين نسبت‏به اهل‏بيت، اينهاست:
1 - عمل و تقوا.
در نكته پيشين، به تفصيل در اين باره بحث‏شد.
2 - عشق به دوستان اهل بيت عليهم السلام.
اگر شيفته اهل بيتيم، بايد دوستان آنان را هم دوست‏بداريم.محبتهاى طولى و سلسله‏اى، نشانه محبت‏به محبوب است. اگر كسى رادوست مى‏داريم، بطور طبيعى بايد از كارها و اشخاصى كه مورد محبت‏اوست نيز خوشمان آيد. مى‏توان اين عشق طولى را چنين ترسيم كرد:
محبت‏به خدا محبت‏به رسول خدا محبت‏به اهل بيت محبت‏به شيعيان اهل‏بيت.
امام على‏عليه السلام فرموده است:
«من احب الله احب النبى، ومن احب النبى احبنا، و من احبنااحب شيعتنا».(11)
هركس خدا را دوست‏بدارد، پيامبر را هم دوست مى‏دارد. كسى كه‏دوستدار پيامبر باشد ما (اهل‏بيت) را هم دوست دارد و هر كه ما رادوست‏بدارد، پيروان ما را هم دوست‏خواهد داشت.
امام على‏عليه السلام فرمود: هركس خوش دارد كه بداند آيا دوستدار ماست‏يادشمن ما، قلب و دل خود را بيازمايد (و به دل خود رجوع كند) اگر دوست مارا دوست‏بدارد، پس دشمن ما نيست و اگر دوست ما را دشمن بدارد، پس‏دوستدار ما نيست:
«من سره ان يعلم امحب لنا ام مبغض فليمتحن قلبه، فان كان‏يحب وليا لنا فليس بمبغض لنا و ان كان يبغض ولينا فليس‏بمحب لنا...».(12)
به فرموده امام صادق‏عليه السلام: «من تولى محبنا فقد احبنا».(13) هر كه با دوست‏ما دوستى كند، ما را هم دوست داشته است.
3 - بيزارى از دشمنان.
دوستدار اهل‏بيت، نمى‏تواند با دشمنان آنان دوستى داشته باشد. دريك دل دو محبت در عرض هم نمى‏گنجد. با محبت اهل‏بيت نيز، محبت‏دشمنانشان سازگار نيست. بحث مهم تولى و تبرى در همين‏جامطرح‏مى‏شود. شيعه و موالى اهل‏بيت، بى‏خط و بى‏موضع نيست و با مخالفان‏اهل بيت، مودت و طرح دوستى نمى‏ريزد. كفر به طاغوت نيز در كنار ايمان‏به خدا بلكه جلوتر از آن مطرح است.
كفر وايمان قرين يكدگرند هر كه را كفر نيست، ايمان نيست
امام باقرعليه السلام، در ذيل آيه‏اى كه مى‏فرمايد: خداوند براى هيچ كس دودل در سينه‏اش قرار نداده است (14) از اميرالمؤمنين‏عليه السلام روايت كرده كه فرمود:
«لايجتمع حبنا و حب عدونا فى جوف انسان...».(15)
محبت ما و محبت دشمنان ما در دل يك انسان جمع نمى‏شود، چون‏خداوند براى انسان دو قلب قرار نداده كه با يكى اين را دوست‏بدارد بايكى آن را دشمن بدارد. دوستدار ما بايد محبت‏خود را براى ما خالص‏سازد، همچنان‏كه طلا دردل‏آتش خالص وبى‏آلايش مى‏شود. پس‏هركه‏مى‏خواهد محبت‏ما را بشناسد دل خود را امتحان كند، اگر در دل او دركنار محبت ما محبت دشمن ما هم باشد، از ما نيست، ما هم ازاونيستيم.
در حديث ديگر، امام صادق‏عليه السلام در پاسخ كسى كه گفت: فلانى ولايت‏شما را دارد ولى نسبت‏به برائت از دشمنانتان سست است، فرمود:
«هيهات! كذب من ادعى محبتنا ولم يتبرء من عدونا».(16)
آنكه مدعى ولايت و محبت ماست، ولى از دشمن ما بيزارى نمى‏جويد، دروغ مى‏گويد.
4 - آمادگى براى بلا و رنج.
اينكه دوستداران اهل بيت‏عليهم السلام بايد آماده رنجها و سختيها باشند، نشان ديگرى از اين است كه محبت و ولايت، بدون آمادگى براى تحمل‏سختى لوازم آن، پذيرفته نيست. به فرموده امام على‏عليه السلام:
«من احبنا اهل البيت فليستعد عدة للبلاء».(17)
هر كس ما اهل‏بيت را دوست مى‏دارد، پس وسايل و مقدمات تحمل بلاو سختى را آماده سازد.
راه عشق و محبت، راه دشوار و پرخطر و بلاخيز است و عاشق صادق‏هرگز از اين رنجها نمى‏گريزد، بلكه به استقبال آن مى‏شتابد و رنج در راه‏معشوق برايش لذت‏بخش است. به گفته حافظ:
نازپرود تنعم نبرد راه به دوست عاشقى شيوه رندان بلاكش باشد
باز به گفته خواجه شيراز:
بحرى است‏بحر عشق كه هيچش كناره نيست آنجا جز آنكه جان بسپارند، چاره نيست
نيز، خون دل خوردن و تحمل كردن، نشان ديگرى از عشق است.
جام مى و خون دل هر يك به كسى دادند در دايره قسمت، اوضاع چنين باشد
همواره «ولا» با «بلا» و عشق با سختى همراه بوده است: «البلاءللولاء».
هر كه در اين بزم مقرب‏تر است جام بلا بيشترش مى‏دهند

٣- پرهيز از غلو

٣- پرهيز از غلو
يكى از آفات راه محبت، غلو و زياده‏روى در عقيده و اظهار دوستى‏نسبت‏به اهل بيت‏عليهم السلام است. خود ائمه هم در زمان خود با پديده غلو مواجه بودند و با كسانى كه نسبت‏به آنان عقيده خدايى داشتند بشدت برخورد مى‏كردند و از آنان برائت مى‏جستند. در اين زمينه هم حديث زياد است، از جمله امام صادق عليه السلام فرمود:
«احذروا على شبابكم الغلاة لا يفسدونهم، فان الغلاة شر خلق الله، يصغرون عظمة الله و يدعون الربوبية لعباد الله‏».(18)
جوانان خود را از غلات برحذر داريد كه فاسدشان نكنند، غلات بدترين‏خلق خدايند، عظمت‏خدا را كوچك مى‏شمارند و براى بندگان خدا مقام‏ربوبيت ادعا مى‏كنند.
افراط در ستايش و رساندن پيامبر و ائمه به مقام الوهيت و خدايى‏«غلو» است. محبت نبايد سر از غلو درآورد كه به هلاكت مى‏انجامد.على‏عليه السلام فرمود:
«هلك فى رجلان: محب غال و مبغض قال‏».(19)
درباره من دو گروه به هلاكت افتادند: دوستدار غلوكننده و دشمن‏كينه‏توز.
پيامبر و امامان، پيش از آنكه نبى و امام باشند، «عبد» بودند كه‏پروردگار داشتند. فرموده‏اند كه ما را از حد ربوبيت پايين بياوريد آنگاه هرچه مى‏خواهيد بگوييد. امام على‏عليه السلام فرموده است:
«اياكم والغلو فينا، قولوا: انا عبيد مربوبون و قولوا فى فضلناماشئتم‏».(20)
از غلو درباره ما بپرهيزيد، بگوييد كه ما بندگانى هستيم تحت اراده رب، وهر چه خواستيد در فضيلت ما بگوييد.
پديده غلو در تاريخ اسلام، موجب گمراهى عده‏اى شده است. اين غلو، بويژه نسبت‏به حضرت على‏عليه السلام بيشتر بروز كرده است. آن حضرت دراشاره به اين گمراهى و انحراف فكرى مى‏فرمايد:
«مثلى فى هذه الامة مثل عيسى بن مريم، احبه قوم فغالوا فى‏حبه فهلكوا وابغضه قوم فهلكوا...».(21)
مثل من در اين امت، همچون عيسى بن مريم است، گروهى او را دوست‏داشتند و در محبت، غلو و افراط كردند و به هلاك افتادند، گروهى هم‏دشمنش شدند و هلاك گشتند.
حب افراطى هميشه دوركننده از حق است. على‏عليه السلام در سخنى خطاب‏به خوارج نهروان فرمود:
در مورد من دو گروه به هلاكت‏خواهند افتاد: يكى دوستداران افراطى كه‏«حب‏» آنان را به راه ناحق مى‏كشاند، يكى هم دشمنان افراطى.(22)
حب افراطى و نسبت دادن مقام و شان الوهيت‏براى ائمه، نوعى بدعت‏و شرك بود كه به وسيله دوستان نادان يا دشمنان عنود، در تاريخ اسلام‏پديد آمد و براى شيعه و ائمه دردسرهايى داشت و هنوز هم برخى از آن‏اعتقادات و گرايشها، دستاويز دشمنان براى حمله به تشيع مى‏گردد.دشمنان اهل‏بيت، خود از كمك‏كاران نشر اينگونه افكار و آثار بوده وهستند، چون از اين رهگذر، مى‏توانند چهره شيعه را وارونه نشان دهند.(23)
البته خطر ديگرى از سوى ديگر است. در برخى مناطق و محافل هم‏به بهانه خوف از خطر غلو، نقل فضايل و مناقب اهل بيت را كه در روايات‏قطعى آمده است ترك مى‏كنند و هر فضيلتى را كه كمى با عقل بشر جورنيايد، به نام غلو، رد مى‏كنند كه اين هم درست نيست و خواسته دشمن‏است.
مخالفان شيعه، ما را به غلو نسبت مى‏دهند.
ما ضمن آنكه بايد از غلو بپرهيزيم و گرفتار انحراف در عقيده نشويم، پاسخى هم براى رد اتهامات آنان داشته باشيم و مرزى ميان «غلو» و«بيان فضايل‏» بشناسيم تا بتوانيم شبهات آنان را دفع كنيم.
به هر حال، بايد سطح فكر و ظرفيت نوجوانان و كودكان را در نظرگرفت و احاديث و فضايل قابل درك و هضم برايشان گفت.
صرف اينكه سخنى در احاديث آمده است، مجوز نقل آن براى عموم‏نيست. گاهى عدم تناسب مطلب با كشش فكرى شنوندگان يا خوانندگان، آنان را مساله‏دار مى‏كند و منكر اصل دين و عقايد مى‏شوند.

پی نوشته ها

--------------------------
1-تحف العقول، ص‏514.
2-بحارالانوار، ج‏70، ص‏15.
3-همان، ج‏75، ص‏347.
4-احاديث مربوط به «حب اهل بيت‏عليهم السلام‏» را از جمله در (ميزان الحكمه، ج‏2، ص‏235) مطالعه‏كنيد. كتاب «اهل البيت فى الكتاب والسنة‏» از محمدى رى‏شهرى نيز منبع خوبى است.
5-اسئلك حبك و حب من يحبك و حب كل عمل يوصلنى الى قربك (مناجات خمس عشره، مناجات نهم، مفاتيح الجنان، ص‏125).
6-تنبيه الخواطر، ورام، ج‏2، ص‏176.
7-ميزان الحكمه، ج‏5، ص‏232.
8-احتجاج طبرسى، ج‏2، ص‏599.
9-بحارالانوار، ج‏39، ص‏288.
10-بحارالانوار، ج 65، ص‏151.
11-اهل البيت، فى الكتاب و السنة، ص‏421.
12-همان.
13-بحارالانوار، ج‏100، ص‏124 و ج‏35، ص‏199.
14-ما جعل الله لرجل من قلبين فى جوفه (احزاب، آيه‏4).
15-اهل البيت فى الكتاب والسنه، ص‏423.
16-همان.
17-همان، ص‏425.
18-امالى طوسى، ص 650.
19-نهج البلاغه، صبحى صالح، حكمت 117.
20-اهل البيت فى الكتاب والسنه، ص‏531.
21-بحارالانوار، ج‏35، ص‏315.
22-همان، ج 33، ص‏373.
23-اهل تحقيق، در اين زمينه از جمله به بحث مستوفاى «مشكلة الغلاة‏» در كتاب «الامام‏الصادق والمذاهب الاربعه‏»، اسد حيدر، ج‏4، ص‏369 مراجعه كنند.
-------------------
جواد محدثی

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 محرّم الحرام

 ١ محرّم الحرام ١ ـ آغاز ايّام حزن آل محمد(علیهم السلام)٢ ـ حادثه شعب ابیطالب٣ ـ اولین جمع...


ادامه ...

2 محرّم الحرام

٢ محرّم الحرام ورود كاروان حسینی به كربلابنا بر مشهور در روز دوم محرم سال 61 هـ .ق....


ادامه ...

3 محرّم الحرام

 ٣ محرّم الحرام ١ـ دعوت جهانی اسلام توسط پیامبر اكرم(صلی الله علیه و آله)٢ـ نامه‌ امام حسین (علیه...


ادامه ...

4 محرّم الحرام

٤ محرّم الحرام سخنرانی عبید الله بن زیاد در مسجد كوفهعبید الله بن زیاد حاكم كوفه برای این...


ادامه ...

6 محرّم الحرام

١ـ یاری خواستن حبیب بن مظاهر از بنی اسد٢ـ اولین محاصره آب فرات1ـ یاری خواستن حبیب بن...


ادامه ...

7 محرّم الحرام

 ٧ محرّم الحرام ممنوعیت استفاده از آب فرات برای كاروان امام حسین(علیه السلام)بعد از آنكه عبیدالله بن زیاد،...


ادامه ...

8 محرّم الحرام

ملاقات امام حسین(علیه السلام) با عمر بن سعد در كربلاامام حسین(علیه السلام) به هیچ وجه راضی به...


ادامه ...

9 محرّم الحرام

١ ـ محاصره خیمه‌های امام حسین(علیه السلام) در كربلا٢ ـ رد امان نامه شمر توسط حضرت ابوالفضل...


ادامه ...

10 محرّم الحرام

١ـ عاشورای حسینی٢ـ وفات حضرت امّ سلمه (سلام الله علیها)٣ـ هلاكت عبیدالله بن زیاد٤ـ قیام حضرت مهدی...


ادامه ...

11 محرّم الحرام

١ـ حركت كاروان اسیران از كربلا٢ـ برگزاری مجلس ابن زیاد ملعون1ـ حركت كاروان اسیران از كربلاعمربن سعد...


ادامه ...

12 محرّم الحرام

١ـ دفن شهدای كربلا٢ـ ورود کاروان اسرای کربلا به كوفه٣ـ شهادت امام سجاد‌(علیه السلام)1ـ دفن شهدای كربلاروز...


ادامه ...

13 محرّم الحرام

١ـ اسرای اهل بیت‌(علیهم السلام) در مجلس ابن زیاد٢ـ نامه عبیدالله بن زیاد به یزید٣ـ شهادت عبدالله...


ادامه ...

15 محرّم الحرام

 ورود نمایندگان طایفه «نَخَع» به مدینه و پذیرش دین اسلامرسول گرامی اسلام‌(صلی الله علیه و آله) در...


ادامه ...

19 محرّم الحرام

حركت كاروان اسیران كربلا از كوفه به طرف شام یزید ملعون در جواب نامه عبیدالله بن زیاد به...


ادامه ...

20 محرّم الحرام

مراسم عروسی حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)بنا بر قول مشهور شب بیست و یكم محرم سال...


ادامه ...

25 محرّم الحرام

١ـ شهادت سيّد الساجدین علی بن الحسین‌(علیهما السلام)٢ـ قتل «محمد امین» به دستور برادرش «مأمون»1ـ شهادت سيّد...


ادامه ...

26 محرّم الحرام

١ـ شهادت علی بن الحسن المثلث‌٢ـ محاصره شهر مكه و سنگ باران كعبه توسط سپاه یزید1ـ شهادت...


ادامه ...

28 محرّم الحرام

١ـ رحلت حذیفه بن یمان٢ـ ورود كاروان اسرای اهل بیت‌(علیهم السلام) به بعلبك٣ـ تبعید امام جواد‌(علیه السلام)...


ادامه ...
01234567891011121314151617

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page