گرچه استفاده از قدرت، مىتواند ما را به هدف برساند، ولى بهرهگيرىاز «محبت» و «عشق» و ايجاد جاذبه و كشش قلبى، اهرمى قوىتر است وانگيزههاى ماندگارترى ايجاد مىكند. در روايات نيز آمده است: «محبت ودوست داشتن برتر از ترس و بيم است.» (1)
نوع رابطه ما با اهل بيتعليهم السلام، بر چه مبنايى است و بر چه مبنايى بايدباشد؟
آيا مثل رابطه ملت و حاكم و مردم و رهبر است؟
يا رابطه علمى ميان شاگرد و استاد؟
يا رابطه «محبت» و «مودت» و پيوند قلبى و درونى است، كه همكارسازتر، و هم بادوامتر و ريشهدارتر است؟
خللپذير بود هر بنا كه مىبينى مگر بناى محبت كه خالى از خلل است
قرآن كريم روى اين رابطه تاكيد دارد و «مودت اهل بيتعليهم السلام» را اجررسالت پيامبرصلى الله عليه وآله معرفى مىكند:
«قل لا اسئلكم عليه اجرا الا المودة فى القربى» (2)
بگو: من بر انجام رسالت، از شما مزدى نمىخواهم، مگر دوستى ومحبت درباره نزديكانم.
در روايات متعددى «مودة فى القربى» به محبت و مودت اهل بيت وخاندان پيامبر تفسير شده است. بالاترين محبت هم محبتى است كه خدابه آن سفارش كرده باشد و صاحبان اين محبت را نيز دوستبدارد.
در روايات هم، مودت و ولايت، به عنوان يك «فرض الهى» و ملاكقبول اعمال و عبادات به حساب آمده است.(3)
تولاى شما فرض خدايى است قبول و رد آن مرز جدايى است
هر آن كس را كه در دين رسول است ولايت، مهر و امضاى قبول است
ديانتبى شما كامل نگردد بجز با عشقتان دل، دل نگردد (4)
اهل سنت هم طبق احاديثشان اين نكته را قبول دارند و در شعرشافعى چنين آمده است:
يا اهل بيت رسول الله حبكم فرض من الله فى القرآن انزله
كفاكم من عظيم القدر انكم من لم يصل عليكم لا صلاة له (5)
اى خاندان پيامبر خدا! حب شما فريضهاى استخدايى كه خداوند درقرآن آورده است، براى افتخار بزرگ شما همين بس كه هر كس (در نماز)بر شما صلوات و درود نفرستد، نمازش درست نيست و نماز ندارد.
از آنجا كه اين پيوند درونى، هم بيمه كننده دوستدار اهل بيت در مقابلانحرافها و لغزشهاست، هم هدايتگر امتبه سرچشمه زلال دين است، رسول خداصلى الله عليه وآله فرموده است كه مردم را دوستدار اهل بيتبار آوريد و برمبناى اين محبت، تربيت كنيد:
«ادبوا اولادكم على حبى و حب اهل بيتى والقرآن».(6)
فرزندانتان را با محبت من و محبتخاندان من و محبت قرآن تربيت وتاديب كنيد.
امام صادقعليه السلام نيز فرموده است:
«رحم الله عبدا حببنا الى الناس ولم يبغضنا اليهم».(7)
خدا رحمت كند كسى را كه ما را محبوب مردم سازد و ما را در نظر مردممبغوض و منفور نسازد.
نيز از سخنان آن حضرت در توصيه به شيعه است:
«احبونا الى الناس و لا تبغضونا اليهم، جروا الينا كل مودةوادفعوا عنا كل قبيح».(8)
ما را در نظر مردم محبوب سازيد و در نظرشان ما را منفور نگردانيد، هرمودت و دوستى را به طرف ما بكشيد و هر زشتى را از ما دور سازيد.
هر چه محبت و دلباختگى و ارتباط قلبى بيشتر باشد، تبعيت وهمرنگى و همراهى و همدلى هم بيشتر خواهد شد. نقش عشق و محبتدر ايجاد همسانى و همفكرى و همراهى و همسويى بسيار عظيم است ومردم پيوسته از چهرههاى محبوبشان الگو و سرمشق مىگيرند. ايمانعاطفى به رهبرى حتى در اطاعتسياسى و اجتماعى هم تاثير مىگذارد وزمينهساز تبعيتى عاشقانه مىشود، نه صرفا تشكيلاتى و رسمى.
از اين رو، ارتباط شيعه با اهل بيت را علاوه بر جنبههاى اعتقادى برمبناى علمى و احاديث و منابع دينى، بايد عاطفى و روحى و احساسى قرارداد و «آگاهى عقلى» را با «عاطفه قلبى» در هم آميخت و عقل و عشق رابا هم پيوند زد. همچنانكه در آموزش هم، اگر معلم، بيش از رابطه علمى، رابطه قلبى و زمزمه محبت و مودت باشد «جمعه به مكتب آورد طفلگريزپاى را»، در ارتباطهاى ولايى با ائمه نيز دل، قلمرو فرمانروايى آنانمىگردد.
در اين صورت، ميان «شناخت»، «عشق» و «پيروى»، رابطهاىمستحكم پديد مىآيد و «معرفت»، محبت مىآورد و محبت، «ولايت وتبعيت». در حديثى رسول اكرمصلى الله عليه وآله به اين سه عنصر و نقش آن در سعادتانسان اشاره فرموده است:
«معرفة آل محمد برائة منالنار و حب آل محمد جواز علىالصراط والولاية لآل محمد امان من العذاب».(9)
معرفت و شناخت آل محمد، برائت و نجات از دوزخ است و «محبت» آلمحمد، جواز عبور از صراط است و «ولايت» نسبتبه آل محمد، امان ازعذاب است.
اين رابطه را مىتوان چنين ترسيم كرد:
معرفت محبت اطاعت.
در حديث امام صادقعليه السلام نيز آمده است:
«الحب فرع المعرفة».(10)
محبت، فرع و شاخه شناخت است.
در سيره پيامبر اكرم نيز آمده است كه هر كس با او از روى معرفت وشناخت، رفاقت و نشست و برخاست مىكرد، محبت او در دلش مىافتاد.(11)
اين نشاندهنده تاثير معرفت در پيدايش محبت است.
ايجاد محبت و عشق را بايد از مراحل ساده و بسيط و عاطفى شروعكرد و در مراحل بعدى با بصيرت و ناختبيشتر، آن را تعميق داد، تا آنجاكه «حب»، جزء سرشت انسان گردد و «محبت اهل بيت»، جزء دين يكمسلمان و شيعه درآيد، امام صادقعليه السلام فرمود: «هل الدين الاالحب»؟ (12) آيادين جز محبت است؟ و امام باقرعليه السلام فرمود:
«الدين هوالحب والحب هوالدين».(13)
دين همان محبت است و محبت همان دين است.
روشن است كه محبت راستين به عمل و تبعيت هم مىانجامد و ازعصيان و تخلف دور مىسازد.(14)
براى اين كار، بايد زمينههاى روحى و آمادگىهاى قبلى افراد را در نظرگرفت، وگرنه محبت اهل بيتبه دلهاى غير مستعد و غير آمادهنمىچسبد، آنچنان كه كاشى به ديوار كاهگلى نمىچسبد. گاهى هم بايدموانع را زدود، همچنانكه در لحيمكارى، ابتدا با سنباده و مواد ديگر، چربيها، آلودگيها و جرمها را از محل مىزدايند، تا لحيم، بچسبد و جوشبخورد.
--------------------------
1-امام صادقعليه السلام: «الحب افضل من الخوف» (بحارالانوار، ج75، ص226).
2-شورى، آيه 23.
3-پيامبر اسلام: لو انعبدا جاء يوم القيامة بعمل سبعين نبيا ما قبل الله ذلك منه حتى يلقاهبولايتى و ولاية اهل بيتى. (كشف الغمه، ج2، ص10).
4-ابياتى از مثنوى «اهل بيت آفتاب» از نويسنده.
5-الغدير، ج 2، ص 303.
6-احقاق الحق، ج18، ص498.
7-بحارالانوار، ج75، ص 348.
8-بشارة المصطفى، ص222.
9-ينابيع المودة، ج 1، ص78.
10-بحارالانوار، ج 67، ص 22.
11-همان، ج 16، ص190.
12-ميزان الحكمة، ج2، ص215.
13-بحار الانوار، ج 66، ص238.
14-به احاديثحب و بغض در راه خدا مراجعه كنيد (بحارالانوار، ج66، ص236 تا 253).
-------------------
جواد محدثی
خانواده
جايگاه محبت در دين
- بازدید: 4954