عقد دختر خردسال با مرد بزرگسال؟

(زمان خواندن: 5 - 10 دقیقه)

 

متن سؤال :
آیا به ازدواج در آوردن دختر خردسال، با یک مرد بزرگسال، با هدف مَحرم شدنِ مادرِ کودک با آن مرد، یک عمل غیر انسانی، یا خیانت، یا سوء استفاده از آن کودک نیست؟
چطور دختر شیرخواره را به عقد مردی بزرگسال درآورند، آن هم به عقد موقّت؟ این سوء استفاده از کودکی شیرخوار و معصوم برای رسیدن بزرگترها به اهدافشان نیست؟ ! این کار تجاوز به حقوق انسان‌های کوچک، و بدرفتاری با آنان، و مخالفت با قوانین بین‌المللی حمایت از کودکان نیست؟

پاسخ :
بسمه تبارک و تعالی شأنه العزیز
مقدّمه (1) :
- ما مسلمان‌ها بر اساس معتقَداتِ برگرفته از عقل فطری، کتاب خدا قرآن، و سیره‌ی پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) و عترت پاک او (علیهم السلام) ، معتقِدیم که :
«دین مبین اسلام» جامع‌ترین برنامه و کامل‌ترین روش زندگی است که خداوند آفریننده‌ی بشر، تنظیم، و توسط پیامبرش ابلاغ فرموده، که تمام زوایای زندگانی دنیایی و آخرتيِ این جنس را تحت پوشش گرفته، و نیازهای او را از نظر هدایت و راهنمایی آنچنان تأمین می‌کند که هیچ حرکت و سکونی، و هیچ حالت و شرائطی برای او رخ نمی‌دهد مگر آنکه این دین الهی، آن را با دقّت و باریک‌بینيِ فوق العاده، زیر نظر گرفته و برایش دستورالعمل ـ و آن هم بهترین و بالاترین دستورالعمل ممکن ـ را تبیین فرموده است.
آنچه که گفته شد، یک ادّعای پوچ ، یک چیدمان واژگان بدون معنی ، و یا یک سخن رمانتیک نیست ؛
این مطلبی نیست که چند نفر مدّعی روشنفکری، با افکار و اندیشه‌های شکست‌خورده در برابر پیشرفت چشمگیر غول تکنولوژی غرب، پس از خواندن چند جلد کتابِ برگرفته از همان طرز تفکّر، در دانشگاهی که جز تقلید و کپی‌کردن صفحاتی از نوشته‌های دست دوم اروپا و امریکا، سرمایه‌ای در دست ندارد، با به خود گرفتنِ پُز و فیگورِ دانش و فرهنگ، بتوانند آن را به سادگی ـ به خیال خود ـ ابطال نموده، و آن را فکری پوسیده و قدیمی، و منحصر به زمان انحطاط و عدم تمدّن بشر، معرّفی نمایند.

بلکه یک کلام پرمغز، یک حقیقت ژرف، و یک واقعیتی است که علاوه بر
1ـ براهین عقلی استوار و متقن،
2ـ ادلّه‌ی نقلی قرآنی و روائی متین و غیر قابل خدشه،
در طول بیش از 1400 سال توسّط محقّقان و اندیشمندان و دانشمندان فراوان، با نهایت دقّت و کمال انصاف و بی‌طرفی، در جوامع مختلف انسانی، مورد دقیق‌ترین امتحانات و آزمایش‌ها و محاسبات قرار گرفته، و بدون حتی یک مورد نقض و یک ماده‌ی خلف، بدرستی به اثبات رسیده است.

مقدمه (2) :
خداوند متعالی انسان را بر اساس حکمت آفرید ، و همه‌ی موجودات دیگر را در خدمت او قرار داد ، و خود نیز متکفّل پرورش او گردید. (در جای خود با براهین متقن به ثبوت رسیده).
از خصوصيّات وجودیِ این گوهر قیمتی (انسان) آن است که علی الدوام در حال شکل‌گیری و صورت‌پذیری است. از هر وضعیتی که برایش پیدا شود ، از هر کنشی که خود ایجاد کند ، از هر واکنشی که در برابر تأثیر موجود دیگر، از خود بروز دهد، و بالاخره از هر چیز و هر کس و هر حادثه‌ای که بر سر راهش قرار می‌گیرد، صورتی و حالتی و اثری به خود می‌گیرد، و با همین اوضاع متغيّر و لباس‌های رنگارنگِ حوادث، رشد می‌کند و پیش می‌رود ... تا جایی که با همین احوال و اشکال و صوَر، به ثبات رسد و قرار و آرام گیرد ، و به پایان خطِ سیر خویش رسیده، در هدف و مقصدِ سفرِ پر فراز و نشیب خود مستقرّ گردد.
و چون همه‌ی کنش‌ها و واکنش‌هایش ـ که بخش عمده‌ای از عوامل مؤثّر در شکل‌گیری او هستند ـ با آگاهی و گزینشِ شخصیِ خودش انجام می‌شوند، زمینه‌ی کاملاً مساعدی به دست مربّی او می‌دهد تا از همین وسیله، در رساندن آگاهانه‌ی او به آنچه سعادت او است بهره بگیرد.
از این روی، پروردگار او با توجّه به تفاوت‌های بی حدّ و حصر زندگی او و نیازهای بیرون از شمار وی، زیباترین راهکارها را برای رشد و شکوفاییِ این دُرّدانه‌ی آفرینش، به او گوشزد نمود. (دین اسلام)

مقدمه (3) :
وقتی در نظر بگیریم :
ـ با وجود تجمّعات و گردهمایی‌های بشری، در اندازه‌های کوچک و متوسط و بزرگ، و نیازهای بیکران متولّد از آن‌ها ،
ـ با وجود گونه‌های مختلف زندگی و رسومات و آداب و عادات و فرهنگ‌های متفاوت ،
ـ با وجود روحيّات، صفات و خصلت‌های متفاوت شخصی در افراد نوع بشر، که مبتنی است بر قوا و غرائز سرشته در ذاتش ،
ـ با وجود اغراض، انگیزه‌ها و دواعی غیر قابل شمارش در روح و روان بنی‌آدم، و رفتارهای غیر قابل پیش‌بینی ناشی از آن‌ها ،
چه موضوعات فراوانی بوجود خواهد آمد که هر یک جداگانه نیازمند دستورالعملی دقیق و متناسب با شرائط ویژه‌ی خود می‌باشد، عظمت این دین الهی و هنرمندی بیانگران آن، بیشتر به ظهور می‌رسد.
براستی اگر قوانین دینی انعطاف لازم و متناسب با گوناگونیِ شرائطِ زندگیِ بشر را نداشته، و تفاوت آن‌ها را در نظر نگرفته، و قوانینی خشک و بدون تبصره را عرضه نمایند، هرگز نخواهند توانست در جوامع بشری دوام آورده و مدّت زیادی پاسخگوی نیازهای بی‌کران افراد این نوع باشند، تا چه رسد تضمین کننده‌ی سعادتشان تا قیامت بوده باشند (آنگونه که ادّعای بحقِّ اسلام عزیز است).

مقدمه (4) :
هر مسئله‌ای که در کتب فقهی بیان می‌شود به این معنی نیست که مردم حتماً زمینه‌ی آن حکم فقهی را ایجاد کنند.
به تعبیر دیگر : فقها با بیان حکم فقهی نمی‌خواهند فرهنگ ‌سازی کنند. بلکه غالباً (یا همیشه) برای بیان این است که : اگر زمینه‌ی آن بوجود آمد، دستورالعمل خدایی و قانون الهی آن، مشخّص و معلوم باشد.
به عنوان مثال : در شرائط عادی کمتر اتفاق می‌افتد که دو برادر، تمایلی به مَحرم شدن همسر هریک از آندو با دیگری، داشته باشند.
اما گاه بر حسب تصادف، پیش می‌آید که احیاناً دو برادر مدّتی می‌خواهند در یک منزل، همراه با همسران و فرزندانشان زندگی کنند و طبعاً به اقتضای شرائط، ناچارند مجتمعاً و مختلطاً معاشرت داشته باشند. و چون متديّن می‌باشند، برای رعایت تقوی و دوری از ابتلا به گناه، به فکر چاره می‌افتند که از چه طریق شرعی، محرميّتی را در بین هر یک از خانم‌ها با برادر شوهرش ایجاد کنند. و این قدری مشکل است؛ زیرا دخترِ هیچیک را به عقد عمویش نمی‌توان درآورد تا بدینوسیله مادرِ دختر، با عموی او مَحرم شود.

حال اگر ـ مثلاً ـ فقیه در کتابش بنویسد :
راه مَحرم شدن فردی با زنِ برادرش این است که : آن فرد، ابتدا دختر شیرخواره‌ای را (با تحصیل شرائط شرعیه‌ی لازمه) به عقد موقّت خود درآورد، و سپس آن دختر را از شیرِ زنِ برادرش ـ به مقداری كه در رساله ذكر شده ـ شیر دهند؛ كه در این صورت، همسرِ برادر، به عنوان مادر رضاعیِ همسر او، با وی مَحرم می‌شود.
آیا انصافاً می‌توان اعتراض نمود که : آقا ! این چه حرفیه ؟ چطور دختر شیرخواره را به عقد مردی بزرگسال درآورند، آن هم به عقد موقّت؟ و این سوء استفاده از کودکی شیرخوار و معصوم است برای رسیدن بزرگترها به اهدافشان ! آقا این کار تجاوز به حقوق انسان‌های کوچک، و بدرفتاری با آنان، و مخالفت با قوانین بین‌المللی حمایت از کودکان است و ......... .
معلوم است که چنین هیاهو و اعتراضی کاملاً بی‌ جا و بی ‌مورد است ؛ زیرا غرض از تبیین این مسأله‌ی شرعی، ترغیب مردم به این کار و اشاعه‌ی آن بین خلائق و (خلاصه) فرهنگ‌ سازی نیست، بلکه بیان شرائطِ صحّتِ عمل است در هنگام نیاز و اتّفاق.

با در نظر گرفتن مقدّمات فوق ، تکرار سؤال و نیز جواب آن را بنگرید :
سؤال :
آیا به ازدواج در آوردن دختر خردسال، با یک مرد بزرگسال، با هدف مَحرم شدنِ مادرِ کودک با آن مرد، یک عمل غیر انسانی، یا خیانت، یا سوء استفاده از آن کودک نیست؟

پاسخ :
 پس از توجّه کافی در چهار مقدّمه‌ی ذکر شده در بالا، پاسخ سؤالی که موضوع بحث قرار داده شده (و نیز سؤالات مشابه) ، بخوبی روشن می‌شود؛
کاملاً منطقی بنظر می‌رسد که در عین وجود قانونِ محرميّت و عدم آن ، (که به حکمتِ حفظ نوامیس و اَعراض مردم در جامعه مقرّر گشته)، گاه شرائطی بوجود می‌آید که ایجاب می‌کند برای جلوگیری از گناه و نافرمانی خداوند، و پیشگیری از مخالفت با قانون فوق الذکر، زن و مردی از غیر راه زوجيّت و همسری، با یکدیگر مَحرم شوند. دواعی مختلف و اغراض متفاوتی برای این امر می‌توان تصویر نمود ؛ مانند مسافرت لازم مثل سفر حجّ ، رفاقت نزدیک و خانوادگی دو مرد متأهّل، هم‌خانگی به همین نحو، و انواع معاشرت با فرض عدم مفسده ، یا ضرورت‌هایی چون عمل جرّاحی و ... .

سکوت قوانین دینی معنی ندارد ؛
اگر در تمام این موارد، بر همان عدم محرميّت پافشاری نموده و راه را بر تأمین چنین نیازها و نیل به چنین اغراضی (که تعدادشان کم نیست) مطلقاً ببندد ؛ این خود نقص مهمی است. بعلاوه چون بسیاری از انسان‌ها دارای آن روح تعبّد و تقيّد به قوانین دینی نبوده و در موارد تعارض نیازشان با قانون ، تأمین نیاز خود را ترجیح می‌دهند، طبعاً این پافشاری از طرف دین، ناقض خود گردیده و عملاً مردم را به قانون شکنی و مخالفت با احکام خویش فرا می‌خواند.
پس باید تبصره‌ای را به قانون عدم محرميّت مربوط به این مورد، ملحق نماید، تا در بن بستِ بوجود آمده، راه صحیحی باز شود و در نتیجه هم قانون نقض نشود و هم نیاز تأمین شود.
اگر به زن شوهردار اجازه‌ی محرميّت مستقیم با مرد دیگری را بدهد، مفاسد فراوانی بوجود می‌آید که نیاز به گفتن و شرح ندارد.
پس از بررسی دقیق و منطقی و خالی از تعصّب، به این نتیجه می‌رسیم که بهترین راه آن است که محرميّتی در این موارد ایجاد شود که زمینه‌ی آن، زمینه‌ی زوجيّت نباشد. راه مصاهره یا رضاع بهترین گزینه در چنین مواردی بحساب می‌آیند.
و از طرفی چنانچه گفته شد، هدف از الحاق این تبصره ، ترغیب و تشویق مردم به ایجاد چنین محرميّت نیست تا مورد اعتراضِ فرهنگ‌سازی و ... واقع شود، بلکه هدف، رفع یک ضرورت و تأمین یک نیاز است از صحیح‌ترین و سالم‌ترین راه.
فَبَشِّر عِبَادِی الَّذینَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولئِكَ الَّذینَ هَداهُمُ اللَّهُ وَ أُولئِكَ هُمْ أُولُوا الأَلْبابِ (زمر ـ 18)
پس ای پیامبر ، بشارت ده آن بندگان مرا که به گفتار گوش فرا می‌دهند، پس آنگاه بهترینِ آن گفته‌ها را پیروی می‌کنند. اینان همان کسان اند که خداوند آن‌ها را رهنمایی فرموده، و اینان همان خردمندان اند.

دیدگاه‌ها   

-1 #1 RE: عقد دختر خردسال با مرد بزرگسال؟هلن الکسانی 1392-05-01 13:11
نمیخوام به قوانین اسلامی شما توهین کنم اصلا!!!
ولی عقد کردن مگه شوخیه برا محرم شدن حالا دونفر یه نینی قربونی شه؟بزرگ بشه شماها جوابشو میدین؟بگه چرا چی میگین؟
بازی با سرنوشت ادما اونم به اسم دین کار خوبی نیست.
نقل قول کردن | گزارش به مدیر

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





روزشمارتاریخ اسلام

1 ذی قعده

١ـ ولادت با سعادت حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها)٢ـ مرگ اشعث بن قیس٣ـ وقوع جنگ بدر صغری ١ـ...


ادامه ...

11 ذی قعده

میلاد با سعادت حضرت ثامن الحجج، امام علی بن موسی الرضا (علیهما السلام) روز یازدهم ذیقعده سال ١٤٨...


ادامه ...

15 ذی قعده

كشتار وسیع بازماندگان بنی امیه توسط بنی عباس در پانزدهم ذیقعده سال ١٣٢ هـ.ق ، بعد از قیام...


ادامه ...

17 ذی قعده

تبعید حضرت موسی بن جعفر (علیهما السلام) از مدینه به عراق در هفدهم ذیقعده سال ١٧٩ هـ .ق....


ادامه ...

23 ذی قعده

وقوع غزوه بنی قریظه در بیست و سوم ذیقعده سال پنجم هـ .ق. غزوه بنی قریظه به فرماندهی...


ادامه ...

25 ذی قعده

١ـ روز دَحوالارض٢ـ حركت رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) از مدینه به قصد حجه...


ادامه ...

30 ذی قعده

شهادت امام جواد (علیه السلام) در روز سی ام ذی‌قعده سال ٢٢٠ هـ .ق. شهادت نهمین پیشوای شیعیان...


ادامه ...
0123456

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page