سعی می كنیم به گونه ای این ویژگی را مطرح كنیم كه برادران وهّابیمان آن را درك كنند. منظور ما از واقع گرایی در این جا نگاه واقعی به صحابه است به گونه ای كه به سرشت و طبیعت انسانی آنان توجه شود. این روش امكان می دهد كه قوانین و سنّت هایی كه بر انسان های دیگرقابل اجراست، بر ایشان هم جاری شود. امکان مخالفت و اشتباه صحابه را مطرح می کنیم همانگونه كه دیگران مخالفت و یا اشتباه می كنند. من ترجیح می دهم در هنگام گفتگو با برادران وهّابی، این موضوع با عنوان ((نقد نظریۀ عدالت صحابه)) مطرح نشود، زیرا وهّابیان از این عنوان گریزان خواهند شد. ما هم مجبور نیستیم مساله را با این عنوان مطرح كنیم؛ بلكه كافی است محتوا و مضمون نقد خود را به گونه ای به آنان تذكر دهیم كه خواستۀ ما را بپذیرند، بدون این كه اصطلاح خاصّ این نظریه را مطرح كرده باشیم. معیار هم در این بحث محتویات، معانی و مضمون ها است نه عناوین، اصطلاحات و قالب های بیرونی.
همچنین لازم است برای آنان روشن كنیم منظور شیعه رد كردن عدالت تك تك صحابه نیست بلكه شیعۀ دوازده امامی عدالت بدون استثنای تمام صحابه را رد می كند؛ زیرا بسیاری از وهّابیان تفاوت این دو مساله را درك نكرده اند و به همین جهت هم در حكم كردن در مورد معتقدان به این دو باور خلط كرده اند.
من بر اساس تجربۀ طولانی خود در گفتگو با برادران وهّابیمان و با توجه به سابقۀ گرایشم به این مذهب، یقین دارم و مطمئنم كه وهّابیان نسبت به مسالۀ اصطلاحات، عناوین و پوستۀ بیرونی مسایل حساسیّت بسیاری دارند. گاهی مشاهده می كنید برسر مسالۀ معینی جنگ شدیدی به راه می اندازند ولی هنگامی كه نام این مساله عوض شود، شعله های سركش جنگ فروكش می كند. وهّابیان به دلیل همین ویژگی از مطالعۀ برخی كتاب ها اجتناب می كنند. ولی با تغییر نام، این كتاب ها را با شور و شعف خاصی می خوانند.[13] به همین دلیل هم در چگونگی گفتگو با وهّابیان به دقّت و هوشیاری ویژه ای نیازمندیم.
همچنین لازم است تنها بعد از طرح حدیث ثقلین، دربارۀ مسالۀ صحابه گفتگو كنیم؛ زیرا مسالۀ صحابه یكی از پی آمدهای منفی مخالفت با حدیث ثقلین است.
باید به مسالۀ مهمی اشاره كنیم كه با مسالۀ صحابه مرتبط است. به اعتقاد من بحث دربارۀ حدیث غدیر باید بعد از مطرح كردن حدیث ثقلین باشد، زیرا هنگامی كه با برادران وهّابیمان، دربارۀ حدیث غدیر سخن می گوییم، گفتگو از آغاز به بحث صحابه و داستان سقیفه كشیده می شود به این علّت كه در اندیشۀ وهّابیت، میان حدیث غدیر و مسالۀ صحابه تلازم وجود دارد. بسیاری از وهّابیان گمان می كنند سخن دربارۀ حدیث غدیر بحثی سیاسی است كه دورۀ آن گذشته است برخلاف حدیث ثقلین زیرا این حدیث در مقامی است كه مسالۀ مرجعیّت دینی اهل بیت (علیهم السلام) را مطرح می كند.
معنای این سخن كم ارزش نشان دادن جایگاه حدیث غدیر نیست، بلكه این نكته با ملاحظۀ اصل توجّه به روش فکری وهّابیت مطرح می شود؛ زیرا هدف از این گفتگوها نجات دادن این اندیشه از مشكلاتی است كه با آن دست به گریبان است. به همین دلیل هم در مقدمه ای این كتاب بیان كردم كه هنگام گفتگو با وهّابیان دربارۀ آیه های مربوط به اهل بیت (علیهم السلام) ضروری است، آیۀ تطهیر و آیۀ مباهله و دیگر آیات را بر آیۀ ولایت مقدّم كنیم، زیرا این آیه به جهت پیوند محكمی كه با حدیث غدیر دارد، با مسالۀ صحابه متلازم است.
گفتگو دربارۀ حدیث ثقلین و آیۀ تطهیر، اندیشۀ وهّابی را برای گفتگو دربارۀ حدیث غدیر، آیۀ ولایت و قضیۀ صحابه كه یكی از پی آمدهای مخالفت با حدیث ثقلین است، آماده می كند.
ما هنگام بررسی ویژگی ((واقع گرایی شیعه در كیفیّت تعامل با صحابه)) تبیین می كنیم كه در تعامل با صحابه سه شیوه وجود دارد:
روش اهل سنّت در چگونگی تعامل با صحابه؛
روش غالیان در چگونگی تعامل با صحابه؛
روش شیعۀ دوازده امامی در چگونگی تعامل با صحابه.
توضیح خواهیم داد كه هر دو روش اول و دوم در تعامل با صحابه، واقع گرا نبوده و هر كدام به شكلی و به دو مفهوم، تندروی هستند. تندروی روش اهل سنّت به معنای زیاده روی در كیفیت تعامل با صحابه است و تندروی غالیان به معنای كوتاهی و تفریط در حق صحابه است. روش واقع گرا در مواجهه با صحابه همان روش شیعۀ دوازده امامی است.
شایسته است كسی كه در حال گفتگوست این نكته را برای برادران وهّابی روشن كند كه آنان میان روش شیعه و روش غالیان در تعامل با صحابه خلط كرده اند و علّت این خلط هم در خلط مذهب تشیّع با فرقۀ غالیان و عدم تمییز میان آن ها می باشد.
- پاورقی -
[13]) و به همین جهت هم در تمامی مناظراتم با وهّابیان- كه در بیش از سیصد نوار كاست ضبط شده است- به جای واژۀ ((شیعه)) از كلمۀ ((اثنی عشریه)) استفاده كرده ام. علّت این كاربرد هم این بوده كه وهّابیان از كلمۀ شیعه گریزانند ولی اگر كلمۀ ((اثنی عشریه)) را به كارببریم سنگینی بار كلمه برایشان از میان می رود و به سخنان شما گوش می دهند. تا زمانی كه ما برای تقریب میان وهّابیت و شیعۀ دوازده امامی تلاش می كنیم ضروری است، برادران وهّابی خود را مراعات کنیم، تا گناه بی توجهی به آرمان وحدت اسلامی را مرتکب نشویم.
2. خاصیّت واقع گرایی در چگونگی تعامل با صحابه
- بازدید: 821