بخش اول: «پیدایش مذهب تشیّع»
روندی كه وهّابیان در همانند نمایی پیدایش مذهب تشیّع و فرقۀ غالیان در پیش گرفته اند، در ساده نگری بسیار این گروه، ریشه دارد. وهّابیت طبیعت اندیشۀ غلو و عناصری را كه در این فرقه، گرایش های عمیق بت پرستانه دارند، نمی شناسد. وهّابیت روش خود را بر یك نظام و روش بنیادین واحد پایدار نكرده و به همین جهت هم با اندیشۀ مذهب تشیّع كه دارای پیوستگی كامل با اندیشۀ اسلامی است، متفاوت است.
حركت غلو در فضایی آلوده و آكنده از افسانه های زردشتی و خرافه های یهودی و مسیحی شكل گرفته است. ریشه های جریان غلو از این افسانه ها و خرافات آبیاری شده است. بنابراین ساده نگری و بیهودگی است اگر بكوشیم میان پیدایش تشیّع و غلو همانندی نشان دهیم. زیرا مذهب تشیّع بر پایه هایی برخاسته از متون قرآن و احادیث پیامبر (صلّی الله علیه و آله) پی ریزی شده است.
ولی پیروان اندیشۀ وهّابی به دلیل برداشت اشتباهی كه دارند میان اولین غالی در حق امیر مومنان علی (علیه السلام) و اولین معتقد به ولایت ایشان خلط كرده اند. اولین غلو كننده در حق حضرت علی (علیه السلام) عبدالله بن سبا بوده ولی اولین معتقد به ولایت ایشان رسول اعظم حضرت محمّد (صلّی الله علیه و آله) بوده است. نتیجۀ مطالعات سطحی و قشری وهّابیان از كتاب های ملل و نحل-كه به قلم عالمان شیعه وسنّی نگاشته شده- این بوده كه عقاید غلو آمیز را به شیعه منسوب كرده اند و ندانسته، میان منشأ پیدایش تشیّع و غلو به شکل بی منطقی همانندی ایجاد کرده اند.
وهّابیت میان دو اعتقاد متباین خلط كرده است. اعتقاد نخست می گوید: اول كسی كه معتقد به وصایت حضرت علی (علیه السلام) برای پیامبر شده است، عبدالله بن سبأ یهودی است. وهّابیان این اعتقاد را پذیرفته اند. زیرا نتوانسته اند میان این باور و اعتقاد دومی كه تمامی مسلمانان بر آن اتفاق نظر دارند تفكیك قایل شوند. اعتقاد دوم این است كه اولین كسی كه به خدا بودن حضرت علی (علیه السلام) معتقد شد، عبدالله بن سبأ بوده است.
ولی وهّابیان ندانسته اعتقاد دوم را تحریف كرده اند. آنان كلمۀ ((خدا)) را حذف و كلمۀ ((وصی)) را به جایش نشاندند. ما این نكته را در بحث جداگانه ای كه به این مساله اختصاص می دهیم، تشریح می كنیم.
ما در كتاب ((رحلتی من الوهّابیة الی الاثنی عشریة)) با دلایل قوی از كتاب و سنّت اثبات كرده ایم كه اولین معتقد به وصایت امام علی (علیه السلام) رسول اعظم (صلّی الله علیه وآله) است. به همین جهت خلط میان این دو مقوله ساده نگری و بیهودگی است و نباید میان اولین كسی كه به وصایت امیرمومنان اعتقاد داشته و اولین كسی كه به الوهیت امام علی (علیه السلام) معتقد شده است، خلط كرد.
اعتقاد نخست به دلایل محكمی از كتاب و سنّت تكیه دارد ولی اعتقاد دوم بر عناصر بت پرستانه و ملحدانه تكیه كرده. عناصری که تلاشش از میان بردن كتاب وسنّت بوده است.
پیروان اندیشۀ وهّابی در بررسی مذهب تشیّع و در موضوع منشأ پیدایش مذهب شیعه و علل این پیدایش، همانگونه سیر كرده اند كه در حقایق هفت گانۀ گذشته حركت كرده بودند. این شیوه بر یك نظام فكری و روشمندی یکسان استوار نشده. در روش وهّابیت مرحلۀ تبیین شده در بخش نخست این كتاب در نظر گرفته نمی شود و قبل از جستجو دربارۀ منشأ پیدایش مذهب، به بررسی تحلیلی و عمیق مفاهیم و محتوای مذهب تشیّع پرداخته نمی شود؛ ولی این نكته را لمس كرده ایم كه محققان اهل سنّت و عقلای اندیشمند وهّابی فهمیده اند كه میان منشأ پیدایش مذهب تشیّع و فرقۀ غالیان خلط شده است.
بسیاری از عالمان محقّق اهل سنّت این دیدگاه را كه وهّابیان ترویج می كنند، رد می كنند. آنان معتقدند نیستند اولین كسی كه به وصایت علی (علیه السلام) ایمان آورده، عبدالله بن سبأ است. پژوهشگران اهل سنّت اثبات كرده اند كه پیش از پیدا شدن عبد الله بن سبأ، امام علی (علیه السلام) در میان اصحاب پیامبر به وصایت رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) مشهور بوده است. این اندیشمندان معتقدند كه وهّابیت برای خرده گیری از شیعه و مبارزه با این مذهب، اعتقاد به وصایت را به عبدالله بن سبأ نسبت داده است. با این هدف كه تودۀ مردم را به توهّم بیاندازند و گمان کنند که شیعیان در اعتقادشان به وصایت حضرت علی (علیه السلام) به شخصیتی یهودی به نام (عبدالله بن سبا) اعتماد كرده اند.
***
بخش دوم: «علل پیدایش مذهب شیعۀ دوازده امامی»
در بخش حقیقت ششم برای ما ثابت شده كه مسالۀ ((امامت در مذهب تشیّع)) با دلایل نقلی از كتاب و سنّت ثابت می شود و شیعیان بر اساس این دلایل به امامت ائمه دوازده گانه معتقد هستند. به همین جهت ساده نگری است اگر قبل از تحقیق در حقیقت ششم، علل پذیریش ولایت از امامان دوازده گانه را از سوی شیعه جستجو كنیم. مشکل روش وهّابیت این است که هنگام پژوهش دربارۀ تشیّع، قبل از تحقیق دربارۀ حقیقت ششم، به تحقیق دربارۀ حقیقت هشتم می پردازند.
اگر ثابت شود مسالۀ تشیّع، ولایت و تمسّك به امامان دوازده گانه با حدیث ثقلین و حدیث دوازده امام ثابت می شود، لازم است میان علل پیدایش تشیّع و ولایت ائمه و علل پیدایش غلو در حق امامان، تمایز قایل شویم. كسانی كه میان این دو دسته علل تفكیك نمی کنند، به مشكل خلط میان مذهب تشیّع و فرقۀ غالیان گرفتار هستند. به همین جهت هم پیش از بررسی علل پیدایش تشیّع و ولایت ائمه باید به بخش اول این كتاب مراجعه كرده، آن را بررسی كنند. و از همین جاست كه اهمیّت رعایت ترتیب منطقی و روشمند در این كتاب مشخص می شود.[11]
بعد از این كه حقایق هفت گانۀ گذشته را پشت سر گذاشتیم و از همین راه برایمان ثابت شد كه دلایل مذهب شیعه به كتاب و سنّت بازگشت دارد- برای تأمین این هدف، تنها كافی است به كتاب های اصول فقه شیعه مراجعه كنیم- مشاهدۀ این دلایل باعث می شود ایمان بیاوریم كه اساس و پایۀ نخستین در شكل گیری تمامی حقایق هفت گانۀ مذهب تشیّع، قرآن كریم است و در درجۀ دوم و بعد از قرآن كریم، اساس این دلایل احادیث صحیح می باشد. هنگامی كه در بخش حقیقت نخست برای ما ثابت گردد كه ((حقیقت توحید و نبوّت در اندیشۀ شیعه)) از قرآن و روایات الهام گرفته است و بعد از این كه سایر حقایق دیگر به اثبات رسید، باید نوع علل ولایت پذیری شیعه از امامان دوازده گانه روشن شود. عللی كه همگی با قرآن و سنّت هماهنگی دارد.
- پاورقی -
[11]) این حقیقت مهم را در فصل دوم از بخش سوم كتاب ((رحلتی من الوهّابیة إلی الاثنی عشریة)) بررسی كرده ایم.
حقیقت هشتم: «پیدایش مذهب شیعۀ دوازده امامی و علل این پیدایش»
- بازدید: 804