قيام ابوقتاده انصارى و عمر خطّاب بر ضدّ خالد و رفتار او

(زمان خواندن: 3 - 6 دقیقه)

محمد حسنين هيكل در كتاب ((الصديق ابوبكر!)) مى نويسد: ابو قتاده انصارى از عمل خالد نسبت به قتل مالك و تجاوز به زن او خشمگين شد. به همين علت لشكر او را ترك گفت و روى به مدينه نهاد، در حالى كه قسم ياد كرد كه هيچگاه در لشكرى كه فرماندهى آن را خالد به عهده داشته باشد،شركت نكند.
((متمم بن نويره )) برادر مالك نيز با وى بود، وقتى اين دو به مدينه رسيدند، ابو قتاده در حالى كه سخت غضبناك بود به ملاقات ابوبكر رفت وماجرا را براى او نقل كرد كه چگونه خالد مالك را كشت و با ((ليلى )) زن او همبستر شد.
ابو قتاده افزود كه سوگند ياد كرده است ديگر در لشكرى كه خالد فرمانده آن باشد، قرار نگيرد، ولى ابوبكر سخت تحت تأ ثير نقش خالد و پيروزيهاى او بود، به همين جهت به شكايت ابو قتاده ترتيب اثر نداده و حاضر نشد وى درباره ((شمشير اسلام !!!)) آن سخنان را بگويد.
آنگاه هيكل مى افزايد: ((آيا خواننده گمان مى كند كه اين مرد انصارى - يعنى ابو قتاده - از خشم خليفه جا خورد و ساكت شد؟ نه ! او فوق العاده نسبت به عمل خالد معترض بود. بدين لحاظ، عمر خطّاب را ملاقات نمود و داستان را براى او هم نقل كرد، و خالد را در شكل مردى كه هواى نفسش بر وظيفه دينيش غلبه يافته بود و بخاطر ارضاى نفس خويش ، فرمان خدا را مورد اهانت قرار داده است ، ترسيم كرد!(1) .
سپس هيكل مى گويد: عمر اظهارات او را تأ ييد كرد، و با وى در سرزنش ‍ خالد و انتقاد از او شريك شد. متعاقب آن ، عمر كه از عمل خالد كاملاً منقلب بود نزد ابوبكر رفت و از وى خواست كه خالد را عزل كند. و اظهار داشت كه از شمشير خالد ظلم و فساد مى بارد و جا دارد كه خالد را به خاطر اين عمل شنيع بازداشت كند، ولى ابوبكر هيچيك از حكّام خود را بازداشت نمى كرد(2) .
از اين رو وقتى ابوبكر ديد عمر در انتقاد از خالد اصرار مى ورزد گفت : اى عمر! بس است . خالد حكم خدا را تأ ويل كرد و اشتباه نمود! زبانت را از نكوهش باز دار!
ولى عمر از پاسخ ابوبكر قانع نشد، و دست از اعتراض خود برنداشت . هنگامى كه ابوبكر ديد عمر بى اندازه از خالد نكوهش مى كند، گفت : نه اى عمر! من شمشيرى را كه خداوند بر سر كفّار برّان نموده است ، به غلاف نمى كشم !!!
هيكل مى افزايد كه : عمر با اين وصف ، كار خالد را بسيار زننده مى دانست و آرام نمى گرفت و وجدانش آسوده نبود. چگونه عمر مى توانست ساكت بماند و بگذارد كه خالد در آسايش بسر ببرد، چنانكه گويى گناهكار نيست و عمل خلافى مرتكب نشده است .
عمر لازم مى دانست كه مجدداً با ابوبكر درباره خالد صحبت كند، و با صراحت يادآور شود كه آن دشمن خدا، مرد مسلمانى را به قتل رسانيده و به زن او تجاوز نموده است ، و دور از انصاف است كه به جزاى عملش ‍ نرسد.
سرسختى عمر موجب شد كه ابوبكر خالد را احضار كند و از وى جويا شود كه چه كرده است . بدين منظور خالد به مدينه آمد، و در حالى كه لباس رزم به تن داشت و قبايى پوشيده و روى آن را زره آهنين گرفته و چند تير به كلاه خود زده بود، وارد مسجد شد.
هنگامى كه عمر ديد خالد با اين سر و وضع در مسجد پيغمبر قدم مى زند، برخاست و تيرها را از كلاهخُود او در آورد و شكست ، سپس به خالد گفت : مرد مسلمانى را كشتى و با زن او همبستر شدى ؟ به خدا قسم سنگسارت خواهم كرد!
در اين هنگام خالد سكوت كرده بود و از گذشته خويش عذر نخواست . آنگاه ابوبكر را ملاقات كرد و موضوع مالك به نويره و حالت ترديد او را بازگو نمود و تقاضا كرد كه عذر او را بپذيرد. ابوبكر هم از سر تقصير او گذشت ، و از آنچه وى در جنگ مرتكب شده بود، صرفنظر كرد!!!
ولى او را در خصوص ازدواج با زنى كه هنوز خون شوهرش خشك نشده بود، مورد ملامت قرار داد. چون عرب در زمان جنگ از نزديكى با زنان اسير خوددارى مى كردند، و تماس با آنها را ننگ بزرگى مى دانستند.
مؤ لّف :
اسلام ازدواج با زنى را كه شوهرش مرده باشد قبل از اتمام عده ، حرام دانسته و اگر با وى ازدواج نمود و در حال عدّه با وى نزديكى كرد، براى هميشه بر او حرام مى شود.
اگر فرض كنيم كه خالد زن مالك را اسير مى دانسته ، نزديكى با زن اسير موقعى حلال است كه استبراء شرعى شده باشد(3) . و در مورد همسر مالك ، هنوز استبرايى واقع نشده بود بلكه شوى وى به قتل رسيد و خالد در آن حال ، با همسر او همبستر شد!!
سپس هيكل مى نويسد: عمر، نظريه خود را درباره عملى كه خالد مرتكب شده بود، از ياد نبرد. وقتى ابوبكر مرد و با عمر به عنوان جانشين وى بيعت كردند، يكى از نخستين كارى كه انجام داد اين بود كه خبر مرگ ابوبكر را به اطلاع سربازان اسلام در شام رسانيد. و با همان پيكى كه حامل اين خبر بود، فرمان عزل خالد را از فرماندهى سپاه صادر نمود.
هيكل اضافه مى كند: همه مورخان اسلامى اتفاق دارند كه عمر، همچنان در انديشه عمل خالد نسبت به ((مالك بن نويره )) و همبستر شدن او با زن وى باقى بود و همين نظريه بود كه بعدها در عزل خالد مؤ ثّر واقع شد.

______________________________________________________________

1- آيا ترسيم كرد؟ آيا واقعاً خالد خود چنين نبود وغالباً مرتكب آن فعل شنيع نمى شد؟! چه خوب فرمود اميرالمؤ منين - عليه السّلام -: ((حبّ الشّى ء يعمى و يصم ؛ يعنى : محبت به چيزى ، انسان را كور و كر مى كند)). (مترجم ).
2- خود اين هم اجتهاد ديگر وى در مقابل نص بود؛ زيرا خداوند مى فرمايد: ((وَكَتَبْنا عَلَيْهِمْ اِنَّ النَّفْس بِالنَّفْسِ...)).
3- استبراء شرعى به اين است كه اگر عادت مى شود بايد صبر كند تا يك بار قاعده شود و پس از پاك شدن ، تملك و دخول او بلامانع خواهد بود. و چنانچه عادت نمى شود، ولى هنوز در سن قاعدگى هست ، بايد چهل و پنج روز بگذرد تا حلال شود (مترجم ).

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 محرّم الحرام

 ١ محرّم الحرام ١ ـ آغاز ايّام حزن آل محمد(علیهم السلام)٢ ـ حادثه شعب ابیطالب٣ ـ اولین جمع...


ادامه ...

2 محرّم الحرام

٢ محرّم الحرام ورود كاروان حسینی به كربلابنا بر مشهور در روز دوم محرم سال 61 هـ .ق....


ادامه ...

3 محرّم الحرام

 ٣ محرّم الحرام ١ـ دعوت جهانی اسلام توسط پیامبر اكرم(صلی الله علیه و آله)٢ـ نامه‌ امام حسین (علیه...


ادامه ...

4 محرّم الحرام

٤ محرّم الحرام سخنرانی عبید الله بن زیاد در مسجد كوفهعبید الله بن زیاد حاكم كوفه برای این...


ادامه ...

6 محرّم الحرام

١ـ یاری خواستن حبیب بن مظاهر از بنی اسد٢ـ اولین محاصره آب فرات1ـ یاری خواستن حبیب بن...


ادامه ...

7 محرّم الحرام

 ٧ محرّم الحرام ممنوعیت استفاده از آب فرات برای كاروان امام حسین(علیه السلام)بعد از آنكه عبیدالله بن زیاد،...


ادامه ...

8 محرّم الحرام

ملاقات امام حسین(علیه السلام) با عمر بن سعد در كربلاامام حسین(علیه السلام) به هیچ وجه راضی به...


ادامه ...

9 محرّم الحرام

١ ـ محاصره خیمه‌های امام حسین(علیه السلام) در كربلا٢ ـ رد امان نامه شمر توسط حضرت ابوالفضل...


ادامه ...

10 محرّم الحرام

١ـ عاشورای حسینی٢ـ وفات حضرت امّ سلمه (سلام الله علیها)٣ـ هلاكت عبیدالله بن زیاد٤ـ قیام حضرت مهدی...


ادامه ...

11 محرّم الحرام

١ـ حركت كاروان اسیران از كربلا٢ـ برگزاری مجلس ابن زیاد ملعون1ـ حركت كاروان اسیران از كربلاعمربن سعد...


ادامه ...

12 محرّم الحرام

١ـ دفن شهدای كربلا٢ـ ورود کاروان اسرای کربلا به كوفه٣ـ شهادت امام سجاد‌(علیه السلام)1ـ دفن شهدای كربلاروز...


ادامه ...

13 محرّم الحرام

١ـ اسرای اهل بیت‌(علیهم السلام) در مجلس ابن زیاد٢ـ نامه عبیدالله بن زیاد به یزید٣ـ شهادت عبدالله...


ادامه ...

15 محرّم الحرام

 ورود نمایندگان طایفه «نَخَع» به مدینه و پذیرش دین اسلامرسول گرامی اسلام‌(صلی الله علیه و آله) در...


ادامه ...

19 محرّم الحرام

حركت كاروان اسیران كربلا از كوفه به طرف شام یزید ملعون در جواب نامه عبیدالله بن زیاد به...


ادامه ...

20 محرّم الحرام

مراسم عروسی حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)بنا بر قول مشهور شب بیست و یكم محرم سال...


ادامه ...

25 محرّم الحرام

١ـ شهادت سيّد الساجدین علی بن الحسین‌(علیهما السلام)٢ـ قتل «محمد امین» به دستور برادرش «مأمون»1ـ شهادت سيّد...


ادامه ...

26 محرّم الحرام

١ـ شهادت علی بن الحسن المثلث‌٢ـ محاصره شهر مكه و سنگ باران كعبه توسط سپاه یزید1ـ شهادت...


ادامه ...

28 محرّم الحرام

١ـ رحلت حذیفه بن یمان٢ـ ورود كاروان اسرای اهل بیت‌(علیهم السلام) به بعلبك٣ـ تبعید امام جواد‌(علیه السلام)...


ادامه ...
01234567891011121314151617

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page