هر كس اين دو حديث را كه راجع به اين مرد مرتد خارجى است ، مورد امعان نظر قرار بدهد؛ يعنى حديث ابو يعلى از انس بن مالك - كه قبلاً نقل كرديم - وحديث احمدبن حنبل از ابوسعيد خدرى كه در اينجا آورديم ، به خوبى پى مى برد كه اين مرد خارجى ، دو روز داشت كه در هر دو روز، رسول خدا - صلّى اللّه عليه وآله - دستور داد تا ابوبكر و عمر او را به قتل برسانند، ولى آنها گستاخى نموده و امتناع ورزيدند.
حديث اوّل - حديث انس بن مالك - صريح است در اينكه پيغمبر - صلّى اللّه عليه وآله - قبلاً او را نمى شناخت ، از وى نام بردند و اوصافش را نقل كردند، باز پيغمبر - صلّى اللّه عليه وآله - نشناخت ، به همين جهت ، درباره او دستورى صادر نكرد، تا اينكه او را ديد و شناخت و علامتى از شيطان در پيشانى وى مشاهده كرد، علاوه بر خودخواهى كه در او بود، در اين هنگام حضرت ، دستور قتل او را صادر نمود.
نماز اين مرد خارجى - كه شيخين را به شگفتى آورد - روز اوّل در مسجد بود و پس از آن دستور قتل وى صادر شد.
و امّا حديث احمد بن حنبل در مسند، از ابو سعيد، صريح است در اينكه : ابوبكر، اين خارجى را ديد كه در يكى از درّه ها نماز مى خواند، نه در مسجد. و خشوع و نماز او باعث تعجّب وى شد. ابوبكر هم به پيغمبر - صلّى اللّه عليه وآله - خبر داد. پيغمبر - صلّى اللّه عليه وآله - نيز فوراً دستور داد او را به قتل برسانند.
پس اين دو روايت ، بدون شك ، در دو مورد رسيده است . و آنها در مقابل نصّ صريح پيغمبر - صلّى اللّه عليه وآله - اجتهاد نمودند و به رأ ى خود عمل كردند!!!
تذكار
- بازدید: 604