اولاً هر مسلمانى كه تابع قرآن است، نسبت دنياطلبى و حب جاه و رياست به ريحانه رسول‏ اللّه‏ حسين بن على عليهماالسلام برخلاف حق و حقيقت و انكار قرآن و رسول خدا صلى ‏الله‏ عليه‏ و ‏آله نمودن است؛ چه آن كه خداوند متعال در آيه 33 سوره 33 (احزاب) شهادت به طهارت آن حضرت داده و آن بزرگ‏وار را مانند جد و پدر و مادر و برادرش معرا و مبراى از هر رجس و پليدى معرفى نموده، آن‏جا كه مى‏ فرمايد: «إِنَّما يُرِيدُ اللّه‏ُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرا».(1) به اتفاق جمهور اكابر علماى خودتان از قبيل مسلم (2) و ترمذى (3) و ثعلبى (4) و سجستانى (5) و ابى‏ نعيم اصفهانى و ابوبكر شيرازى و سيوطى (6) و حموينى (7) و احمد بن حنبل (8) و زمخشرى (9) و بيضاوى (10) و ابن ‏اثير (11) و بيهقى (12) و طبرانى (13) و ابن‏ حجر (14) و فخر رازى (15) و نيشابورى و عسقلانى (16) و ابن ‏عساكر (17) و غيرهم كه جميعا معتقدند و مبسوطا آورده‏ اند كه اين آيه در شأن پنج تن آل عبا [يعنى] محمد و على و فاطمة و حسن و حسين عليهم ‏السلام نازل گرديده.
و اين آيه شريفه ادلّ دلايل است بر عصمت اين پنج تن بزرگ‏وار از ارجاس و پليدى‏ ها. بديهى است، از اهم پليدى‏ ها، حب جاه و مقام به دنياى ادنى است كه آيات و اخبار بسيارى در مذمت اين دنيا، يعنى علاقه به رياست اين دنيا روى هواى نفس مانند امرا و سلاطين و طلاب آنها از رسول اكرم صلى ‏الله‏ عليه‏ و ‏آله و ائمه طاهرين عليهم ‏السلام رسيده تا آن‏جا كه پيغمبر صلى ‏الله‏ عليه‏ و ‏آله مى‏ فرمايد: حب الدنيا رأس كل خطيئة.(18)
پس قطعا اباعبداللّه ‏الحسين عليه ‏السلام حب جاه و رياست دنيا را طالب نبوده و براى چنين رياست فانيه، جان‏بازى ننموده و اهل ‏بيت خود را به اسارت نداده و اگر كسى با علم به اين معنا آن حضرت را دنياطلب بخواند، حتما منكر قرآن مجيد گرديده.
*************************
1-جز اين نيست كه خدا چنين مى ‏خواهد كه هر رجس و آلايش را از شما خانواده نبوت ببرد و شما را از هر عيبى پاك و منزه گرداند.
2-صحيح مسلم، ج 7، ص 130.
3-سنن ترمذى، ج 5، ص 30.
4-تفسير ثعلبى، ج 8، ص 36.
5-سنن سجستانى، ج 2، ص 292.
6-درالمنثور، ج 1، ص 198.
7-فرائدالسمطين، ج 1، ص 314.
8-مسند احمد، ج 1، ص 331.
9-كشاف، ج 3، ص 206.
10-تفسير بيضاوى، ج 4، ص 374.
11-تاريخ ‏الكامل، ج 5، ص 412.
12-سنن بيهقى، ج 2، ص 150.
13-المعجم ‏الاوسط، ج 3، ص 166.
14-صواعق‏ المحرقه، ص 144.
15-تفسير رازى، ج 25، ص 209.
16-اصابة، ج 8، ص 265.
17-تاريخ دمشق، ج 13، ص 203.
18-محبت و دوستى دنيا بالاى همه بدى‏ هاست. خصال، ص 25.

نوشتن دیدگاه