داعى : بديهى است مسلمان هر چند عامل كامل عيار باشد، معصوم نخواهد بود بالاخره بشر است و جايزالخطا. اگر لغزش و خطاهايى از او سرزده و غافل بوده، حضرت بارى تعالى با مهربانى و لطفى كه نسبت به بندگان خود دارد، از روى فضل و كرم عميم به وسايل و اسباب هايى آنها را عفو مى كند.
گاهى حب على بن ابى طالب عليه السلام را وسيله قرار مى دهد؛ گاهى گريه بر مظلوميت حضرت سيدالشهداء و خاندان رسالت و زيارت آن حضرت و اهل بيت طهارت عليهم السلام عطف توجه فرمايد و اشك چشم آنها را به منزله آب توبه قرار مى دهد و از گناهان آنها مى گذرد.
اگر مؤمن و عادلند و هيچ گاه كبيره و صغيره اى از آنها صادر نشده، حب و ولايت على و اهل بيت رسالت عليهم السلام و گريه بر مصائب وارده بر آنها كه علامت مهر و محبت به آن خاندان جليل مى باشد، وسيله ترفيع مقام آنها مى شود.
و اما اين كه فرموديد: در تشكيل اين مجالس به نام عزادارى آل محمد و مصارف بسيار چه اثر است. آقايان محترم چون دور هستيد از اثرات و نتايج مترتبه بر اين مجالس، غافل مى باشيد. چون روى عادت و تبليغات سويى كه پيوسته مى شود كه اين مجالس بدعت است، حاضر نمى شويد، يا اگر گاهى به جهاتى حاضر شويد، چون نظر سوء داريد، دقيقانه توجه نمى كنيد تا آثار آن را ببينيد.
اگر آقايان در اين قبيل مجالس حاضر شويد و با ديده انصاف و محبت بنگريد، تصديق خواهيد نمود كه اين نوع مجالس، مدارس اكابر آل محمد عليهم السلام است به اين معنا كه به نام آل محمد عليهم السلام مجالسى تشكيل مى گردد و به جاذبه آن خاندان جليل، افراد مسلمين از هر طبقه (حتى بيگانگان از دين) حاضر مى شوند، آنگاه خطبا و وعاظ و متكلمين و محدثين و گويندگان از علما، ساعت ها حقايق دين را از توحيد و نبوت و معاد و فروع احكام و اخلاق و دستورات حياتى فردى و اجتماعى را براى آنها بيان مى كنند و آنها را به ضررها و مفاسد معاصى و گناهان و اخلاق رذيله آشنا مى نمايند و دلايل حقانيت دين مقدس اسلام را در مقابل ساير اديان براى آنها ظاهر و بارز مى كنند و نتايج بسيار مى گيرند.
سالى نيست كه به وسيله همين مجالس و تبليغات دينى، افرادى از بيگانگان اسلام قبول ننمايند! چه بسا از منحرفين كه تحت تأثير تبليغات دينى قرار گرفته و از اعمال گذشته خود توبه نموده و به راه راست وارد مى گردند. در هر سالى به وسيله اين مجالس و حضور در مجامع عزا و تأثير آيات و اخبار و مواعظ، جمعيت هاى بسيارى از مردمان لاابالى و معصيت كار توبه نموده و به واسطه ترك معاصى داخل در حوزه اخيار گردند.
اين است يك جهت از فرمايش رسول اكرم صلى الله عليه و آله كه علماى فريقين نقل نموده اند:حسين منى وانا من حسين؛(1) حسين از من است و من از حسينم. يعنى احياى دين من به واسطه حسين است [كه] در زمان حياتش جانبازى كرد و به نيروى مظلوميت، ريشه ظلم بنى اميه را كند؛ چه آن كه آنها مى خواستند ريشه دين را بكنند.
و هزار سال است كه مجالس معظمى به نام آن بزرگوار خفيه و آشكار تشكيل مى شود، مردمان حاضر مى شوند [و] به وسيله مبلغين و ناطقين، پى به حقايق دين برده و قدم در صراط مستقيم مى گذارند. اين است مختصرى از اثرات و نتايج مجالس عزادارى كه مدارس اكابر آل محمد عليهم السلام مى باشد.
و نيز توضيحا عرض مى كنم كه محب و شيعه على عليه السلام زائر و عزادار حسين بن على عليهماالسلام [و] علاقه مندان و عشاق او، ترك واجبات نمى كنند و مرتكب كباير معاصى نمى شوند؛ چون مى دانند و به آنها گفته شده است كه حضرت اباعبداللّه الحسين عليه السلام شهيد راه دين است و براى ترويج شعاير دين، شربت شهادت نوشيد؛ چنانچه در زيارت وارث و ساير زيارات وارد است كه مى خوانيم: اشهد انك قد اقمت الصلاة واتيت الزكوة وامرت بالمعروف ونهيت عن المنكر واطعت اللّه ورسوله حتى اتيك اليقين.(2)
و در اخبار معتبره فريقين از ام المؤمنين عايشه و جابر و انس و ديگران رسيده كه پيغمبر صلى الله عليه و آله فرمود: من زار الحسين بكربلا عارفا بحقه وجبت له الجنة.(3)
و نيز مى فرمايد من بكى على الحسين عارفا بحقه وجبت له الجنة.(4)
همان قسمى كه عبادات از واجبات و مستحبات، فرع بر معرفت خداست، اگر خدا را كماينبغى نشناسد، قصد قربت پيدا نمى شود؛ لذا عبادات او هرچند كامل هم باشد، عاطل و باطل است.
گريه و زيارت هم فرع بر معرفت پيغمبر و امام است، يعنى بايد آن بزرگوار را پسر پيغمبر و امام بر حق و وصى سيم رسول اللّه صلى الله عليه و آله بداند كه قائم به حق بوده و براى حق كشته شده و مخالفتش با يزيد براى آن بوده كه يزيد احكام دين را زير پا گذارده، تارك واجبات و فاعل محرمات بوده و ترويج اباطيل نموده و [درنتيجه] چنين زائر و عزادارى برخلاف طريقه و رويه مولاى خود هرگز عمل نمى نمايد.
نواب : قبله صاحب! گرچه ما معتقد هستيم كه حسين، شهيد اهل حق و براى حق و به ناحق به دست عمال بنى اميه كشته شده، ولى در ميان ما جماعتى هستند مخصوصا جوانانى كه در مكاتب و مدارس و اسكول هاى جديد تحصيل مى كنند، مى گويند: جنگ كربلا جنگ دنيايى بوده، يعنى حب رياست و ميل به خلافت حسين بن على عليه السلام را به سمت كوفه كشانيد، البته بر هر حكومت مقتدرى لازم است كه دفع مخاطرات كند. ناچار يزيد و عمالش مقابله به اين فتنه كردند و به آن جناب پيشنهاد تسليم (بلاشرط) و تبعيت از خليفه يزيد كه اطاعتش واجب بوده است، نمودند كه به شام رود تا نزد خليفه محترم باشد، يا سلامت به وطن برگردد. آن جناب زير بار نرفت تا آن كه كشته گرديد. پس عزادارى براى چنين دنيا طلبى كه براى حب جاه و رياست كشته شده، معنا ندارد بلكه بدعت است!
آيا جواب صحيحى داريد كه آنها را ساكت كنيد تا از اين عقيده برگردند و بدانند كه جنگ كربلا جنگ دنيايى نبوده، بلكه آن جناب فقط براى خدا و حفظ دين خدا قيام نمود و جنگيد تا كشته شد.
داعى : چون وقت گذشته اگر در اين مرحله وارد شويم مى ترسم سخن طولانى شود و اسباب كسالت گردد.
نواب : خير خير! ابدا كسل نمى شويم، بلكه با علاقه مفرطى ميل به شنيدن اين موضوع و كشف حقيقت داريم كه در مقابله با مخالفين قادر به جواب باشيم. قطع بدانيد جواب دادن به اين قوم، ولو مختصر باشد، خدمت بزرگى است. تمنا مى كنم بفرماييد.
*************************
1-البداية والنهاية، ج 8، ص 224 ـ مسند احمد، ج 4، ص 172 ـ مستدرك حاكم، ج 3، ص 177 ـ تاريخ دمشق، ج 14، ص 149.
2-شهادت مى دهم كه تو اباعبداللّه اقامه نماز و ادا زكات نمودى و امر به معروف و نهى از منكر و اطاعت خدا و رسول او نمودى تا دم مرگ. (كامل الزيارات، ص 376).
3-هركس زيارت نمايد حسين عليه السلام را در كربلا، در حالتى كه عارف به حق آن بزرگوار باشد، بهشت بر او واجب مى گردد.
4-هركس گريه كند بر حسين عليه السلام در حالتى كه عارف به حق آن بزرگوار باشد، بهشت بر او واجب مى گردد.
اثر و نتيجه بر گريه و مجالس عزادارى
- بازدید: 3462