چنانچه در قرآن مجيد كه سند محكم آسمانى ما مى باشد، نظاير بسيار دارد، مانند آيه مباركه ولايت كه آيه 55 سوره 5 (مائده) است مى فرمايد: «إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ».(1)
كه اتفاقى جمهور مفسرين و محدثين است از قبيل 1. امام فخر رازى در تفسير كبير (2) 2. امام ابواسحاق ثعلبى در تفسير كشف البيان (3) 3. جاراللّه زمخشرى در كشاف (4) 4. طبرى در تفسير (5) 5. ابوالحسن رمانى در تفسير 6. ابن هوازن نيشابورى در تفسير (6) 7. ابن سعدون قرطبى در تفسير (7) 8. نسفى حافظ در تفسير (در حاشيه تفسير خازن بغدادى) (8) 9. فاضل نيشابورى در غرائب القرآن (9) 10. ابوالحسن واحدى در اسباب النزول (10) 11. حافظ ابوبكر جصّاص در تفسير احكام القرآن (11) 12. حافظ ابوبكر شيرازى در فيما نزل من القرآن فى اميرالمؤمنين (12) 13. ابو يوسف شيخ عبدالسلام قزوينى در تفسير كبيرش (13) 14. قاضى بيضاوى در انوارالتنزيل (14) 15. جلال الدين سيوطى در تفسير (15) 16. قاضى شوكانى صنعائى در تفسير فتح الغدير 17. سيد محمود آلوسى در تفسير درالمنثور (16) 18. حافظ ابن ابى شيبه كوفى در تفسير (17) 19. ابوالبركات در تفسير خود 20. حافظ بغوى در معالم التنزيل 21. امام ابوعبدالرحمن نسائى در صحيح خود 22. محمد بن طلحه شافعى در مطالب السؤول (18) 23. ابن ابى الحديد در شرح نهج (19) 24. خازن علاءالدين بغدادى در تفسير (20) 25. سليمان حنفى در ينابيع المودة (21) 26. حافظ ابوبكر بيهقى در كتاب مصنف 27. رزين عبدرى در جمع بين الصحاح الستة (22) 28. ابن عساكر دمشقى در تاريخ شام (23) 29. سبط ابن جوزى در تذكره (24) 30. قاضى عضد ايجى در مواقف (25) 31. سيد شريف جرجانى در شرح مواقف (26) 32. ابن صباغ مالكى در فصول المهمه (27) 33. حافظ ابو سعد سمعانى در فضائل الصحابه (28) 34. ابوجعفر اسكافى در نقض العثمانيه (29) 35. طبرانى در اوسط (30) 36. ابن مغازلى فقيه شافعى در مناقب (31) 37. محمد بن يوسف گنجى شافعى در كفايه الطالب (32) 38. مولى على قوشچى در شرح تجريد 39. سيد محمد مؤمن شبلنجى در نورالابصار (33) 40. محب الدين طبرى در رياض النضرة (34) و بالاخره اكثر رجال علم و دانش خودتان تصديق نموده اند، نقلاً از سدى و مجاهد و حسن بصرى و اعمش و عتبهبن ابى حكيم و غالب بن عبداللّه و قيس بن ربيعه و عبايه بن ربعى و عبداللّه بن عباس (حبر امت و ترجمان القرآن) و ابوذر غفارى و جابر بن عبداللّه انصارى و عمار و ابورافع و عبداللّه بن سلام و غيرهم كه اين آيه شريفه در شأن على بن ابى طالب عليه السلام نازل گرديده و هريك به عبارات و الفاظ مختلفه ذكر نموده اند زمانى كه آن حضرت در حال ركوع نماز، انگشتر خود را در راه خدا انفاق [نمود] و به سائل داد، اين آيه شريفه نازل گرديد.
و حال آن كه با لفظ جمع آورده و اين نيست مگر جهت تعظيم و تكريم مقام ولايت و اثبات امامت و خلافت آن حضرت كه با كلمه حصر «انما» مى فرمايد: اولا به تصرف در امور امت بعد از خدا و پيغمبر صلى الله عليه و آله آن كس است كه در ركوع نماز، صدقه مندوبه، انفاق در راه خدا نموده است و آن على بن ابى طالب عليه السلام مى باشد.
شيخ: البته تصديق مى فرماييد كه مطلب به اين محكمى نيست كه شما فرموديد. براى آن كه در شأن نزول اين آيه، اختلاف است. بعضى گويند، در شأن انصار نازل گرديده و برخى گويند: در شأن عبادة بن صامت آمده و بعضى درباره عبداللّه بن سلام آورده اند.
داعى : از شما آقايان دانشمند تعجب مى نمايم كه در مقابل آرا و عقايد جمهور مفسرين و اكابر علماى خودتان (علاوه بر تواتر علماى شيعه) كه تصحيح نموده اند نزول اين آيه شريفه را در شأن آن حضرت، به اختلاف اقوال نفراتى متعصب مجهول و ضعيف البيان كه شاذ و مردود و غيرقابل قبول مى باشند، تمسك جوييد.
و حال آن كه عده اى از محققين اكابر فضلاى خودتان دعوى اتفاق بر اين معنا نموده اند؛ مانند فاضل تفتازانى و مولا على قوشچى كه در شرح تجريد گويد: انها نزلت باتفاق المفسرين فى حق على بن ابى طالب عليه السلام حينَ اعطى السائل خاتمه وهو راكع فى صلوته.
آيا عقل انسان منصف عالم اجازه مى دهد كه اقوال جمهور مفسرين و اكابر علماى اهل سنت را ناديده گرفته و به شذوذ اقوال پوچ [و] بى معناى متعصبين بلكه معاندين از بقاياى خوارج و نواصب اتكا جويد؟
*************************
1-جز اين نيست كه ولى امر و اولا به تصرف و يار و مددكار شما، تنها خداوند و رسول و آن مؤمنانى خواهند بود كه نماز بپا داشته و به فقيران در حال ركوع زكات مى دهند.
2-تفسير رازى، ج 12، ص 26.
3-تفسير كشف الييان، ج 4، ص 75.
4-تفسير كشاف، ج 6، ص 186.
5-تفسير طبرى، ج 6، ص 186.
6-تفسير نيشابورى، ج 6، ص 143.
7-تفسير قرطبى، ج 6، ص 221.
8-تفسير (در حاشيه تفسير خازن بغدادى)، ج 1، ص 289.
9-غرائب القرآن، ج 28، ص 24 و 25.
10-اسباب النزول، ص 148.
11-احكام القرآن، ج 2، ص 557.
12-فيما نزل من القرآن فى امير المؤمنين، ص 233.
13-تفسير كبير، ج 29، ص 271.
14-انوارالتنزيل، ج 2، ص 231 ـ 240.
15-درالمنثور، ج 2، ص 294.
16-فتح الغدير شوكانى، ج 2، ص 51؛ ج 1، ص 677.
17-تفسير آلوسى، ج 6، ص 167.
18-مطالب السؤول، ص 31.
19-شرح نهج البلاغه، ج 13، ص 277.
20-تفسير خازن، ج 2، ص 55.
21-ينابيع المودة، ج 1، ص 144.
22-جمع بين الصحاح السته، ج 2، ص 19.
23-تاريخ دمشق، ج 45، ص 353.
24-تذكره الخواص، ص 24.
25-مواقف، ج 3، ص 601.
26-شرح مواقف جرجانى، ج 8، ص 359.
27-فصول المهمه، ج 1، ص 581.
28-فضائل الصحابه، ص 1312.
29-نقض العثمانيه، ص 319.
30-المعجم الاوسط، ج 6، ص 218.
31-مناقب ابن مغازلى، ص 311، ح 354.
32-كفايه الطالب، ص 228، باب 61.
33-نورالابصار، ص 86.
34-رياض النضرة، ج 2، ص 206؛ ج 3، ص 180.
35-به اتفاق مفسرين، اين آيه نازل گرديده در حق على بن ابىطالب عليه السلام زمانى كه عطا نمود به سائل انگشتر خود را در حالتى كه آن حضرت در ركوع نماز بود.
نزول آيه ولايت در شان على عليه السلام به اتفاق جمهور
- بازدید: 5003