داعى : اين بيانات جنابعالى اثر دست و پاهاى بى جايى است كه متأخرين از متعصبين علماى شما، براى پرده پوشى اعمال گذشتگان به كار برده اند والا بيرون كردن جناب ابى ذر را به جبر و اكراه، مسلم عندالعموم است. براى نمونه به يك خبر اكتفا مى نمايم كه امام احمد حنبل در مسند (1) و ابن ابى الحديد در شرح نهج (2) و واقدى در تاريخ خود از ابوالاسود دوئلى (كه در نزد علماى رجال شما از ثقات است) نقل نموده اند كه گفت: «ميل داشتم ابى ذر را در ربذه ملاقات نمايم و از علت خروجش سؤال كنم، فلذا رفتم و از او سؤال نموده، گفت: مرا اجبارا اخراج نمودند به اين صحراى بى آب و علف و اين خبر را رسول خدا صلى الله عليه و آله به من داد، روزى كه در مسجد خوابم برده بود. آن حضرت تشريف آورد با پا به من زد كه چرا در مسجد خوابيده ام. عرض كردم بى اختيار خوابم برد. آنگاه فرمود: چه خواهى كرد وقتى تو را از مدينه اخراج نمايند؟ عرض كردم: مى روم به زمين مقدس شام. فرمود، چه خواهى كرد وقتى از آنجا هم اخراجت كنند؟ عرض كردم: بر مى گردم به سوى مسجد. فرمود: چه خواهى كرد وقتى از اين جا هم اخراج شوى؟ عرض كردم: شمشير مى كشم و جنگ مى كنم. فرمود: آيا دلالت بكنم تو را در چيزى كه خير تو در آن باشد؟ عرض كردم: بلى. فرمود: انسق معهم حيث ساقوك وتسمع وتطيع.(3) پس شنيدم و اطاعت نمودم.» آنگاه گفت: واللّه ليلقين اللّه عثمان وهو آثم فى جنبى؛ يعنى به خدا قسم عثمان خدا را ملاقات مى كند در حالتى كه گنهكار است در نزد من.
*************************
1-مسند احمد، ج 5، ص 156.
2-شرح نهج البلاغة، ج 3، ص 58.
3-[يعنى همان سمتى كه تو را مى رانند حركت كن و بشنو و اطاعت كن]
اخراج ابى ذر اجبارا به ربذه
- بازدید: 4537