داعى : از آن‏جايى كه خاتم‏ الانبياء صلى ‏الله ‏عليه‏ و آله خود تصديق صداقت و راست‏گويى او را نموده؛ چنان‏چه در اخبار معتبره رسيده و اكابر علماى خودتان ثبت نموده ‏اند كه آن حضرت فرمود: «مثل ابى‏ ذر در امت من مثل عيسى است در بنى‏ اسرائيل در صداقت و راستى و زهد و تقوا.»
چنان‏چه محمد بن سعد كه از اكابر علماى محدثين شماست در طبقات (1) و ابن ‏عبدالبر در استيعاب باب جندب (2) و ترمذى در صحيح (3) و حاكم در مستدرك (4) و ابن‏ حجر در اصابه (5) و متقى هندى در كنزالعمال (6) و امام احمد در مسند (7) و ابن ‏ابى ‏الحديد در شرح نهج‏ البلاغه (8) نقلاً از واحدى و حافظ ابونعيم اصفهانى در حليه (9) و صاحب لسان‏ العرب (10) و ينابيع ‏المودة (11) از اخبار ابى‏ ذر غفارى با سندهاى متعدد نقل كرده ‏اند كه رسول اكرم صلى ‏الله ‏عليه‏ و آله فرمود: ما اقلت الغبراء و ما اظلت الخضراء على رجل اصدق لهجة من ابى‏ذر.(12)
بديهى است كسى را كه پيغمبر به شهادت علماى خودتان تصديق راست‏گويى او را نموده باشد، قطعا آن‏چه مى ‏گفته، راست گفته و هرگز خداوند شخص كذاب و يا وضاع و جعال حديث را محبوب خود معرفى نمى‏ كند، خوب است ديده انصاف را بگشاييد تا حق و حقيقت را آشكار ببينيد و اگر سابقه ‏اى در كذب گفتار ابى ‏ذر بود، قطعا متقدمين از علماى شما نقل مى ‏نمودند، چنان‏چه شرح حال ابوهريره و ديگران را نقل نمودند.
شما را به خدا قدرى فكر كنيد و انصاف دهيد مردى كه از اصحاب خاص رسول ‏اللّه‏ صلى ‏الله ‏عليه‏ و آله و محبوب خدا و پيغمبر و صادق و راست‏گوى امت بوده، اگر به وظيفه دينى خود رفتار كرده [و] امر به معروف و اشاعه حق نموده، به جرم آن كه چرا نقل احاديث رسول‏ اللّه‏ نموده، آن‏قدر توهين كنند و زجر دهند تا در بيابان بى ‏آب و علف از دنيا برود، اين است معناى رحم و مروت و رقت قلب؟!
آن هم درباره كسى كه رسول اكرم صلى ‏الله ‏عليه‏ و آله شهادت به صلاحيت او داده، زمانى كه خبر مصائب وارده را به او مى‏ داد؛ چنان‏چه حافظ ابونعيم اصفهانى در حليه ‏الاولياء به اسناد خود نقل مى‏ نمايد از ابى ‏ذر غفارى كه گفت: «خدمت پيغمبر ايستاده بودم. آن حضرت به من فرمود: انت رجل صالح و سيصيبك بلاء بعدى قلت فى اللّه‏ قال فى اللّه‏ قلت مرحبا بامر اللّه‏.» (13)
خيلى عجب است حالات مختلف شما آقايان! از طرفى حديث نقل مى ‏نماييد كه رسول ‏اللّه‏ صلى ‏الله ‏عليه‏ و آله فرمود: «فرد فرد اصحاب من حكم ستارگان را دارند. به هريك از آنها پيروى كنيد، راه هدايت مى ‏باشد.» و از طرفى با برجسته‏ ترين صحابى پاك رسول ‏اللّه‏ صلى ‏الله ‏عليه‏ و آله آن‏طور ظلم و خشونت مى‏ نمايند تا او را مى ‏كشند. به جرم اين كه چرا طرف‏دارى از على عليه ‏السلام نموده. شما هم از ظالمين دفاع مى‏ نماييد؟!!
يا بايد تكذيب كنيد جميع علماى خودتان را كه اين وقايع و احاديث را در كتاب ‏هاى خود نوشته ‏اند يا تصديق ننماييد كه واجد صفات در آيه مذكوره كسانى نبوده ‏اند كه چنين ظلم‏ هايى را نسبت به صحابه پاك رسول‏ اللّه‏ صلى ‏الله ‏عليه‏ و آله نمودند.
حافظ : آن‏چه مسلم است ابى‏ ذر به ميل و اختيار خود ربذه را قبول و به آن‏جا مسافرت نمود.
*************************
1-طبقات، ج 4، ص 228.
2-استيعاب، ج 4، ص 1655، ح 2944.
3-سنن ترمذى، ج 5، ص 334.
4-مستدرك، ج 3، ص 342.
5-اصابه، ج 7، ص 108.
6-كنزالعمال، ج 13، ص 311.
7-مسند احمد، ج 2، ص 163.
8-شرح نهج ‏البلاغه، ج 12، ص 41.
9-حليه‏ الاولياء، ج 1، ص 156.
10-لسان ‏العرب، ج 2، ص 359، فصل اللام.
11-ينابيع ‏المودة، ج 3، 229.
12-زمين كسى را برنداشت و آسمان سايه نيفكنده بر مردى كه راست‏گوتر از ابى ‏ذر باشد.
13-تو مرد صالحى هستى. زود است كه بعد از من بلايى به تو رسد. عرض كردم: «براى خدا،» فرمود: «براى خدا.» گفتم: «مرحبا به امر خداى متعال.» (آيا ابتلاى ابى‏ ذر به دست معاويه و اموى‏ هاى اطراف خليفه عثمان به امر او و تبعيد به صحراى بى‏ آب و علف و زجركش شدن آن صحابى بزرگ بلايى نبود كه رسول ‏اللّه‏ صلى ‏الله ‏عليه‏ و آله خبر داده بود كه براى خدا به آن بليه مبتلا خواهد شد) «فَاعْتَبِرُوا يا أُولِي الْأَبْصارِ»(حليه ‏الاولياء، ج 1، ص 162).

نوشتن دیدگاه