ولى آن‏چه داعى اطلاع دارم و بزرگان علماى خودتان در كتب معتبره خود ضبط نموده ‏اند در ادوار خلافت خلفا در جميع موضوعات علمى و دينى، حلال مشكلات مولانا اميرالمؤمنين على عليه ‏السلام بوده.
با همه اخبارى كه اموى‏ ها و بكريون و علاقه‏ مندان به آنها در فضايل آنها جعل نمودند (چنان‏چه علماى خودتان در كتب جرح و تعديل نوشته ‏اند) مع‏ذلك نتوانستند اين حقايق را بپوشانند كه هر زمانى كه علماى يهود و نصارا و ساير فوق از مخالفين نزد ابوبكر و عمر و عثمان در زمان زمام‏دارى آن ها مى ‏آمدند يا مى ‏نوشتند و [از] مسائل مشكله سؤال مى ‏كردند، ناچار متوسل مى‏ شدند به ذيل عناى مولانا على عليه ‏السلام و مى ‏گفتند: اين سؤالات مشكل و پيچيده را احدى نتواند جواب دهد جز على بن ابى‏ طالب عليه ‏السلام لذا آن حضرت حاضر و جواب آنها را به قسمى مى ‏داد كه قانع شده و مسلمان مى‏ شدند؛ چنان‏چه در تاريخ حالات خلفا كاملاً وارد است.
بس است در اثبات اين معنا اظهار عجز خلفا (ابوبكر و عمر و عثمان) در مقابل على عليه ‏السلام و اقرار به برترى آن حضرت و اين كه اگر على عليه ‏السلام نبود آنها هلاك شده بودند.
چنان‏چه محققين از اكابر علماى خودتان آورده ‏اند كه خليفه ابوبكر مى ‏گفت: اقيلونى اقيلونى فلست بخيركم وعلى فيكم.(1)
و متجاوز از هفتاد مرتبه خليفه عمر در قضاياى مختلفه و موارد متفاوته اقرار نموده كه لولا علىٌ لهلك الْعُمَر؛ اگر على نبود من هلاك شده بودم و غالبا موارد مهالك را نوشته ‏اند كه اينك نمى ‏خواهم وقت مجلس را بگيرم. شايد مطالب مهم ‏ترى براى مذاكره لازم باشد.
نواب : قبله صاحب! كدام مطلب مهم ‏تر از اين موضوع است كه بيان نموديد؟ آيا در كتب معتبره ما اين كلمات ضبط و نقل گرديده؟ چنان‏چه هست و نظر داريد براى مزيد بينايى ما بيان فرماييد ممنون خواهيم شد!
داعى : عرض كردم اكابر علماى سنت و جماعت اتفاق بر اين معنا دارند (به استثناى قليلى از متعصبين لجوج) كه با الفاظ و عبارات مختلفه، در موارد متعدده، نقل نموده ‏اند. براى روشن شدن مطلب و اتمام حجت به بعض از آن اسناد و كتب كه در نظر دارم، اشاره مى‏ نمايم:
*************************
1-مرا از اين مقام برداريد؛ زيرا من از شما بهتر نيستم، مادامى كه على در ميان شماست. صواعق المحرقه: ص 51؛ شرح نهج البلاغه: ج1، ص 168.

نوشتن دیدگاه