حافظ : اين مطلب ثابت است و احدى انكار اين معنا را ننموده كه على ـ كرم اللّه وجهه ـ اسبق از همه امت در اسلام بوده، ولى نكته قابل توجه آن است كه اين سبقت دليل بر فضيلت و شرافت على ـ كرم اللّه وجهه ـ بر ديگران از صحابه نمى باشد. گرچه صحيح است كه خلفاى معظم ابوبكر و عمر و عثمان ـ رضى اللّه عنهم ـ مدتى بعد از على ـ كرم اللّه وجهه ـ ايمان آوردند، ولى ايمان آنها با ايمان على عليه السلام فرق داشت و قطعا ايمان آنها از ايمان على عليه السلام افضل بوده، به دليل آن كه على عليه السلام طفلى نابالغ و آنها شيخى كبير و با عقل كامل بودند.
بديهى است ايمان پير ورزيده و جهانديده و صاحب عقل كامل، از ايمان طفلى نو رسيده و نابالغ، افضل و بالاتر است؛ به علاوه، ايمان على عليه السلام تقليدى و از آنها تحقيقى بوده؛ قطعا ايمان تحقيقى از ايمان تقليدى افضل است؛ چون قطعا بچه نابالغ و غير مكلف ايمان نمى آورد مگر روى تقليد و على بچه دوازده ـ سيزده ساله تكليفى بر او نبوده و حتما تقليدا ايمان آورده است.
داعى : باعث تعجب است اين نوع مذاكرات از مثل شما دانشمندان قوم! متحيرم اين نوع گفتار شما را حمل بر چه بنمايم بگويم، عنادا لجاجت مى فرماييد كه قلبم راضى نمى شود به عالمى چنين نسبتى بدهم، مگر بگويم بدون فكر و تأمل تبعا للاسلاف صحبت مى فرماييد؛ يعنى شما تقليدا (از خوارج و نواصب به تحريك اموى ها) حرف مى زنيد و تحقيقى در گفتار نداريد.
از شما سؤال مى نمايم كه آيا على عليه السلام در عالم طفوليت به ميل و اراده خودش بوده يا به دعوت رسول اللّه صلى الله عليه و آله بوده؟
حافظ : اولاً جنابعالى از طرز صحبت چرا متاثر مى شويد؟ شبهه و اشكال در دل خلجان مى كند. بايد مورد مذاكره قرار گيرد تا كشف حقايق شود.
و اما ثانيا جواب شما مسلم است كه به دعوت رسول خدا صلى الله عليه و آله على عليه السلام ايمان آورد نه به ميل و اراده خود.
داعى : آيا رسول اكرم صلى الله عليه و آله كه على عليه السلام را دعوت به اسلام نمود، مى دانست كه تكليفى بر طفل قبل از بلوغ نيست يا نمى دانست. اگر بگوييد نمى دانست، نسبت جهل به آن حضرت داده ايد و اگر مى دانست طفل صبى را تكليفى در دين نمى باشد، معذلك او را دعوت كرد، كار لغو و عبث و بى جايى كرده. بديهى است نسبت لغو و عبث به رسول اللّه صلى الله عليه و آله محققا كفر است؛ چه آن كه پيغمبر صلى الله عليه و آله معرّا و مبراى از لغو و عبث است؛ خصوصا خاتم الانبياء صلى الله عليه و آله؛ زيرا كه خداوند در آيه 3 سوره 53 (النجم) درباره آن حضرت مى فرمايد: «وَ ما يَنْطِقُ عَنِ الْهَوى* إِنْ هُوَ إِلاّ وَحْيٌ يُوحى».(1)
*************************
1-رسول خدا به هواى نفس سخن نمى گويد، آنچه مى گويد از روى وحى است كه به او رسيده.
اشكال در ايمان على عليه السلام چون طفل بوده و جواب آن
- بازدید: 4433