ديگرى برصيصاى عابد بود كه در اول امر به قدرى در عبادت جديت نمود كه مستجاب الدعوه گرديد [و] عندالامتحان عاقبت به شر شد، [وى] فريب شيطان را خورده، با دخترى زنا نمود [و] تمام زحمات خود را به باد داده [و] به چوبه دار آويخته [شد و] كافر از دنيا رفت. فلذا در آيه 16 سوره 59 (حشر) به قصه او اشاره مى فرمايند: «كَمَثَلِ الشَّيْطانِ إِذْ قالَ لِلاْءِنْسانِ اكْفُرْ فَلَمّا كَفَرَ قالَ إِنِّي بَرِيءٌ مِنْكَ إِنِّي أَخافُ اللّهَ رَبَّ الْعالَمِينَ* فَكانَ عاقِبَتَهُما أَنَّهُما فِي النّارِ خالِدَيْنِ فِيها وَ ذلِكَ جَزاءُ الظّالِمِينَ».(1)
پس اگر عمل نيكى از آدمى در زمانى صادر شد، دليل بر عاقبت به خيرى او نمى باشد. فلذا در دستور است كه در دعا بگوييد: اللهم اجعل عواقب امورنا خيرا.(2)
علاوه بر اين ها، خود مى دانيد كه در نزد علماى معانى و بيان، محقق است كه تأكيد در كلام، ذكر نمى شود مگر آن كه مخاطب در شك و ترديد باشد و يا توهم خلاف آن را كرده باشد و از تصريح آيه شريفه كه كلام خود را با جمله اسميه و انّ مشدّده آورده، فساد عقيده طرف ظاهر مى گردد كه متزلزل و متوهم و در شك و ترديد بوده.
شيخ : انصاف دهيد ! از مثل شمايى سزاوار نبود مَثل ابليس و بلعم باعورا و برصيصا را در اين مورد بياوريد.
داعى : ببخشيد! مگر نشنيديد الان عرض كردم كه در مثل مناقشه نيست. در مباحثات علمى و مناظرات مذهبى، امثال را براى تقريب اذهان و تثبيت مقاصد مى آوردند. خدا شاهد است در ذكر شواهد و امثال هيچگاه قصد اهانتى نداشته، بلكه براى ثبوت نظر و عقيده خود، شواهد و امثالى كه در نظر مى آيد، به زبان جارى مى گردد.
شيخ : دليل در اين آيه بر اثبات فضيلت قرينه اى در خود آيه كريمه است كه مى فرمايد: «فَأَنْزَلَ اللّهُ سَكِينَتَهُ عَلَيْهِ» چون ضمير سكينه، بر ابى بكر ـ رضى اللّه عنه ـ خود دليل واضح است بر شرافت و فضيلت او بر ديگران و دفع توهم از امثال شما.
داعى : اشتباه مى فرماييد! ضمير سكينه راجع است به رسول اكرم صلى الله عليه و آله و نزول سكينه بر آن حضرت بوده نه بر ابى بكر، به قرينه جمله بعديه كه فرموده: «وَ أَيَّدَهُ بِجُنُودٍ لَمْ تَرَوْها» و محققا مويّد به جنود حق رسول اكرم صلى الله عليه و آله بوده نه ابى بكر.
شيخ : مسلم است كه رسول خدا صلى الله عليه و آله مؤيد به جنود حق بوده، ولى ابى بكر ـ رضى اللّه عنه ـ هم در مصاحبت آن حضرت بى نصيب نبوده.
*************************
1-اين منافقان در مثل مانند شيطانند كه انسان را گفت (يعنى به برصيصاى عابد): به خدا كافر شو. پس از آن كه كافر شد، آن گاه بدو گفت: «من از تو بيزارم؛ زيرا كه من از عقاب پروردگار مى ترسم.» پس عاقبت شيطان و برصيصاى عابد كه به امر او كافر شد، اين است كه هر دو در آتش دوزخ مخلدند و آن دوزخ جزاى ستمكاران است.
2-پروردگارا عواقب امور ما را نيك قرار بده.
برصيصاى عابد
- بازدید: 3550