بخارى و مسلم و ترمذى (1) و نسائى و سجستانى در صحاح معتبره خود و امام احمد بن حنبل در مسند (2) و ابن ابى الحديد در شرح نهج البلاغه (3) و ابن صباغ مالكى در فصول المهمه (4) و سليمان بلخى حنفى باب 8 ينابيع المودة (5) را اختصاص به حديث طير و نقل روايات آن داده و از احمد بن حنبل و ترمذى و موفق بن احمد و ابن مغازلى و سنن ابى داوود از سفينه مولى النبى و انس بن مالك و ابن عباس روايت نموده تا آنجا كه گويد: «حديث طير را 24 نفر از انس نقل نموده اند و مخصوصا مالكى در فصول المهمه به اين عبارت نوشته: و ذلك انه صح النقل فى كتب الاحاديث الصحيحه والاخبار الصريحه عن انس بن مالك. خلاصه معنا آن كه به صحت پيوسته، نقل حديث طير در كتب احاديث صحيحه اخبار صريحه از انس بن مالك و سبط ابن جوزى در تذكره (6) از فضائل احمد و سنن ترمذى و مسعودى در مروج الذهب (7) به آخر حديث كه دعاى پيغمبر و اجابت آن باشد، اشاره نموده است و امام ابوعبدالرحمن نسائى در حديث نهم خصائص العلوى (8) و حافظ بن عقده و محمد بن جرير طبرى هر يك كتابى مخصوص در تواتر و اسانيد اين حديث از 35 نفر از صحابه از انس نوشته اند و حافظ ابونعيم كتاب ضخيمى در اين باب نوشته است.
خلاصه، اكابر علماى شما همه تصديق نموده و در كتب معتبره خود ثبت نموده اند اين حديث شريف را؛ چنانچه علامه محقق زاهد، عادل باورع [و] ثقه، سيدميرحامد حسين دهلوى كه شما آقايان نظر به قرب جوار به مكان ايشان بهتر مى دانيد مقام علم و عمل و تقواى ايشان را كه در هندوستان اظهر من الشمس بوده است، يكى از مجلدات بزرگ كتاب عبقات الانوار (9) خود را با آن قطر و عظمت، اختصاص به حديث طير مشوى داده است و تمام اسناد معتبره كتب عاليه علماى بزرگ شما را در آنجا جمع نموده كه الحال نظر ندارم كه به چند سند اين حديث را نقل نموده، آنقدر مى دانم كه وقت قرائت اسناد آن حديث، مبهوت شدم از زحمات و خدمات مهم آن سيد جليل القدر كه يك حديث كوچكى را چگونه متواترا فقط از طريق شماها ثابت نموده است كه خلاصه و نتيجه تمامى آن اخبار اين است كه كافه مسلمين از شيعه و سنى در هر دوره و زمان، اقرار و اعتراف و تصديق به صحت اين حديث نموده اند كه روزى زنى مرغ بريانى جهت رسول اكرم خاتم الانبياء صلى الله عليه و آله به هديه آورد. آن حضرت قبل از تناول مرغ بريان، دست نياز به دربار حضرت بى نياز بلند نموده، عرض كرد: اللهم ائتنى باحب خلقك الى واليك حتى ياكل معى من هذا الطير فجاء على فاكل معه.(10)
و در بعضى از كتب شما مانند فصول المهمه مالكى و تاريخ حافظ نيشابورى و كفايه الطالب گنجى شافعى و مسند احمد و غير آن كه نقل از انس بن مالك مى نمايند، به اين طريق ذكر نموده اند كه انس گفت: «پيغمبر صلى الله عليه و آله مشغول اين دعا بود سه مرتبه على عليه السلام در خانه آمد، من عذر آوردم و او را پنهان نمودم. مرتبه سوم با پا به در زد. رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: واردش كن. همين كه على عليه السلام وارد شد، حضرت فرمود: ما حبسك عنى يرحمك اللّه؛ چه چيز تو را بازداشت از من؛ خدا تو را رحمت كند! عرض كرد: سه مرتبه بر در خانه آمدم و اين مرتبه سوم است كه خدمت رسيدم. حضرت فرمود: انس چه چيز تو را به اين عمل واداشت كه على عليه السلام را مانع از ورود شدى. عرض كرد: حقيقت امر اين است كه دعاى شما را شنيدم دوست داشتم يك نفر از قوم من صاحب اين مقام شود.»
حال از آقايان محترم سؤال مى كنم كه آيا خداى متعال دعا و درخواست رسولش خاتم الانبياء را اجابت فرموده يا رد نموده؟
شيخ : بديهى است چون خداوند در قرآن كريم وعده اجابت دعوات نموده و نيز مى دانيد كه پيغمبر با عظمت هرگز درخواست بى جا نمى كند، قطعا خواهش و تقاضاى آن حضرت را پيوسته قبول و اجابت مى نموده.
داعى : پس در اين صورت حضرت احديت ـ جل و علا ـ محبوبترين خلقش را اختيار و انتخاب نموده و نزد پيغمبرش ارسال داشته و آن محبوب بزرگوار از ميان همه امت كه منتخب از همه خلق و محبوبترين همه امت نزد خدا و پيغمبر بوده، على بن ابى طالب عليه السلام بوده است.
چنانچه علماى بزرگ خودتان تصديق اين معنا را نموده اند؛ مانند محمد بن طلحه شافعى كه از فقها و اكابر علماى شما بوده است در اوايل فصل پنجم از باب 1 مطالب السؤول (11) به مناسب حديث رايت و حديث طير، قريب يك صفحه با بيانات شيرين و تحقيقات نمكين، اثبات مقام باعظمت على عليه السلام را در ميان تمام امت به محبوبيت نزد خدا و پيغمبر نموده و ضمنا گويد: و اراد النبى ان يتحقق الناس ثبوت هذه المنقبة السنية والصفة العلية التى هى أعلا درجات المتقين لعلى عليه السلام ـ الخ.(12)
و نيز محمد بن يوسف گنجى شافعى حافظ و محدث شام در سال 658 در باب 33 كفايه الطالب فى مناقب على بن ابى طالب عليه السلام (13) بعد از نقل حديث طير از چهار طريق با اسناد معتبره خود از انس و سفينه گويد: «محاملى در جز نهم امالى خود اين حديث را آورده.» آنگاه گويد: «در اين حديث، دلالت واضحه است بر اين كه على عليه السلام احب خلق است به سوى خداى تعالى و ادل دلايل بر اين معنا، آن كه خدا وعده داده دعاى رسول خود را مستجاب فرمايد. چون رسول اكرم صلى الله عليه و آله دعا نمود، خدا هم فورى اجابت فرمود [و] احبّ خلق را به سوى آن حضرت فرستاد و آن على عليه السلام بود.»
آنگاه گويد: «حديث طير مشوى منقول از انس را حاكم ابوعبداللّه حافظ نيشابورى از 86 نفر نقل نموده كه تمام آنها از انس روايت نموده اند و اسامى تمام آن 86 نفر را ثبت نموده.» (طالبين مراجعه به كفايه الطالب (14) باب 32 نمايند) اينك آقايان محترم انصاف دهيد! آيا اين حديثى كه شما نقل نموديد، مى تواند با احاديث معارض و مخصوصا حديث رايت و اين حديث باعظمت طير مشوى مقابله نمايند؟ قطعا جواب منفى است. پس به يك حديث يك طرفه شما در مقابل احاديثى كه جميع اكابر علماى شما (به استثناى معدودى متعصب عنود) نقل و تصديق به صحت آن نموده اند، هرگز نمى توان اتخاذ سند نمود. بلكه در نزد ارباب تحقيق جرح و تعديل، مردود و بى اعتبار مى باشد.
شيخ: گمان مى كنم شما تصميم گرفته ايد كه آنچه ما بگوييم، قبول ننماييد و با اصرار زيادى رد نماييد.
*************************
1-صحيح ترمذى، ج 2، ص 300.
2-مسند احمد، ج 15، ص 185.
3-شرح نهج البلاغه، ج 18، ص 24.
4-فصول المهمه، ج 1، ص 207.
5-ينابيع المودة، ج 1، ص 175.
6-تذكره الخواص، ص 45.
7-مروج الذهب، ج 2، ص 49.
8-خصائص العلوى، ص 51.
9-عقبات الانوار، ج 1، ص 20.
10-«پرورگارا، بفرست نزد من محبوبترين خلق خودت را نزد تو و نزد من تا بخورد با من از اين مرغ بريان.» در آن حال على عليه السلام آمد و خورد با آن حضرت از آن مرغ بريان. (كفايه الطالب، ص 145).
11-مطالب السؤول، ج 1، ص 77.
12-اراده نمود پيغمبر كه محقق نمايد به مردم ثبوت اين منقبت سنيه و صفت عليه اى را (كه محبوبيت نزد خدا و رسول است) كه بالاترين درجات پرهيزكاران است، براى على عليه السلام.
13-كفايه الطالب، باب 33، ص 145 ـ 156.
14-همان، ص 156.
حديث طير مشوى
- بازدید: 4512