حديث سفينه

(زمان خواندن: 5 - 10 دقیقه)

و ديگر از دلايل ما در توسل به اهل‏ بيت رسالت حديث معتبره سفينه است كه بسيارى از علماى بزرگ شما تقريبا به حد تواتر نقل نموده ‏اند.
و آن‏چه در نظر دارم زياده از صد نفر از اكابر علماى خودتان در كتب معتبره خود ثبت نموده ‏اند؛ از قبيل مسلم بن حجاج در صحيح (1) خود و امام احمد بن حنبل در مسند (2) و حافظ ابونعيم اصفهانى در حلية (3) و ابن‏ عبدالبر در استيعاب و ابوبكر خطيب بغدادى در تاريخ بغداد (4) و محمد بن طلحه شافعى در مطالب ‏السؤول (5) و ابن ‏اثير در نهايه (6) و سبط ابن‏ جوزى در تذكره (7) و ابن‏ صباغ مالكى در فصول‏ المهمه (8) و علامه نورالدين سمهودى در تاريخ ‏المدينه (9) و سيد مؤمن شبلنجى در نورالابصار (10) و امام فخر رازى در تفسير مفاتيح ‏الغيب (11) و جلال ‏الدين سيوطى در درّالمنثور (12) و امام ثعلبى در تفسير كشف‏ البيان و طبرانى در اوسط (13) و حاكم در مستدرك (14) و سليمان بلخى حنفى در باب 4 ينابيع ‏المودة و ميرسيد على همدانى در مودّت از موده ‏القربى (15) و ابن‏ حجر مكى در ذيل آيه هفتم از صواعق (16) و طبرى در تفسير (17) و تاريخ (18) خود و محمد بن يوسف گنجى در كفايه ‏الطالب (19) و ديگران از اعاظم علماى شما نقل نموده ‏اند كه رسول اكرم خاتم ‏الانبياء صلى ‏الله‏ عليه ‏و ‏آله فرمود: انما مثل اهل بيتى فيكم كمثل سفينة نوح، من ركبها نجا و من تخلف عنها هلك.(20)
و نيز امام محمد بن ادريس شافعى (21) در ابيات خود به صحت اين حديث اشاره نموده؛ چنان‏چه علامه فاضل عجيلى در ذخيره ‏المآل آن ابيات را به اين طريق نقل نموده:
و لما رايت الناس قد ذهبت بهم

مذاهبهم فى ابحر الغى والجهل

ركبت على اسم اللّه‏ فى سفن النجا

و هم اهل‏بيت المصطفى خاتم الرسل

و امسكت حبل اللّه‏ و هو ولاؤهم

كما قد امرنا بالتمسك بالحبل

إذا افترقت فى الدين سبعون فرقة

و نيفا على ما جاء فى واضح النقل

ولم يك ناج منهم غير فرقة

فقل لى بها ياذا الرجاحة والعقل

افى الفرقة الهلاك آل محمد

ام الفرقة اللاتى نجت منهم قل لى

فان قلت فى الناجين فالقول واحد

و ان قلت فى الهلاك حفت عن العدل

إذا كان مولى القوم منهم فاننى

رضيت بهم لا زال فى ظلهم ظل

رضيت عليا لى اماما و نسله

و انت من الباقين فى اوسع الحل (22)

اگر خوب توجه بنماييد به اين اشعار واضحه و آن هم از امام شافعى پيشواى بزرگ سنت و جماعت، مى‏ بينيد چگونه اقرار مى‏ نمايد كه ركوب به اين سفينه و تمسك و توسل به اين خانواده طاهره، اسباب نجات است؛ زيرا فرقه ناجيه از هفتاد فرقه امت مرحومه، فقط متمسكين و متوسلين به ذيل عناى آل محمدند و بس.
پس شيعيان حسب‏ الامر خود رسول اكرم صلى ‏الله‏ عليه‏ و‏ آله، توسل مى‏ جويند به اين خاندان جليل به سوى خداى متعال.
مطلب ديگر يادم آمد كه اگر بنا به فرموده شما، بشر احتياج به واسطه و وسيله ندارد و اگر به وسيله به سوى خدا بنالد و استغاثه كند، كار غلطى نموده و مشرك مى‏ باشد، پس خليفه ثانى عمر بن الخطاب، چرا در موقع احتياج و اضطرار با واسطه به سوى خدا مى ‏رفت و استغاثه مى ‏كرد تا نتيجه مى ‏گرفت؟
حافظ : هرگز خليفه عمر ـ رضى ‏اللّه‏ عنه ـ با واسطه عملى انجام نداده و اين اول مرتبه‏ اى است كه چنين حرفى را مى‏ شنوم. متمنى است موردش را بيان فرماييد؟
داعى : خليفه مكرر در مواقع احتياج، توسل به اهل ‏بيت رسالت و عترت طاهره آن حضرت مى‏ جست و به وسيله آنها به سوى خدا مى ‏رفت تا نتيجه مى‏ گرفت. به اقتضاى مجلس به دو مورد براى نمونه اشاره مى ‏نمايم:
1ـ ابن‏ حجر مكى بعد از آيه چهارده در صواعق محرقه (23) از تاريخ دمشق نقل مى‏ نمايد كه در سال هفده هجرى، مكرر مردم براى استسقا رفتند و نتيجه نگرفتند؛ همگى متأثر و پريشان شدند؛ عمر بن الخطاب گفت: «هر آينه فردا طلب آب مى ‏كنم به وسيله كسى كه حتما خدا به واسطه او به ما آب خواهد داد.» فردا كه شد، خليفه عمر نزد عباس عم اكرم رسول‏ اللّه‏ صلى‏ الله‏ عليه ‏و‏ آله رفت و گفت: اخرج حتى نستسقى اللّه‏ بك؛ بيرون بيا با ما تا به وسيله تو طلب آب نماييم از خداوند متعال. جناب عباس فرمود: «عمر قدرى بنشين تا وسيله فراهم نمايم.» آن‏گاه فرستاد بنى‏ هاشم را خبر كردند؛ لباس پاك پوشيده، بوى خوش استعمال نموده، در آن حال جناب عباس بيرون آمد در حالتى كه على عليه‏ السلام در جلو او و امام حسن عليه ‏السلام طرف راست و امام حسين عليه ‏السلام طرف چپ و بنى‏ هاشم در عقب سرش؛ آن‏گاه فرمود: «يا عمر احدى را با ما مخلوط منما!» پس به همين حال رفتند تا به مصلى. جناب عباس دست به مناجات برداشت، عرض كرد: «پروردگارا! تو ما را خلق فرمودى و دانا بودى به آن‏چه ما عمل به آن مى‏ نماييم. آن‏گاه عرض كرد؛ اللهم كما تفضلت علينا فى اوله فتفضل علينا فى آخره.» (24)
جابر مى‏ گويد: «هنوز دعايش تمام نشده بود كه ابرها حركت [كردند] و باران بناى باريدن را گذارد؛ هنوز ما به منزل‏ هامان نرسيده بوديم، مگر از باران تر شديم.»
و نيز از بخارى نقل مى‏ نمايد كه در زمان قحطى، عمر بن ‏الخطاب به وسيله عباس بن عبدالمطلب طلب آب از درگاه حق‏ تعالى مى‏ نمود و عرض مى‏ كرد: اللهم انا نتوسل اليك بعم نبينا فاسقناقال فيسقون.(25)
2ـ ابن‏ ابى ‏الحديد معتزلى در شرح نهج ‏البلاغه نقل مى‏ نمايد، خليفه عمر با جناب عباس عم اكرم رسول‏ اللّه‏ صلى الله ‏عليه ‏و‏ آله به استسقا رفتند؛ خليفه عمر در محل استسقا عرض كرد: اللهم انا نتقرب اليك بعم نبيك و بقية [خ ل. قفّيه] آبائه و كبر رجاله فاحفظ اللهم نبيك فى عمه فقد دلونا به اليك مستشفعين و مستغفرين.(26)
حكايات آقايان سنى‏ ها و اتباع خليفه عمر، همان مثل معروف كاسه گرم‏تر از آش است؛ زيرا كه خليفه عمر در وقت دعا و احتياج و اضطرار، عترت و اهل ‏بيت پيغمبر را شفيع قرار مى ‏داد [و] به وسيله آنها از خداوند طلب حاجت مى ‏نمود، مورد اعتراض هم قرار نمى‏ گرفت؛ ولى وقتى ما شيعيان، آن خاندان طهارت را شفيع قرار مى ‏دهيم و به آنها توسل مى‏ جوييم، به ما اعتراض نموده، كافر و مشرك مى‏ خوانند!
اگر شفيع بودن آل محمد و عترت طاهره به سوى خداى متعال شرك است، پس قطعا طبق روايات علماى خودتان خليفه عمر بن الخطاب اول مشرك بوده و اگر آن عمل خليفه شرك نبوده، بلكه احسن اعمال بوده (چون خليفه انتخاب نموده) پس حتما اعمال شيعيان و توسل آنها به آل محمد عليهم ‏السلام نيز هرگز شرك نخواهد بود.
پس حتما بايد آقايان از اين گفتار خودتان برگرديد، بلكه استغفار نماييد (كه چنين نسبتى را به شيعيان پاك موحد داديد) تا مغضوب غضب حق واقع نشويد؛ زيرا جايى كه خليفه عمر با بودن كبار صحابه هرچه دعا كنند، نتيجه نگيرند، مگر به وسيله اهل‏ بيت پيغمبر صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله، شما چگونه انتظار داريد كه ما بى ‏واسطه و مستقل دعا كنيم و نتيجه بگيريم؟
پس آل محمد عليهم ‏السلام در تمام ادوار، از زمان پيغمبر الى زماننا هذا، وسايل عباد به سوى خدا بودند و ما هم براى آنها استقلالى در قضاى حوايج قائل نيستيم، مگر آن كه آنها را عباد صالحين و امامان بر حق و مقربين درگاه حق ‏تعالى دانسته، لذا واسطه بين خود و خدا قرار مى ‏دهيم.
و بزرگ‏ترين دليل بر اين معنى كتب ادعيه ما مى‏ باشد كه در تمام ادعيه مأثوره از ائمه معصومين غير از آن‏چه عرض كردم، به ما دستور داده نشده و ما هم غير از اين طريق عملى ننموده و نخواهيم نمود.
حافظ : اين بيانات شما برخلاف مسموعات ماست.
داعى : مسموعاتتان را بگذاريد، از مشهودات صحبت بفرماييد، آيا هيچ كتب معتبره ادعيه علماى بزرگ شيعه را ملاحظه و مطالعه فرموده ‏ايد.
حافظ : دست‏رسى نداشته ‏ام.
داعى : مقتضى آن بود كه اول اين قبيل كتب را مطالعه فرموده، آن‏گاه ايراد مى ‏فرموديد؛ اينك دو جلد كتاب دعا و زيارت همراه دارم؛ يكى زادالمعاد تأليف علامه مجلسى ـ قدس سره القدوسى ـ و ديگر هديه ‏الزائرين تأليف فاضل متبحر معاصر آقاى شيخ عباس قمى ـ دامت بركاته (27) ـ براى مطالعه حاضر است [هر دو را خدمت] آقايان گذاردم، مورد مطالعه قرار دادند؛ ادعيه توسل را خواندند و ديدند [كه] در هيچ كجا استقلالى براى خاندان رسالت ذكر نشده، بلكه در همه‏ جا آنها را واسطه خوانده ‏اند، آن‏گاه آقا سيد عبدالحى دعاى توسل را كه علامه مجلسى نقلاً از محمد بن بابويه قمى ـ اعلى ‏اللّه‏ مقامهم ـ از ائمه طاهرين عليهم ‏السلام ذكر نموده، براى نمونه تا به آخر قرائت نمودند كه مطلعش اين است:
*************************
1-صحيح مسلم، ج 2، ص 450.
2-مسند احمد، ج 5، ص 92.
3-حليه‏ الاولياء، ج 4، ص 306.
4-تاريخ بغداد، ج 12، ص 91.
5-مطالب‏ السؤول، ص 20.
6-نهاية، ج 2، ص 298.
7-تذكره ‏الخواص، ص 122 ـ 323.
8-فصول ‏المهمه، ص 26.
9-تاريخ ‏المدينه، ج 14، ص 9.
10-نورالابصار، ص105.
11-مفاتيح ‏الغيب، ج 27، ص 167.
12-درّالمنثور، ج 3، ص 334.
13-اوسط، ج 4، ص 10.
14-مستدرك، ج 2، ص 343.
15-موده ‏القربى، مودة 2.
16-صواعق، ص 186.
17-تفسير طبرى، ج 27، ص 126.
18-تاريخ طبرى، ج 8، ص 184.
19-كفايه ‏الطالب، ص 379، باب 100، ح 1051.
20-«جز اين نيست كه مثل اهل‏ بيت من در ميان شما، مثل كشتى نوح است؛ كسى كه سوار بر او شد، نجات يافت و كسى كه دورى از او نمود، هلاك گرديد.» رشفه‏ الصادى، ص 25.
21-ديوان شافعى، ص 11.
22-چون مردم را غرق درياى جهل و گم‏راهى ديدم، به نام خداوند متعال در كشتى‏ هاى نجات كه آنها خاندان رسالت و اهل ‏بيت خاتم‏ الانبياء صلى ‏الله ‏عليه ‏و ‏آله بودند، تمسك جستم و به حبل‏ اللّه‏ كه دوستى آن خاندان جليل است، چسبيدم؛ هم‏چنان كه به ما امر شده كه به آن حبل‏ اللّه‏ تمسك جوييم. زمانى كه دين را به 73 فرقه متلاشى نمودند، چنان كه در اخبار واضحا نقل گرديده؛ فقط يكى از آنها حق و باقى بر باطلند بگو: به من اى كسى كه اهل خرد و دانشى، آيا خاندان رسالت آل محمد عليهم‏ السلام در فرقه ‏هاى باطل مى ‏باشند يا با فرقه حقند؟ اگر بگويى با فرقه حق هستند، پس كلام ما و شما يكى است و اگر بگويى با فرق باطله و هلاك شده ‏اند، قطعا از راه مستقيم منحرف شده ‏اى؛ و در نتیجه بدان كه آن خاندان جليل قطعا بر حق و با حق و در طريق مستقيمند؛ من هم راضى شدم به آنها و اختيارا طريقه ايشان را قبول كردم كه خداوند سايه ايشان را بر سر من پاينده و جاويد بدارد. من راضى شدم به امامت على و اولاد او عليهم‏ السلام كه بر حقند و تو باش در آن فرق باطله تا روزى كه كشف حقيقت شود.
23-صواعق محرقه، ص 178 ـ تاريخ دمشق، ج 26، ص 362.
24-«پروردگارا، هم‏چنان كه تفضل فرمودى بر ما در اول امر، پس تفضل نما بر ما در آخر آن.» (صواعق ‏المحرقه، ص 178.)
25-«پرورگارا ما توسل مى‏ جوييم به تو به عموى پيغمبرت كه به ما باران دهى.» پس باران به آنها عطا شد. (صحيح ‏البخارى، ج 2، ص 16 ـ تاريخ مدينه، ج 26، ص 355.)
26-«پروردگارا! ما توسل مى ‏جوييم به سوى تو به عم پيغمبرت و باقى‏ مانده از پدرانش و بزرگان از رجال بنى ‏هاشم. پس حفظ فرما مقام پيغمبرت را در عموى او، زيرا كه او ما را دلالت نموده به سوى تو كه طلب شفاعت و استغفار نماييم از درگاه با عظمت تو.» (شرح نهج ‏البلاغه، ج 7، ص 187 و ج 14، ص 252.)
27-در 23 ذيحجة 1359 قمرى به رحمت ايزدى پيوست و در طرف راست درب قبله نجف اشراف مدفون گرديد ـ رحمه ‏اللّه‏ عليه ـ.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 محرّم الحرام

 ١ محرّم الحرام ١ ـ آغاز ايّام حزن آل محمد(علیهم السلام)٢ ـ حادثه شعب ابیطالب٣ ـ اولین جمع...


ادامه ...

2 محرّم الحرام

٢ محرّم الحرام ورود كاروان حسینی به كربلابنا بر مشهور در روز دوم محرم سال 61 هـ .ق....


ادامه ...

3 محرّم الحرام

 ٣ محرّم الحرام ١ـ دعوت جهانی اسلام توسط پیامبر اكرم(صلی الله علیه و آله)٢ـ نامه‌ امام حسین (علیه...


ادامه ...

4 محرّم الحرام

٤ محرّم الحرام سخنرانی عبید الله بن زیاد در مسجد كوفهعبید الله بن زیاد حاكم كوفه برای این...


ادامه ...

6 محرّم الحرام

١ـ یاری خواستن حبیب بن مظاهر از بنی اسد٢ـ اولین محاصره آب فرات1ـ یاری خواستن حبیب بن...


ادامه ...

7 محرّم الحرام

 ٧ محرّم الحرام ممنوعیت استفاده از آب فرات برای كاروان امام حسین(علیه السلام)بعد از آنكه عبیدالله بن زیاد،...


ادامه ...

8 محرّم الحرام

ملاقات امام حسین(علیه السلام) با عمر بن سعد در كربلاامام حسین(علیه السلام) به هیچ وجه راضی به...


ادامه ...

9 محرّم الحرام

١ ـ محاصره خیمه‌های امام حسین(علیه السلام) در كربلا٢ ـ رد امان نامه شمر توسط حضرت ابوالفضل...


ادامه ...

10 محرّم الحرام

١ـ عاشورای حسینی٢ـ وفات حضرت امّ سلمه (سلام الله علیها)٣ـ هلاكت عبیدالله بن زیاد٤ـ قیام حضرت مهدی...


ادامه ...

11 محرّم الحرام

١ـ حركت كاروان اسیران از كربلا٢ـ برگزاری مجلس ابن زیاد ملعون1ـ حركت كاروان اسیران از كربلاعمربن سعد...


ادامه ...

12 محرّم الحرام

١ـ دفن شهدای كربلا٢ـ ورود کاروان اسرای کربلا به كوفه٣ـ شهادت امام سجاد‌(علیه السلام)1ـ دفن شهدای كربلاروز...


ادامه ...

13 محرّم الحرام

١ـ اسرای اهل بیت‌(علیهم السلام) در مجلس ابن زیاد٢ـ نامه عبیدالله بن زیاد به یزید٣ـ شهادت عبدالله...


ادامه ...

15 محرّم الحرام

 ورود نمایندگان طایفه «نَخَع» به مدینه و پذیرش دین اسلامرسول گرامی اسلام‌(صلی الله علیه و آله) در...


ادامه ...

19 محرّم الحرام

حركت كاروان اسیران كربلا از كوفه به طرف شام یزید ملعون در جواب نامه عبیدالله بن زیاد به...


ادامه ...

20 محرّم الحرام

مراسم عروسی حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)بنا بر قول مشهور شب بیست و یكم محرم سال...


ادامه ...

25 محرّم الحرام

١ـ شهادت سيّد الساجدین علی بن الحسین‌(علیهما السلام)٢ـ قتل «محمد امین» به دستور برادرش «مأمون»1ـ شهادت سيّد...


ادامه ...

26 محرّم الحرام

١ـ شهادت علی بن الحسن المثلث‌٢ـ محاصره شهر مكه و سنگ باران كعبه توسط سپاه یزید1ـ شهادت...


ادامه ...

28 محرّم الحرام

١ـ رحلت حذیفه بن یمان٢ـ ورود كاروان اسرای اهل بیت‌(علیهم السلام) به بعلبك٣ـ تبعید امام جواد‌(علیه السلام)...


ادامه ...
01234567891011121314151617

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page