طايفه پنجم، شيعه اماميه و فرقه حقه اثناعشريه اند كه لب لباب شريعت را مطابق عقل و نقل دارا هستند و اصل شيعه واقعى اين ها هستند و آن چهار فرقه شيعه قلابى اند.
و خلاصه عقيده اين شيعيان حقيقى را براى شما به طور فهرست عرض مى نمايم تا بعدها نسبت هاى غلط به آنها ندهيد.
جامعه شيعه اماميه معتقدند به وجود ذات واجب الوجود حضرت احديت جل و علا كه اوست واحد و احد كه شبيه و عديل و نظير ندارد؛ نه جسم است و نه صورت؛ نه جوهر است و نه عرض؛ و از جميع صفات امكانيه معرا و مبرا مى باشد؛ بلكه خالق جميع اعراض و جواهر است و شريكى در خلق موجودات و افاضه فيوضات بر موجودات ندارد.
بعضى از عرفا صفات سلبيه پروردگار را به شعر آورده و گفته اند:
نه مركب بود و جسم نه جوهر نه عرض
و چون ذات واجب الوجود هرگز رؤيت نشود و از طرفى هم بايستى خلق را هدايت و راهنمايى نمايد، لذا رسل و فرستادگانى از جنس بشر برگزيده كامل عيار، براى هدايت افراد بشر با دلايل و براهين و معجزات و بينات و دستورات كافيه، به اقتضاى حال و احتياجات اهل هر زمان فرستاده كه عدد آنها بسى بسيار و بى شمار است و تمامى آنها در تحت اوامر پنج پيغمبر اولوالعزم كه نوح شيخ الانبيا و ابراهيم خليل الرحمن و موسى كليم اللّه و عيسى روح اللّه ـ على نبينا و آله و عليهمالسلام ـ باشند، هادى و راهنماى بشر بودند و پيغمبر آخر وجود اقدس خاتم الانبياء محمد مصطفى صلى الله عليه و آله مى باشد كه دين و شريعت او تا روز قيامت باقى و برقرار است.
جماعت شيعه معتقدند كه حلال محمد حلال الى يوم القيامة و حرامه حرام الى يوم القيامة و شريعته مستمرة الى يوم القيامة.(1)
و خداوند متعال از براى جميع اعمال از نيك و بد سزا و جزايى معين فرمود كه در بهشت يا دوزخ به آنها داده مى شود.
و روزى كه براى سزا و جزاى اعمال معين گرديده يوم الجزاء گويند كه بعد از تمام شدن عمر دنيا، تمام خلايق را از نيك و بد من الاولين و الاخرين [از اولين نفر تا آخرين نفر] همه را زنده مى كند با همين بدن عنصر جسمانى (نه بدن لطيف و هورغليايى)، به صحراى محشر مى آورد [و] بعد از محاكمه و رسيدگى، هريك را به جزاى خود مى رساند.
چنانچه در كتب آسمانى عموما بالخصوص تورات و انجيل و قرآن مجيد خبر داده است و سند محكم و ثابت و محقق ما همين قرآن كريم است كه با سند متصل دست نخورده و تحريف نگرديده [بلكه] از زمان رسول اكرم صلى الله عليه و آله به ما رسيده و ما عامل به دستورات آن هستيم و اميدواريم كه عنداللّه مأجور باشيم و به جميع احكام واجبه مندرجه در اين كتاب اقدس اعظم از قبيل نماز و روزه و زكات و خمس و حج و جهاد و غيره معتقديم.
و همچنين به فروعات و واجبات و مستحبات و دستوراتى كه به وسيله رسول خدا به ما رسيده، معترف و عازم و جازم به عمل با توفيقات خداوند متعال هستيم.
و از جميع معاصى و گناهان كبيره و صغيره از قبيل شراب و قمار و زنا و لواط و ربا و قتل نفس و ظلم و غير آنها از آنچه در قرآن مجيد و اخبار وارده منع از آنها گرديده، اجتناب مى نماييم.
و ما جماعت شيعه معتقديم همان قسمى كه احكام و دساتير الهيه، آورنده اى دارد كه خداوند متعال او را برگزيده و به آدميان معرفى نموده، بعد از وفات آورنده كه رسول خدا مى باشد، بايستى نگاه دارنده اى باشد كه حافظ و حارس و نگاهبان آن دين و شريعت باشد؛ همان قسمى كه پيغمبر و آورنده دين را خدا برانگيزد و به مردم معرفى نمايد؛ وصى و خليفه و نگاهدار دين را هم بايستى خداوند انتخاب فرمايد و به وسيله پيغمبر به امت معرفى نمايد؛ چنانچه تمام انبيا به امر خداى متعال، اوصياى خود را معرفى نمودند، پيغمبر خاتم هم كه اكمل و افضل از همه آنها بوده، براى جلوگيرى از فساد و اختلاف، امت را به حال خودشان نگذارده و اوصياى خود را به امر پروردگار روى سنت جاريه به آن ها معرفى فرموده.
و عدد آن اوصياى منصوص رسول اكرم صلى الله عليه و آله كه از جانب خداى متعال معرفى شدند، دوازده مى باشند: «اولهم سيد الاوصياء على بن ابىطالب فبعده ابنه حسن ثم اخوه الحسين ثم ابنه على زينالعابدين ثم ابنه محمد باقرالعلوم ثم ابنه جعفرالصادق ثم ابنه موسىالكاظم ثم ابنه علىالرضا ثم ابنه محمدالتقى ثم ابنه علىالنقى ثم ابنه حسنالعسكرى ثم ابنه محمدالمهدى و هو الحجة القائم الذى غاب عن الانظار لاعن الامصار، يملاءاللّه الارض به قسطا و عدلا كما ملئت ظلمت و جورا.» (2)
اعتقاد شيعه اماميه آن است كه اين دوازده امام بر حق، از جانب خدا به وسيله پيغمبر به ما معرفى شدند كه دوازدهمى آنها بنابر اخبار متواتر و متسفيض كه از علماى شما هم بسيار رسيده، غيبت اختيار نموده مانند غيبتى كه در تمامى ادوار انبيا و اوصيا بوده.
و آن وجود مقدس را خداوند ذخيره قرار داده، براى رفع ظلم و نشر عدل و مصلح كل است كه تمام اهل عالم انتظار ظهور چنين مصلحى را دارند.
خلاصه جماعت شيعه معتقدند به جميع احكام خمس كه در قرآن مجيد و اخبار صحيحه كه به وسيله روات معتبره از طرق اهل بيت طهارت و عترت پاك رسول اكرم صلى الله عليه و آله و مؤمنين نيك فطرت، از صحابه خاص آن حضرت به آنها رسيده، از اول باب طهارت تا آخرين باب ديات. شكر مىكنم خداوند متعال را كه به داعى توفيق عنايت فرمود تا از روى تحقيق و منطق و برهان، نه از راه تقليد آبا و امهات به اين عقايد مقدسه معتقد [شوم] و افتخار به اين دين و مذهب دارم.
و هركس در اين دين و مذهب گفتگويى دارد يا در شك و شبهه باشد، داعى براى حل شبهات و اثبات حقايق به حول و قوه پروردگار حاضرم.
(صداى مؤذن برخواست و موقع نماز شد. پس از فراغت از نماز و صرف چاى جناب حافظ افتتاح كلام نمودند.)
حافظ : قبله صاحب! خيلى ممنون شدم كه شرح حالات فرق شيعه را بيان نموديد. ولى در كتب اخبار و ادعيه شما مطالبى وارد است كه ظواهر آنها برخلاف گفتار شما. كفر و الحاد شيعه اثناعشريه را مخصوصا مى رساند.
داعى : خوب است آن اخبار و ادعيه و موارد اشكال را بيان فرماييد تا حق آشكار گردد.
*************************
1-حلال محمد حلال است تا روز قيامت، و حرام آن حضرت هم حرام است تا روز قيامت، و شريعت او هم باقى و مستمر است تا روز قيامت. بصائرالدرجات، ص 168.
2-[اولين آنها سيد اوصيا، على بن ابى طالب و بعد از او پسرش امام حسن سپس برادرش امام حسين سپس پسر امام حسين على زينت عابدان، سپس پسرش محمد شكافنده علوم، سپس پسرش جعفر صادق، سپس پسرش موسى كاظم، سپس پسرش على الرضا، سپس پسرش محمدتقى، سپس پسرش امام على النقى، سپس پسرش امام حسن عسكرى، سپس پسرش محمد مهدى و او حجت قائمى است كه از ديدگان نهان است نه از روزگار، كه خداوند زمين را به وسيله او پر از عدل و داد مى كند، همانطورى كه پر از ظلم و فساد شده بود.] (ينابيع المودة، ج 3، ص 284 ـ غايه المرام، ج 4، ص 119).