پيغمبر صلى ‏الله‏ عليه‏ و ‏آله نماز ظهرين و مغربين را به جمع و تفريق ادا مى‏ فرمود.

(زمان خواندن: 7 - 14 دقیقه)

نواب عبدالقيوم خان كه يكى از اشراف و ملاكين اهل ‏تسنن و مرد كنجكاو و جوينده‏ اى بودند، گفتند: «قبله صاحب! اجازه فرماييد تا آقايان چاى ميل مى ‏نمايند، خارج از موضوع بحث مجلس سؤالى دارم به عرض برسانم.»
داعى : بفرماييد حاضرم براى استماع.
نواب : سؤال بنده خيلى مختصر است. چون مدت‏ هاست در دلم بوده كه از آقايان با اطلاع شيعيان سؤال نمايم فرصتى به دستم نيامده، اينك مقتضى موجود گرديده خواستم عرض نمايم. چرا آقايان شيعيان برخلاف سنت رسول خدا صلى ‏الله‏ عليه ‏و ‏آله نماز ظهر و عصر و مغرب و عشا را جمع مى‏ خوانند؟
داعى : اولاً آقايان (اشاره به علماى مجلس) مى‏ دانند كه در مسائل فرعيه ما بين علما اختلاف بسيار است؛ چنان‏چه ائمه اربعه شما هم بسيار اختلاف دارند.
ثانيا اين كه فرموديد، عمل شيعيان برخلاف سنت رسول ‏اللّه‏ صلى‏ الله ‏عليه ‏و ‏آله مى ‏باشد، امر را بر شما اشتباه نمودند؛ زيرا كه آن حضرت نمازها را گاهى جمع و گاهى به تفريق ادا مى ‏نمودند.
نواب : (رو به علماى خودشان) آيا چنين است رسول خدا صلى‏ الله ‏عليه ‏و‏ آله به نحو جمع و تفريق ادا مى‏ نمودند؟
حافظ : فقط در سفر و مواقع عذر از قبيل باران و غيره اين نوع عمل مى‏ نمودند براى آن‏كه امت در تعب و مشقت نباشند و الا در حضر پيوسته به نحو تفريق ادا مى ‏نمودند. گمان مى‏ كنم قبله صاحب اشتباه نمودند سفر را تصور حضر نمودند.
داعى : خير، اشتباه ننمودم، بلكه يقين دارم، حتى در روايات خودتان وارد است كه گاهى در حضر و بدون عذر هم به نحو جمع ادا مى‏ نمودند.
حافظ : گمان مى‏ كنم روايات شيعه را با روايات ما اشتباه نموديد.
داعى : روات شيعه كه اتفاق بر اين معنى دارند، گفت‏گو در روات شما مى‏ باشد. روايات صحيح چندى در صحاح و كتب معتبره شما در اين باب وارد است.
حافظ : ممكن است اگر در نظر داريد محل آنها را معين فرماييد.
داعى : مسلم بن حجاج در باب الجمع بين الصلوتين فى الحضر در صحيح (1) خود با نقل سلسله روات از ابن‏ عباس نقل نموده كه گفت: صلّى رسول ‏اللّه‏ صلى‏ الله ‏عليه ‏و‏ آله الظهر و العصر جمعاً و المغرب و العشاء جمعاً فى غير خوف و لا سفر.(2)
و نيز از ابن‏ عباس نقل نموده كه گفت: صليت مع النبى ثمانيا جميعاً و سبعاً جميعاً.(3)
و همين حديث را امام احمد بن حنبل در مسند (4) [خود] نقل نموده. به علاوه حديث ديگر كه ابن ‏عباس گفت: صلّى رسول ‏اللّه‏ فى المدينة مقيماً غير مسافر سبعاً و ثمانياً.(5) چند حديث از اين قبيل، مسلم (6) نقل مى‏ نمايد تا آن‏جا كه مى‏ نويسد: «عبداللّه‏ ابن ‏شقيق گفت: روزى بعد العصر ابن ‏عباس براى ما خطبه مى ‏خواند و صحبت مى ‏نمود، تا آن كه آفتاب غروب كرد [و] ستاره‏ ها ظاهر شد. صداى مردم برخاست: الصلوة الصلوة. ابن ‏عباس اعتنا نكرد. در همان حين مردى از بنى‏ تميم با صداى بلند گفت: الصلوة الصلوة. ابن‏ عباس گفت: أتعلمنى بالسنّة لا أمّ لك رأيت رسول ‏اللّه‏ جمع بين الظهر و العصر و المغرب و العشاء.» (7)
عبداللّه‏ گويد: «از اين كلام در دل من خدشه‏ اى پيدا شد! رفتم از ابوهريره سؤال نمودم، تصديق نمود و گفت: همان قسم است كه ابن ‏عباس گفته.»
و نيز به طريق ديگر از عبداللّه‏ بن شقيق عقيلى نقل مى‏ نمايد كه وقتى منبر عبداللّه‏ ابن ‏عباس طول كشيد تا هوا تاريك شد. مردى سه مرتبه پى ‏درپى ندا در داد:
الصلوة. ابن ‏عباس متغير شد، گفت: لا أمّ لك أتعلّمنا بالصلوة و كنا نجمع بين الصلوتين على عهد رسول ‏اللّه‏.(8)
و نيز زرقانى كه از اكابر علماى شماست، در شرح موطاء مالك (9) در باب «جمع بين ‏الصلوتين» از نسائى از طريق عمرو بن هرم از ابى ‏الشعثاء نقل مى ‏نمايد كه در بصره ابن ‏عباس نماز ظهر و عصر، و مغرب و عشا را جمع مى‏ خواند بدون آن كه بين آنها فاصله و چيزى بوده باشد و مى ‏گفت: «رسول خدا اين قسم نماز ادا مى‏ نمود» (يعنى ظهر را با عصر و مغرب را با عشا جمع مى ‏نمود).
و نيز مسلم در صحيح (10) و مالك در باب «جمع بين ‏الصلوتين» موطاء (11) و امام احمد بن حنبل در مسند (12) با نقل سلسله روات از سعيد بن جبير از ابن ‏عباس روايت نموده ‏اند كه گفت: صلى رسول‏ اللّه‏ الظهر و العصر جمعا بالمدينة فى غير خوف و لا سفر.(13) ابو زبير گويد: «از سعيد سؤال نمودم براى چه پيغمبر جمع مى ‏نمود نماز را؟» سعيد گفت: «همين سؤال را من از ابن‏ عباس نمودم، گفت: اراد ان لايحرج احدا من امته»؛ يعنى براى آن جمع مى ‏نمود كه احدى از امتش در سختى و مشقت نباشند.
و نيز در چند خبر نقل مى ‏نمايند كه ابن‏ عباس گفت: جمع رسول ‏اللّه‏ بين الظهر و العصر و المغرب و العشاء فى غير خوف و لا مطر.(14) اخبار در اين باب بسيار نقل نموده ‏اند، ولى واضح‏ ترين دليل بر جواز جمع، همين تعيين ابواب است به نام جمع بين الصلوتين و نقل نمودن احاديث جمع را در همين باب، تا از ادله جواز جمع باشد مطلقا و اگر غير از اين بود، باب مخصوصى براى جمع در حضر، و بابى در سفر، باز مى ‏نمودند. پس اين روايات منقوله در صحاح و ساير كتب معتبره شما مربوط به جواز در سفر و حضر است.
حافظ : چنين بابى و نقل رواياتى در صحيح بخارى نمى ‏باشد.
داعى : اولاً وقتى ساير ارباب صحاح از قبيل مسلم و نسائى و احمد بن حنبل و شارحين صحيحين مسلم و بخارى و ديگران از اكابر علماى خودتان نقل نموده ‏اند كفايت مى ‏نمايد هدف و مقصد ما را.
ثانيا آقاى بخارى هم همين روايات را كه ديگران نقل نموده ‏اند در صحيح (15) خود آورده، منتهى با زرنگى تمام از محل خود كه «جمع بين ‏الصلوتين» است به محل ديگر انتقال داده، چنان‏چه باب تأخير الظهر الى العصر من كتاب مواقيت الصلاة و باب ذكر العشاء و العتمة و باب وقت المغرب را مطالعه و مورد دقت قرار دهيد، تمام اين احاديث جمع را مشاهده مى‏ فرماييد.
پس نقل اين احاديث به عنوان اجازه و رخصت در «جمع بين ‏الصلوتين»، عقيده جمهور علماى فريقين است؛ در حالى كه اقرار به صحت اين احاديث در صحاح خود نموده ‏اند. چنان‏چه علامه نووى در شرح صحيح مسلم (16) و عسقلانى (17) و قسطلانى (18) و زكرياى انصارى در شروحى كه بر صحيح بخارى نوشته ‏اند، و زرقانى در شرح بر موطاء مالك (19) و ديگران از اكابر علماى خودتان بعد از نقل احاديث مخصوصا حديث ابن‏ عباس اعتراف به صحت آن [كرده ‏اند] و اين كه اين احاديث دليل اجازه و رخصت است در حضر، براى آن كه امت در حرج و مشقت نباشند، [جايز] نموده ‏اند.
نواب : چگونه ممكن است احاديثى از زمان رسول خدا صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله بر عمل به جمع رسيده باشد، ولى علما در حكم و عمل برخلاف آن رفتار نمايند؟
داعى : فقط اختصاص به اين موضوع ندارد. بعدها خواهيد فهميد كه نظاير بسيار دارد در اين موضوع، به خصوص هم آقايان فقهاى اهل‏ تسنن يا جهت قصور افكار و يا جهت ديگرى كه من نمى ‏فهمم آن احاديث معتبره را تأويلات بارده برخلاف ظاهر آنها نموده ‏اند، از قبيل آن كه گويند، شايد اين احاديث ناظر به موقع عذر باشد مانند ترس و خوف و نزول باران و گل؛ كه جماعتى از اكابر متقدمين شما مانند امام مالك و امام شافعى و عده ‏اى از فقهاى مدينه به آن تأويل فتوا داده‏ اند.
و حال آن كه اين عقيده را رد مى ‏نمايد حديث ابن‏ عباس كه صريحا مى‏ گويد؛ من غير خوف و لا مطر؛ يعنى بدون ترس و نزول باران، نماز را جمع مى‏ خواندند.
بعضى ديگر پيش خود بافته ‏اند كه شايد هوا ابر بوده و وقت را نشناختند و همين كه نماز ظهر را تمام نمودند، ابر برطرف گرديد، ديدند وقت عصر است، نماز عصر را خواندند؛ لذا جمع شد بين ظهر و عصر.
گمان نمى‏ كنم باردتر از اين تأويل يافت شود، گويا تأويل‏ كنندگان فكر نكردند كه نمازكننده، رسول‏ اللّه‏ صلى ‏الله‏ عليه ‏و‏ آله است و براى رسول خدا، بود و نبودِ ابر اثرى نداشته، چه آن كه علم آن حضرت مربوط به اسباب نبوده، بلكه محيط بر تمام اسباب و آثار بوده است و گذشته از آن كه اين دسته مردمان قصيرالفكر، دليلى در دست ندارند كه چنين امرى واقع شده باشد، بطلان اين تأويل ثابت مى ‏گردد به جمع نماز مغرب و عشا كه در آن‏جا وجود ابر و برطرف شدن آن اثرى ندارد، علاوه بر آن كه خلاف ظواهر احاديث است.
چنان‏چه عرض كرديم در حديث ابن ‏عباس (حِبر امت) صراحت دارد كه خطابه آن جناب به قدرى طول كشيد كه مستمعين چندين مرتبه فرياد زدند: الصلوة؛ يعنى يادآورى نمودند كه ستاره ‏ها ظاهر و وقت نماز گرديده، مع‏ذلك عمدا نماز مغرب را به عقب انداخت تا وقت نماز عشا هر دو را با هم ادا نمود و ابوهريره هم تصديق اين عمل را نموده كه رسول‏ اللّه‏ صلى ‏الله‏ عليه‏ و‏ آله بدين قسم عمل نموده؛ البته اين نوع تأويلات در نزد ما مردود است، بلكه علماى بزرگ خودتان هم رد نموده و تأويلات را برخلاف ظواهر احاديث دانسته ‏اند؛ چنان‏چه شيخ ‏الاسلام انصارى از اكابر علماى خودتان در تحفه‏ البارى فى شرح صحيح ‏البخارى  در باب «صلوة الظهر مع العصر و المغرب مع العشاء» و هم‏چنين علامه قسطلانى در ارشادالسارى فى شرح صحيح ‏البخارى و ديگران از شارحين صحيح بخارى و جمّ غفيرى از محققين علماى خودتان، آورده ‏اند كه اين نوع از تأويلات خلاف ظواهر احاديث است و مقيد بودن به آن كه حتما بايد تفريقا ادا نمود، ترجيح بلامرجح و تخصيص بلامخصص است.
نواب : پس اين اختلاف از كجا آمده كه دو دسته برادران مسلمان به جان هم افتاده و با نظر عداوت به يك‏ديگر مى‏ نگرند و قدح در اعمال هم مى ‏نمايند؟
داعى : اولاً اين كه فرموديد، دو دسته از مسلمانان با نظر عداوت به هم مى ‏نگرند مجبورم از طرف جماعت شيعيان اهل‏ بيت طهارت و خاندان رسالت دفاع بنماييم كه ما جماعت شيعيان به هيچ ‏يك از علما و عوام برادران اهل ‏تسنن به چشم حقارت و يا عداوت نظر نمى ‏نماييم، بلكه آنها را برادران مسلمان خود مى ‏دانيم و بسيار متاسفيم كه چرا تبليغات بيگانگان و خوارج و نواصب و اموى‏ ها و تحريكات شياطين جن و انس، در قلوب برادران اهل ‏تسنن مؤثر افتد، تا آن‏جا كه برادران شيعى خود را كه از جهت قبله و كتاب و نبوت و عمل به جميع احكام و واجبات و مستحبات و ترك كباير و معاصى با آن ها شريكند، رافضى و مشرك و كافر دانسته و از خود جدا نمايند و با نظر عداوت و دشمنى به آنها بنگرند.
ثانيا فرموديد: اين اختلاف از كجا آمده؟ از سوز دل عرض مى ‏نمايم، آتش به جان شمع فتد كاين بنا نهاد. اينك وقت آن نيست كه عرض نمايم اين نوع اختلافات از كجا سرچشمه گرفته، شايد ان‏شاءاللّه‏ در شب‏ هاى بعد به مناسباتى پرده برداشته شود و خود متوجه به اصل حقيقت گرديد.
ثالثا راجع ‏به نماز و تفريق، آقايان فقهاى اهل ‏تسنن اخبار معروضه را كه دلالت بر رخصت و جواز دارد، مطلقا در جمع خواندن نماز ظهر و عصر و مغرب و عشا براى سهولت و راحتى و جلوگيرى از سختى و مشقت و حرج امت نقل نموده، ولى نمى‏ دانم به چه جهت تأويلات بارده مى‏ نمايند و جمع خواندن نمازها را بدون عذر جايز نمى ‏دانند. بلكه بعضى از آنها مانند ابى‏ حنيفه و تابعين او مطلقا منع جمع مى ‏نمايند با عذر و بدون عذر، سفرا ام حضرا.
و اما سايرين از شافعى ‏ها و مالكى ‏ها و حنبلى‏ ها با اختلافاتى كه در جميع اصول و فروع دارند، در سفر مباح مانند حج و عمره و جنگ و غيرهم، اجازه داده ‏اند. ولى فقهاى شيعه تبعا للائمه‏ الطاهرين من آل محمد صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله كه بنا به فرموده رسول اكرم صلى ‏الله ‏عليه ‏و‏ آله فارق بين حق و باطل و عديل ‏القرآنند، حكم به جواز جمع مى‏ نمايند، مطلقا خواه در سفر يا در حضر، با عذر و يا بى ‏عذر به جمع تقديم و يا جمع تأخير.
و اين جواز، با اختيار مصلى است؛ يعنى نمازگزار اگر بخواهد نماز ظهر و عصر و مغرب و عشا را براى سهولت و راحتى در يك جلسه بخواند و يا ظهر و مغرب را در اول وقت فضيلت بخواند و نماز عصر و عشا را هم در اول وقت فضيلت آنها ادا نمايد، مختار است.
و البته از هم جدا و هريك را در وقت فضيلت خود به جا آوردن، افضل از جمع است، چنان‏چه در كتب استدلاليه و رسائل عمليه فقهاى شيعه كاملاً ذكر گرديده. و لكن چون مردم غالبا گرفتار مشاغل و هموم بسيارى هستند و ممكن است به مختصر غفلتى از آنها فوت گردد، لذا براى سهولت و رفع عسر و حرج (كه هدف شارع مقدس بوده) شيعيان جمع مى‏ خوانند به تقديم يا به تأخير.
گمان مى ‏كنم براى روشن شدن ذهن آقايان محترم و ساير برادران اهل‏ تسنن كه با ديده غيظ و غضب به ما مى ‏نگرند، همين مقدار جواب كافى باشد. چون مطالب مهم‏ترى اصولاً در پيش است، خوب است برگرديم به اصل مذاكرات اوليه؛ زيرا وقتى مطالب مهمه اصولى حل گرديد، بالتبع فروعات حل خواهد شد.
حافظ : خيلى خوش‏وقتم كه در جلسه اول پى بردم به معلومات قبله صاحب و دانستم طرف صحبت ما كسى است كه خيلى جامد نيست و از كتب ما كاملاً با اطلاعند. همان قسمى كه فرمودند، بسيار بجاست كه همان صحبت قبل را تعقيب نماييم.
با اجازه قبله صاحب، مى ‏خواهم بفهمم كه جناب‏عالى با اين بيانات شيوا كه ثابت نموديد، حجازى و هاشمى و داراى چنين نسب پاكى هستيد، چگونه شد كه به ايران مركز مجوس آمديد، چنان‏چه علت و تاريخ اين مهاجرت را بيان فرماييد خيلى خوش‏وقت خواهيم شد.
*************************
1-صحيح مسلم، ج 5، ص 490.
2-رسول خدا صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله نماز ظهر و عصر، و مغرب و عشا را بدون خوف و ترس و سفر جمعا [با هم] ادا مى‏ نمود.
3-با رسول خدا هشت ركعت نماز ظهر و عصر، و هفت ركعت نماز مغرب و عشا را با هم ادا مى‏ نموديم.
4-مسند احمد، ج 1، ص 221.
5-رسول خدا در مدينه در حال اقامت نه مسافرت، هفت ركعت و هشت ركعت نماز گزارد يعنى مغرب و عشا و ظهر و عصر را با هم خواند.
6-صحيح مسلم، ج 5، ص 491، ح 57.
7-بى‏ مادر، تو مرا سنت ياد مى‏ دهى! خودم ديدم رسول خدا جمع كرد بين نماز ظهر و عصر، و مغرب و عشا.
8-بى ‏مادر، تو مرا نماز ياد مى‏ دهى و حال آن كه ما در زمان رسول خدا جمع بين دو نماز مى ‏نموديم يعنى ظهر را با عصر و مغرب را با عشا! (مسند احمد، ج 1، ص 351).
9-شرح موطاء مالك، ج 1، ص 144، ح 4.
10-صحيح مسلم، ج 2، ص 151.
11-موطاء، ج 1، ص 161.
12-مسند احمد، ج 1، ص 223.
13-رسول خدا صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله ظهر و عصر را با هم در مدينه بدون ترس و سفر نماز گزارد. صحيح بخارى، ج 1، ص 137.
14-جمع نمود رسول خدا صلى ‏الله ‏عليه‏ و‏ آله بين ظهر و عصر و مغرب و عشا بدون اين كه ترسى باشد و بارانى بيايد. صحيح مسلم، ج 2، ص 152.
15-صحيح بخارى، ج 1، ص 104 و 107.
16-صحيح مسلم شرح نووى، ج 5، ص 219.
17-فتح ‏البارى، ج 2، ص 23.
18-ارشادی‏ السارى، ج 2، ص 197.
19-شرح زرقانى بر موطاء، ج 1، ص 418.
20-تحفه ‏البارى، ج 2، ص 292.
21-ارشادالسارى، ج 1، ص 469.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 محرّم الحرام

 ١ محرّم الحرام ١ ـ آغاز ايّام حزن آل محمد(علیهم السلام)٢ ـ حادثه شعب ابیطالب٣ ـ اولین جمع...


ادامه ...

2 محرّم الحرام

٢ محرّم الحرام ورود كاروان حسینی به كربلابنا بر مشهور در روز دوم محرم سال 61 هـ .ق....


ادامه ...

3 محرّم الحرام

 ٣ محرّم الحرام ١ـ دعوت جهانی اسلام توسط پیامبر اكرم(صلی الله علیه و آله)٢ـ نامه‌ امام حسین (علیه...


ادامه ...

4 محرّم الحرام

٤ محرّم الحرام سخنرانی عبید الله بن زیاد در مسجد كوفهعبید الله بن زیاد حاكم كوفه برای این...


ادامه ...

6 محرّم الحرام

١ـ یاری خواستن حبیب بن مظاهر از بنی اسد٢ـ اولین محاصره آب فرات1ـ یاری خواستن حبیب بن...


ادامه ...

7 محرّم الحرام

 ٧ محرّم الحرام ممنوعیت استفاده از آب فرات برای كاروان امام حسین(علیه السلام)بعد از آنكه عبیدالله بن زیاد،...


ادامه ...

8 محرّم الحرام

ملاقات امام حسین(علیه السلام) با عمر بن سعد در كربلاامام حسین(علیه السلام) به هیچ وجه راضی به...


ادامه ...

9 محرّم الحرام

١ ـ محاصره خیمه‌های امام حسین(علیه السلام) در كربلا٢ ـ رد امان نامه شمر توسط حضرت ابوالفضل...


ادامه ...

10 محرّم الحرام

١ـ عاشورای حسینی٢ـ وفات حضرت امّ سلمه (سلام الله علیها)٣ـ هلاكت عبیدالله بن زیاد٤ـ قیام حضرت مهدی...


ادامه ...

11 محرّم الحرام

١ـ حركت كاروان اسیران از كربلا٢ـ برگزاری مجلس ابن زیاد ملعون1ـ حركت كاروان اسیران از كربلاعمربن سعد...


ادامه ...

12 محرّم الحرام

١ـ دفن شهدای كربلا٢ـ ورود کاروان اسرای کربلا به كوفه٣ـ شهادت امام سجاد‌(علیه السلام)1ـ دفن شهدای كربلاروز...


ادامه ...

13 محرّم الحرام

١ـ اسرای اهل بیت‌(علیهم السلام) در مجلس ابن زیاد٢ـ نامه عبیدالله بن زیاد به یزید٣ـ شهادت عبدالله...


ادامه ...

15 محرّم الحرام

 ورود نمایندگان طایفه «نَخَع» به مدینه و پذیرش دین اسلامرسول گرامی اسلام‌(صلی الله علیه و آله) در...


ادامه ...

19 محرّم الحرام

حركت كاروان اسیران كربلا از كوفه به طرف شام یزید ملعون در جواب نامه عبیدالله بن زیاد به...


ادامه ...

20 محرّم الحرام

مراسم عروسی حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)بنا بر قول مشهور شب بیست و یكم محرم سال...


ادامه ...

25 محرّم الحرام

١ـ شهادت سيّد الساجدین علی بن الحسین‌(علیهما السلام)٢ـ قتل «محمد امین» به دستور برادرش «مأمون»1ـ شهادت سيّد...


ادامه ...

26 محرّم الحرام

١ـ شهادت علی بن الحسن المثلث‌٢ـ محاصره شهر مكه و سنگ باران كعبه توسط سپاه یزید1ـ شهادت...


ادامه ...

28 محرّم الحرام

١ـ رحلت حذیفه بن یمان٢ـ ورود كاروان اسرای اهل بیت‌(علیهم السلام) به بعلبك٣ـ تبعید امام جواد‌(علیه السلام)...


ادامه ...
01234567891011121314151617

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page