1. نخست اعتراضى است كه فضلا و اهل ادب به ظواهر عبارات و معانى عاليه اين كتاب خواهند نمود كه چرا اين كتاب از مضامين بكر ادبى و معانى بلند فلسفى و علمى و سجع و قافيه بر كنار مى باشد.
در پاسخ مى گويم: قبلاً تذكر دادم كه داعى در تمام عمر هيچگاه قصد خودنمايى نداشتم، بلكه از روى واقع آن ذره كه در حساب نايد من هستم.
ثانيا: عقيده داعى اين است كه گوينده و نويسنده يا بايد رسما در مجالس درس بحث فضلا صحبت كند و براى آنها بنويسد يا براى عموم و طبقه متوسط. بديهى است در اين قبيل موضوعات، فضلا و اهل علم و فلسفه، كتاب هاى بسيار نوشته اند [كه] تكرار و تحرير نظير آنها براى فضلا و طبقه خواص زيره به كرمان بردن است (كحامل التمر إلى هجر وداعى مسددة إلى النضال) ولى براى عموم و طبقه متوسط كه هميشه اكثريت جامعه را تشكيل مى دهند، گفتن و نوشتن مطالب علمى و فلسفى به كلى غلط و بى فايده و موجب تضييع عمر آنها است. بايستى مطالب عاليه با بيانى ساده ادا شود.
ثالثا: محرك داعى در اقدام به اين كار، آن نبوده است كه قلم به دست گرفته و با ابتكار قوه فكريه و علميه كتاب جالبى تحويل جامعه بدهم؛ بله چون باب مناظرات باز و مطالب عاليه اى با زبان ساده ادا شد و در دفاتر و جرايد و مجلات ثبت شده بود، مقتضى موجود گرديد كه از نظر مسلمين خاصه هموطنان گرامى بگذرد تا منصفانه قضاوت به حق نموده و فريب فريبندگان را نخورند.
لذا اين كتاب همان محاضرات و گفتگوهايى است كه بين داعى و چند تن از علماى تسنن رخ داده و ارباب جرايد و مجلات هند به وسيله مخبرين تندنويس حاضر در مجلس مناظره، ضبط و در نامه هاى يوميه و هفتگى خود منعكس كرده اند و داعى در طى اين كتاب همان سخنان وگفتگوها را كه از روى جرايد و مجلات استنساخ نموده، بدون جرح و تعديل به نظر قاريين محترم مى رسانم. فقط در بعض جملاتى كه بين ما رد و بدل گرديده (ولو با حربه منطق و دليل و برهان جواب داده شده)، به مقتضاى وقت براى آن كه بهانه به دست بازیگران و ايادى مرموز داده نشود، از نقل آنها در اين مجموعه خوددارى و در نقل اسناد و مدارك و عبارات اخبار و مطالب تازه اى كه لازم بود نيز به اقتضاى حال، تجديد نظر بيشترى نموده و مبسوط تر در معرض افكار اهل علم و انصار قرار داده، اميدوارم كه اهل علم و فضل و ادب، با نظر ساده و اصلاح به اين كتاب بنگرند و از خرده گيرى و انتقادات ادبى، صرف نظر نمايند و چنانچه به سهو و اشتباهى برخورند غمض عين فرموده و در مقام اصلاح باشند.
چه آن كه سهو و نسيان عادت ثانوى بشر است و غير از ذوات مقدسه انبياى عظام و اوصياى كرام از اين لغزش احدى مبرا نيست.
اعتراض اهل ادب و جواب به آنها
- بازدید: 3105