بعضى از سنتهاى الهى هستند كه حيات جوامع بر اساس آنها جريانمىيابد، و زندگى افراد را در جامعه دستخوش دگرگونى مىسازند.
يكى از برجستهترين اين سنتها پيروزى حق و راندن باطل است:
(وَقُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقاً) (1)
"بگو حق بيامد و باطل نابود شد كه باطل نابود شونده است. "
كشتى زندگى سرانجام بركرانههاى درياى رحمت خدا لنگر خواهدانداخت كه رحمت خدا بر غضب او پيشى گرفته، و از سويى خداوندمردم را آفريد تا بدانها رحمت آرد.
پروردگار سبحان ما را بدين سنّت متوجّه مىسازد، سنّتى كه اگر درتاريخ بشر و در ظواهر هستى در آن نيك تأمل كنيم آثار آن را به روشنىتمام خواهيم ديد:
(هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَالْمُشْرِكُونَ) (2)
"اوست آن كه رسولش را به هدايت و دين حق فرستاد تا بر ساير كيشهاچيرهاش گرداند هر چند مشركان را ناخوش آيد. "
تا زمانى كه آسمانها و زمين به حق و بر پايه حق آفريده شدهاند، قدرت و حاكميت و سيادت حق نيز بايد با سير هستى در پيوند باشد و بهرخصت خداوندى نتيجه تكامل حوادث و رويدادهاى هستى باشد:
(وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَالصَّالِحُونَ) (3)
"و در زبور بنوشتيم پس از ذكر كه بندگان شايسته من زمين را ارث برند. "
اين حقيقت كه مكاتب الهى بر آن تأكيد كردهاند تنها محدود به يكقوم و يا منحصر به وراثت صالحان در قسمتى محدود از زمين نيست. بلكه بيانى است براى سنتى الهى و عمومى كه در شورشها و انقلابهاىصالحان بر ضدّ ستمگران و طاغوتيان متحقق مىشود و بطور كامل دروراثت صالحان از تمام جهان تجلّى مىيابد. دليل ما بر اين سخن آن استكه:
اوّلاً: كلمه ارض (زمين) در آيه مذكور با الف و لام آمده كه خودنشان دهنده آن است كه مراد از "الارض" تمام زمين است.
ثانياً: تأكيد قرآن بر اين حقيقت در چندين كتاب آسمانى ديگر آمدهاست و مجالى براى شك در اين نكته باقى نمىگذارد كه اين امر سنتى استالهى كه خداوند روند رويدادهاى هستى را مطابق با آن به جريانمىاندازد تا بالاخره بطور كلى متحقّق گردد.
(وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُالْوَارِثِينَ * وَنُمَكِّنَ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَنُرِيَ فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَجُنُودَهُمَا مِنْهُم مَّاكَانُوا يَحْذَرُونَ) (4)
"وخواهيم بر مستضعفان در زمين منت نهيم و آنان را پيشوايان و وارثانقرار دهيم. و فرمانرواييشان دهيم در زمين و به فرعون و هامان و سپاهيانايشان نشان دهيم آنچه را كه از آن مىترسيدند. "
تجربههاى بشرى حاكى از آن هستند كه روند طبيعى نظامهاى حاكم برزمين به گونهاى است كه با اتكا به آنها نمىتوان بدين آرمان والا ونهفتهدر روح افراد بشر كه عبارت از همان تحقّق يافتن مدينه فاضله است دستيازيد. جايى كه عدل و داد در آن برترى دارد و حق بى هيچ شريكى درچهار گوشه آن حكم مىراند.
بنابر اين چطور و چه هنگام مىتوان بدين آرمان فطرى و مشروعجامه تحقّق پوشاند؟ آيا ممكن است بشر به گونهاى معمولى تكامل يابدتا به اين درجه والا برسد؟
زراّد خانههاى سلاحهاى اتمى و شيميايى، و توطئههاى مستكبران برضدّ مستضعفان، وعقب نشينى آشكار بشريّت از ميدانهاى فضيلتوهدايت، وفرو افتادن خوفناك آن در پرتگاه فساد و تجاوز و ستمگرىدليلى آشكار بر اينكه تنها راه تحقق اهداف و آرمانهاى انسان، همانرحمت خداست كه انسان را از تاريكيها به سوى روشنايى بيرون آورد.
اين رحمت تنها در ظهور امام حجت (عج)، دوازدهمين امام ازخاندان رسول خدا خاتم پيامبران، و مقتداى راستكاران، متجلّى است. وايمان بدين حقيقت راست، در دلهاى مؤمنان شعلهاى جاويد از آرزوواميد بر مىافروزد، اميد و آرزويى كه در حركت تكاملى انسان به مثابهنيروى محركه او محسوب مىشود.
اين اميد الهى است كه با شاخصه "سعى و تلاش" با آرزو و اميدتفاوت مىيابد. زيرا سعى براى متحقّق ساختن اين اميد الهى شرطىضرورى به شمار مىرود حال آنكه آرزو و اميد توجيهى است براى ماندنو حركت نكردن.
اين آرزو و اميدى است كه مجاهدان را از تيرگيهاى نا اميدى و يأسىكه شيطان با بهرهگيرى از شرايط خفقان و اضطراب و ناتوانيهايى مادى دردل آنان راه داده، رهايى مىبخشد.
اين اميد و آرزويى است كه بر نگاهها و مواضع فرد منعكس مىشود، و بدان رنگى از خوش بينى مثبت مىزند و روح بدبينى و گمان و منفى بافىو شكست كه دستگاههاى طاغوت و وسوسههاى طاغوتيان مىكوشند آنرا در جسم و جان عاملان و كوشندگان راه خدا تزريق كنند، از آنهامىراند و مىزدايد. شايد به خاطر همين حكمت باشد كه در حديث نبوىآمده است:
"برترين كارهاى امّت من، انتظار فرج است".
--------------------------------------------
1-سوره اسراء، آيه 81.
2-سوره توبه، آيه 32.
3-سوره انبياء، آيه 105.
4-سوره قصص، آيات 6 - 5.
----------------------------------------
آيت الله سيد محمد تقي مدرسي
مترجم: محمد صادق شريعت
انتظار فرج يا آرزوى شورآفرين
- بازدید: 1637