از آنچه در باب انتظار فرج بيان شد؛ معلوم و واضح گرديد كه: هرگاه حقيقتاً معنا و مصداق انتظار ــ بر وجهى كه بيان شد ــ چه از نظرظاهرى و چه از نظر قلبى، با شرايط لازمه آن و با آن آداب خاصه اش در كسى محقّق شد طوريكه آثار وعلائم آن آشكار و هويدا باشد، پس عنوان نصرت و يارى به وجود مبارك حضرت حجة الله صلوات الله عليه، بلكه نصرت به جميع آباء طاهرينشان (عليهم السلام)، بلكه به جميع اولياء الهى در او موجود و محقّق شده است.
و اين نصرت و يارى در واقع با همه اقسام نصرت تحقّق پيدا كرده، يعنى: هم نصرت و يارى است نسبت به قلب مباركشان كه ارتفاع هموم از آن مى شود، و هم نسبت به وجود اقدس شان كه دفع شدائد و بليّات دوران غيبت از ايشان مى شود، و هم نسبت به حقّ جليل ايشان، و هم نسبت به دوستان و شيعيانشان، هم در جهات اُخروى آنها و هم در جهات دنيوى آنها كه در همه آن جهات براى آنها فرج مى شود، و از هر خوفى و هر شرّى و هر حزنى و هر بلائى؛ آسوده خاطر و راحت مى شوند.
و در هركدام از اين جهات؛ آن حضرت را با قلب و زبان و جسم خود نصرت ويارى كرده است، پس بوسيله همين حال انتظار ــ هرچند امر فرج قبل از مرگ او واقع نشود ــ در زمره انصار و ياورانِ واقعى آنحضرت (عليه السلام) محسوب خواهد شد، بواسطه آنكه جميع اين خصوصيّات نسبت به ايشان در زمان ظهورشان حاصل مى شود، و بنده مؤمن در آنچه وسيله وقوع ظهور و تعجيل آن مى شود با حال اميدوارى به وقوع آن و با كمال اشتياق و فرح بر آن، سعى و كوشش كرده است.
چنانچه حضرت ابراهيم خليل (عليه السلام) بعد از آنكه در رؤيا؛ جريان امر به ذبح حضرت اسماعيل (عليه السلام) را مشاهده نمود؛ و همه اسباب و مقدّمات آن را بجا آوردند، ولى وقوع آن به امرى از جانب خداوند متعال ممنوع شد، پس خطاب شد: (قَدْ صَدَّقْتَ الرُؤيا) (1) يعنى: به آنچه مأمور شديد در مورد ذبح اسماعيل (عليه السلام) عمل كرديد، و از اين جهت؛ فيض عظيم الهى و اجر جزيل او را ــ ولو با حال واقع نشدن آن ــ دريافتند.
پس بنابراين؛ و با ملاحظه آنچه در انواعى از اخبار تصريح شده است چنين استفاده مى شود كه هرگاه بنده در هر عمل برحسب مقدور خود با صدق نيّت در جميع اسباب و مقدّمات وقوع آن سعى نمايد، ولكن بواسطه مانعى از جانب خداوند متعال ــ بدون آنكه به اختيار خود او باشد ــ آن عمل بوقوع نپيوندد، پس آن بنده واقعاً عند الله از اهل آن عمل خواهد بود، و به فضل كامل آن فائز خواهد گرديد.
پس همچنين است در مقام يارى حضرت ولىّ الله صلوات الله عليه، هرگاه بنده بر حسب مقدور خود در اسباب آن سعى و اهتمام نمايد، كه از اعظم آنها امر انتظار فرج است، كه اكثر اسباب و وسائل نصرت را در بر دارد، كه با شرايط و آداب خاصه مزبوره آن حاصل شود.
بخصوص كه هرگاه متوجّه به حاصل شدن نصرت آنحضرت (عليه السلام) به آن باشد، و قصد و نيّت آن را هم بخصوصه در آن بنمايد، پس چنين بنده اى داخل در زمره انصار و ياوران آنحضرت خواهد شد و به فيض آن فائز خواهد گرديد، هر چند بر حسب مصالح و حكمتهاى ظاهره يا خفيّه الهيّه ظهور امر فرج آنحضرت (عليه السلام) تأخير افتد.
---------------------------------------------
1-سوره صافات آيه 105.
-----------------------------------------
آيت الله ميرزا محمّد باقر فقيه ايماني
نتيجه كلّى از بحث انتظار
- بازدید: 2423