هيچ علاقه اى به تحصيل نداشتم ، هميشه با خود مى گفتم : درس براى چه ، آخرش چه ، مگر درس براى انسان پول و ثروت مى شود، آنها كه درس خواندند كجاى دنيا را گرفتند كه من دومى شان باشم .
روزها از پى هم مى گذشتند و من نيز روز به روز بى علاقه تر مى شدم ؛ تا اين كه يك روز تصميم گرفتم به نزد داناى شهر بروم و با او مشورت كنم . به او بگويم كه آيا دنبال درس بروم يا كار كنم و پول در بياورم .
خود را آماده كردم و به سر و وضع خويش رسيدم و به راه افتادم . در راه با خود مى انديشيدم از كجا و چگونه شروع كنم ، جوابى كه مى دهد چيست و چه راهى پيش پايم خواهد گذاشت .
سرانجام رسيدم . در زدم و داخل شدم . بعد از سلام و عليك در گوشه اى نشستم . دور و برش زياد شلوغ نبود، با اين حال خجالت مى كشيدم ، منتظر فرصت مناسبى بودم كه مشكلم را مطرح كنم . آن قدر اين دست و آن دست كردم تا چند نفر نوجوان از در داخل شدند. افسوس خوردم كه چرا فرصت را از دست دادم ، حال كه اطرافش شلوغ شده بود چگونه مى توانستم حرفم را بزنم .
استاد با آن مقام و مرتبه به پاى آنان برخاست و بسيار احترام كرد، با همين رفتار به آنان شخصيت بخشيد و قدر و منزلت آنان را بالا برد.
بعد از مدتى سوال ها و جواب ها شروع شد. او به سوال هاى آنان جواب هاى شايسته و متناسب با فهم آنان مى داد. همه دانشجويان شيفته اخلاق و رفتارش شده بودند و چشم هايشان از شادى ((حضور)) مى درخشيد، سپس امام سجاد (عليه السلام ) به آنان گفت : ((مرحبا به طالبان علم ، شما امانتدار علم و دانشيد و در آينده اى نه چندان دور، شما نوجوانان قوم ، بزرگان قوم خواهيد شد.))(35)
وقتى احترام او را به دانشجويان ديدم ، با خود گفتم سؤ الم را مطرح نكنم ، ولى باز بر سر دوراهى بودم كه بگويم يا نه ، سوال و جواب ها تمام شد. امام زين العابدين مطلبى را گفت كه با شنيدن آن از طرح سؤ الم به كلى منصرف شدم ، او فرمود: ((دانشجو و طالب علم وقتى از خانه به قصد يادگيرى خارج مى شود، هر قدمى كه بر مى دارد تا هفت طبقه زير زمين براى او تسبيح مى گويند.))
جلسه تمام شد و من نيز همراه آن عده برخاستم و خداحافظى كردم . ديگر ترديد نداشتم ، با سعى و تلاش مضاعف تحصيلاتم را ادامه دادم و هر گونه بى خوابى و سختى و مشقتى را تحمل كردم . اگر امروز در زندگى موفقم آن را مرهون و مديون جلسه آن روز هستم . طرز برخورد حضرت على بن حسين (عليه السلام ) با دانشجويان مسير زندگى ام را تغيير داد، ضمن آن كه اجر و ثواب زيادى در راه كسب علم برايم نوشته شد.
- پاورقی -
35- انوار البهيه ، ص 102.
جلسه سرنوشت ساز
- بازدید: 960