معجزه ى پيراهن

(زمان خواندن: 4 - 7 دقیقه)

يكى از بنى سليم در صحرا سوسمارى شكار كرد و آن را درآستينش قرار داد و خدمت پيامبر صلى الله عليه و آله آمد.
پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: چه كسى زاد و توشه ى اين اعرابى را مى دهد تا من نزد خداوند عزوجل زاد و توشه ى تقوى براى او ضمانت كنم.
سلمان جلو آمد و عرض كرد: پدر و مادرم به فدايت، زاد و توشه ى تقوى چيست؟ فرمود: اى سلمان زاد و توشه ى تقوى آنست كه وقتى آخرين روز تو از دنيا مى رسد خداوند گفتن شهادت لا اله الا الله و محمد رسول الله را به تو تلقين مى كند. اين شهادت را كه گفتى مرا ملاقات مى كنى و من نيز تو را ملاقت مى كنم و اگر آن را نگويى مرا ملاقات نمى كنى و من نيز هرگز تو را ملاقات نمى كنم.
بعد سلمان نه خانه از خانه هاى پيامبر صلى الله عليه و آله را دور زد و نزد آنان چيزى پيدا نشد. وقتى خواست برگردد به حجره ى فاطمه عليهاالسلام نگاهى كرد و گفت:اگر خيرى باشد در منزل فاطمه دختر محمد صلى الله عليه و آله است. در را كوبيد و فاطمه عليهاالسلام جواب داد: پشت در كيست؟ سلمان گفت: من سلمان فارسى هستم. حضرت فرمود: اى سلمان، چه مى خواهى؟ سلمان قصه ى اعرابى و سوسمار با پيامبر صلى الله عليه و آله را شرح داد.
فرمود: اى سلمان، قسم به خدايى كه محمد را به حق به پيامبرى مبعوث كرده سه روز است كه چيزى نخورده ايم، و حسن و حسين از شدت گرسنگى در كنار من مى لرزيدند و مانند جوجه ى پركنده خوابشان برد. اى سلمان، ولى وقتى خير به در خانه ام آمد آن را رد نمى كنم، اين پيراهن مرا بگير و نزد شمعون يهودى برو، و به او بگو: فاطمه دختر محمد مى گويد: يك صاع خرما، و يك صاع جو به من قرض بده، انشاء الله به تو برمى گردانم.
سلمان پيراهن را گرفت و آن را نزد شمعون يهودى آورد. شمعون پيراهن را گرفت و آن را با دست زير و رو كرد و در حاليكه اشك مى ريخت گفت: اى سلمان، زهد و بى رغبتى به دنيا اين است، و اين همان است كه موسى بن عمران در تورات به ما خبر داده است. من شهادت مى دهم كه خدايى جز خداوند نيست، و شهادت مى دهم كه محمد بنده و پيامبر خداست. پس شمعون اسلام آورد و اسلام نيكويى داشت.
آنگاه صاعى از خرما و صاعى از جو به سلمان داد، و سلمان آن را به خدمت فاطمه عليهاالسلام آورد. حضرت با دست خود آن را آرد كرد و نان پخت و نزد سلمان آورد و به او گفت: اين را بگير و خدمت پيامبر صلى الله عليه و آله ببر.
سلمان گفت: با فاطمه، قرصى از آن را بردار و حسن و حسين را با آن مشغول كن. فرمود: يا سلمان، اين چيزى است كه آن را براى خداى عزوجل دادم و از آن چيزى برنمى دارم.
سلمان آن را گرفت و خدمت پيامبر صلى الله عليه و آله آورد. پيامبر صلى الله عليه و آله با ديدن سلمان فرمود: اى سلمان، اين را از كجا آوردى! سلمان گفت: از منزل دخترت فاطمه.
سه روز بود كه پيامبر صلى الله عليه و آله غدا نخورده بود. حضرت برخاست و به حجره فاطمه عليهاالسلام آمد و در زد، و هرگاه پيامبر صلى الله عليه و آله در را مى زد، جز فاطمه عليهاالسلام كسى در را براى او نمى گشود.
و قتى در گشوده شد، پيامبر صلى الله عليه و آله فاطمه عليهاالسلام را ديد كه رنگ چهره اش زرد شده و حدقه ى چشمانش تغيير كرده است. پرسيد: دخترم، چه شده كه مى بينم رنگت زرد شده و حدقه ى چشمانت تغيير كرده است؟ عرض كرد: پدر جان، سه روز است ما غذائى نخورده ايم، و حسن و حسين در كنار من از شدت گرسنگى مى لرزيدند و مانند دو جوجه ى پركنده خوابشان برد.
پيامبر صلى الله عليه و آله آنان را بيدار كرد و يكى را بر زانوى راستش و ديگرى بر زانوى چپش گرفت و فاطمه عليهاالسلام را پيش روى خود نشانيد و دست بر دست گردن او انداخت. در اين حال على بن ابى طالب عليه السلام وارد شد و از پشت سر دست بر گردن پيامبر صلى الله عليه و آله انداخت.
پيامبر صلى الله عليه و آله رو به آسمان كرد و گفت: خداى من و سيد و مولاى من، اينان اهل بيت منند. بارالها پليدى را از آنان ببر و آنها را پاك گردان.
بعد فاطمه عليهاالسلام به پستوى خانه رفت، و ايستاد و دو ركعت نماز خواند و دستها را به سوى آسمان بلند كرد و گفت: خداى من و سيد آقاى من، اين محمد پيامبر توست، و اين على پسر عم پيامبر توست و اين دو حسن و حسين دو سبط پيامبر تواند. بارالها، سفره اى از آسمان بر ما نازل كن همانگونه كه بر بنى اسرائيل نازل كردى كه آنان از آن خوردند و به آن كفران و ناسپاسى كردند. خدايا آن را بر ما بفرست كه ما به آن مومن هستيم.
ابن عباس مى گويد: قسم به خدا كه هنوز دعاى فاطمه تمام نشده پشت سر او طبق طعامى كه بوى غذا از آن مى آمد. ديديم، و آن غذا از مشك اذفر پاكيزه تر و خوشبوتر بود.
فاطمه عليهاالسلام آن را گرفت و نزد پيامبر و على و حسن و حسين عليهم السلام آورد. وقتى على بن ابى طالب آن را ديد. به فاطمه عليهاالسلام گفت: يا فاطمه، اين از كجا براى تو آمده در حاليكه نزد تو چيزى نبود؟
پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: اى ابالحسن، بخور و نپرس! خدا را شكر كه مرا نميرانيد تا فرزندى به من داد كه مثل او مثل مريم دختر عمران است كه هرگاه زكريا در محراب به او وارد مى شد روزى او را در كنارش مى ديد و مى گفت: اى مريم، اين از كجا براى تو آمده؟ مريم مى گفت: از پيشگاه خداست، خداوند هر كس را بخواهد روزى بدون حساب مى دهد.
بعد پيامبر و على و حسن و حسين صلوات الله عليهم از آن غذا خوردند و پيامبر صلى الله عليه و آله بيرون آمد. اعرابى نيز زاد و توشه برگرفت و سوار مركبش شد و نزد بنى سليم آورد و آنان آن روز چهار هزار نفر بودند. وقتى در ميان آنان قرار گرفت، با صداى بلند صدا زد: بگوئيد: لا اله الا الله، محمد رسول الله.
بنى سليم وقتى اين سخن را از او شنيدند با عجله شمشيرها را برداشتند و از غلاف بيرون كردند و گفتند: به دين محمد ساحر كذاب ميل كرده اى!! اعرابى به آنان گفت: او نه ساحر است و نه كذاب.
بعد گفت: اى گروه بنى سليم، خداى محمد بهترين خداست و محمد صلى الله عليه و آله بهترين پيامبر است. من گرسنه پيش او رفتم مرا اطعام كرد و برهنه رفتم مرا پوشانيد، و پياده رفتم سوارى براى من فراهم كرد.
بعد قصه ى سوسمار را براى آنان شرح داد و آن شعرى كه از دهان سوسمار در حضور پيامبر صلى الله عليه و آله شنيده بود خواند و گفت: اى گروه بنى سليم، اسلام بياوريد تا از آتش جهنم سلامت باشيد.
آن روز چهارهزار نفر از بنى سليم اسلام آوردند و آنان صاحب پرچمهاى سبز بودند، و همانها بودند كه همراه پيامبر صلى الله عليه و آله بودند. [عوالم العلوم: 11/ 1 ص 204 ح 14.]

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مولودی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 ذی قعده

١ـ ولادت با سعادت حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها)٢ـ مرگ اشعث بن قیس٣ـ وقوع جنگ بدر صغری ١ـ...


ادامه ...

11 ذی قعده

میلاد با سعادت حضرت ثامن الحجج، امام علی بن موسی الرضا (علیهما السلام) روز یازدهم ذیقعده سال ١٤٨...


ادامه ...

15 ذی قعده

كشتار وسیع بازماندگان بنی امیه توسط بنی عباس در پانزدهم ذیقعده سال ١٣٢ هـ.ق ، بعد از قیام...


ادامه ...

17 ذی قعده

تبعید حضرت موسی بن جعفر (علیهما السلام) از مدینه به عراق در هفدهم ذیقعده سال ١٧٩ هـ .ق....


ادامه ...

23 ذی قعده

وقوع غزوه بنی قریظه در بیست و سوم ذیقعده سال پنجم هـ .ق. غزوه بنی قریظه به فرماندهی...


ادامه ...

25 ذی قعده

١ـ روز دَحوالارض٢ـ حركت رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) از مدینه به قصد حجه...


ادامه ...

30 ذی قعده

شهادت امام جواد (علیه السلام) در روز سی ام ذی‌قعده سال ٢٢٠ هـ .ق. شهادت نهمین پیشوای شیعیان...


ادامه ...
0123456

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page