برنامهى دقيق اميرالمؤمنين(علیه السلام) و حضرت زهرا (سلام الله علیها)مراحل خود را به خوبى طى مىكرد و نتايج لازم را مىداد. سه بار احتجاج حضرت زهرا (سلام الله علیها) و يكبار احتجاج اميرالمؤمنين (علیه السلام) به ضميمهى يارى نكردن مردم، ابوبكر را بر تصميم نهايى خود قاطع كرد، و چنين وانمود كرد كه مسئلهى فدك تمام شده است، و كارى كه تصميم آن را داشتيم به صورت رسمى انجام داديم.
خطابهى فاطمه (سلام الله علیها) ضربهى سهمگين بر پيكر غصب
در اينجا ضربهاى سهمگين لازم بود تا هم بر پيكر غاصبين و هم مردمى كه مؤيد آنان بودند، وارد شود و در مجلس عمومى به محاكمهى سيده النساء درآيند و هر سخنى هست علنى گفته شود، تا اگر فدك را هم بازپس ندهند حقايق روشن شود.
اين مرحله به صورتى اجرا شد كه نه مردم و نه غاصبين هرگز احتمال آن را هم نمىدادند و در حقيقت در مقابل برنامهى انجام شده قرار گرفتند.
ترسيمى از كيفيت ورود حضرت زهرا (سلام الله علیها) به مسجد
در شرايطى كه ابوبكر و عمر به همراه مهاجرين و انصار، مجلس مهمى در مسجد پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) تشكيل داده بودند و مشغول قدرت نمايى در مقابل خانهى فاطمه (سلام الله علیها)بودند كه در فاصلهى چند قدمى بود، ناگهان درِ خانهى فاطمه (سلام الله علیها)باز شد و بانوى با عظمت اسلام در حالى كه عدهاى از زنان گرداگرد آن حضرت بودند وارد مسجد شده به سوى جمعيت پيش آمدند.
منظره جداً عجيب بود و مردم همه اختيار از كف داده بودند و فقط اين را فهميدند كه راه باز كنند تا ببينند چه پيش مىآيد.
دختر پيامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) سر مبارك را با پوشش كامل پوشانيده بود و لباس سراسرى روى لباسها پوشيده بود. از شدت غم و ناراحتىِ جسمى، قامت حضرت راست نبود و لباس حضرت به زمين كشيده مىشد و گاهى لباس زير پاى حضرت مىرفت. راه رفتن فاطمه (سلام الله علیها) همه را به ياد پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) مىانداخت كه شباهتى تمام به حركت آن حضرت داشت.
اولين اقدامى كه شايد تا آن روز سابقه نداشت آن بود كه فوراً بين زنان و مردان پردهاى زده شد، و حضرت با زنان همراه در آنسوى پرده قرار گرفتند و روى زمين نشستند.
تأثير عجيب آه فاطمه (سلام الله علیها) در مردم
مردم از ديدن اين مناظر به شدت منقلب شدند و منتظر جرقهاى بودند كه اين انقلاب درونى را ظهور دهد.
ناگهان صداى فاطمه (سلام الله علیها)را شنيدند كه آهى جانسوز كشيد كه با همان آه همهى مردم به گريه درآمدند و مجلس برخود لرزيد و همه منقلب شدند.
شدت گريه به قدرى بود كه حضرت مدتى طولانى صبر كرد تا مردم ساكت شدند و هيجانشان آرام گرفت. حضرت خواست سخنان خود را آغاز كند كه با شنيدن چند كلمه بار ديگر مردم به گريه درآمدند، و حضرت آنقدر صبر كرد تا مردم كاملاً آرام شدند و حضرت سخنان خود را آغاز كرد.
محاكمهى ناخواستهى غاصبين
مردم سرا پا گوش بودند و نفسها در سينهها حبس شده بود. فاطمه زهرا (سلام الله علیها) يك تنه همه را به محاكمه مىكشيد و همه خود را مجرم مىدانستند، و گريهها براى شرمى بود كه از جرم و جنايت خود داشتند. دادگاه اجتماع كار خود را آغاز كرده بود و غاصب و همدستانش در فكر بودند كه براى برهم ريختن آن يا تخريب نتيجهى آن از كجا آغاز كنند و به كجا ختم كنند، ولى ترس از تصميمگيريهاى شتابزدهى خود داشتند.
محكوميت غاصبين و مردم به حكم فاطمه (سلام الله علیها)
برنامه طورى تنظيم شده بود كه هيچكس را از آنچه قاضى مىخواست گریزى نبود. اين مردم و آن غاصب كه هرگز با دعوت حضور نمىيافتند، اكنون با پاى خود حضور يافته
بودند. اگر مهر سكوت بر لب مىزدند خود را محكوم مىديدند چرا كه فاطمه (سلام الله علیها)سخن خود را مىگفت، و اگر سخن مىگفتند حرفى براى گفتن نداشتند و بيش از پيش باطن بىمحتواى عملشان معلوم مىشد و آنچه مردم خبر نداشتند برملا مىگشت.
مردم نيز كه خود را محكوم حكم فاطمه (سلام الله علیها) مىديدند اين ضرر و خسارت را به پاى ابوبكر و عمر مىگذاشتند و با نگاه هاى پرمعنى آنان را زير نظر داشتند. سخنان فاطمه (سلام الله علیها) هم آنقدر بالا و متين بود كه مردم در مواردى حتى از فهم معانى آن عاجز بودند. سخنانى كه اينك پس از چهارده قرن شرحها و تفسيرهاى مفصل بر آن نوشته شده است.
برداشتى از خطابهى حضرت زهرا (سلام الله علیها)
حضرت پس از حمد و ثناى الهى و اقرار به وحدانيت خداوند و رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و بيان حكمتهايى از خلقت و تكليف بشر و ارسال انبياء : و خصوص نبوت پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)، متذكر سوابق مردم با قرآن و اهلبيت : شدند. از يك سو سابقهى مردم در كمك به دين خدا و از سوى ديگر وظيفهى خطيرى كه نسبت به آيندگان بر عهده دارند را متذكر شدند. همچنين عظمت قرآن و اهلبيت : و ارتباط آن دو با يكديگر را بيان كردند و سپس شمهاى از حكمت شرايع الهى را ذكر نمودند.
معرفى خود براى آيندهى تاريخ
پس از آن خود را معرفى كردند تا اهل مجلس و آيندهى تاريخ بدانند چه مقام معظمى با مردم سخن گفته است. بعد از آن، سوابق و زحمات طاقتفرسا و فداكارانهى پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)و اميرالمؤمنين (علیه السلام) در پروردن نهال اسلام را ذكر كردند.
در اينجا سخن را به مطلب مورد نظر نزديك كردند و ارتداد مردم پس از پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)و ناديده گرفتن گذشتهها را يادآور شدند. سپس اين نكته را مطرح كردند كه فقط به بىتوجهى نسبت به دين اكتفا نمىكنند، بلكه آتش فتنهها را هم بر عليه دين خدا و اهل بيت پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) شعلهور مىنمايند.
خطابهى مفصل حضرت زهرا (سلام الله علیها)در مسجد
- بازدید: 1639