صاحب كشفالغمّه به سند خود از اميرالمؤمنين علیه السلام روايت مىكند كه رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) از روز عروسى تا روز چهارم به ديدن فاطمه (سلام الله علیها) نيامد و چون روز چهارم شد به خانهى وى آمد و پس از محبّت و ملاطفت بسيارى كه نسبت به آن دو انجام داد، از على علیه السلام خواست تا از اتاق بيرون رود و از فاطمه(سلام الله علیها) پرسيد: دخترم حالت چطور است و شوهرت را چگونه يافتى؟ فاطمه(سلام الله علیها) پاسخ داد: پدر جان او بهترين شوهر است، جز آنكه زنان قريش كه به ديدن من مىآيند به من طعن زده و مىگويند: رسول خدا تو را به مرد فقيرى كه دستش از مال دنيا تهى است شوهر داده است؟
پيغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فاطمه(سلام الله علیها) را دلدارى داد و فرمود: دخترم نه پدر تو فقير است و نه شوهرت.
دخترم! خزينههاى زمين را از طلا و نقره به من عرضه كردند، ولى من نعمتهاى آخرت را كه در پيشگاه پروردگار است بر مال دنيا ترجيح دادم.
دخترم! به خدا سوگند من كمال خيرخواهى را دربارهى تو انجام دادهام، زيرا شوهرى براى تو انتخاب كردم كه از ديگران زودتر اسلام آورده و علم و دانشش از همگان بيشتر و حلم و بردباريش از ديگران زيادتر است.
دختركم خداى عزوجل از ميان تمام مردان دو مرد را برگزيد كه يكى پدر تو و ديگرى همسر توست، دخترم! شوهر تو خوب شوهرى است، نافرمانيش نكنى.
سپس على علیه السلام را صدا زد و چون وارد اتاق شد سفارش فاطمه(سلام الله علیها) را بدو كرد، و فرمود: نسبت به همسرت مهربان باش و با او مدارا كن و براستى فاطمه(سلام الله علیها) پارهى تن من است، و هر چه او را متألم و ناراحت سازد مرا ناراحت و متألم ساخته است و هر چه او را خوشحال و مسرور سازد مرا خوشحال كرده، من اكنون شما را به خدا مىسپارم و با شما خداحافظى مىكنم.
حضرت على علیه السلام دنبال حديث فرمود: به خدا سوگند از آن روز به بعد تا فاطمه(سلام الله علیها) زنده بود كارى نكردم كه او را به خشم درآورد و بر هيچ كارى او را مجبور ننمودم، و او نيز هيچگاه مرا به خشم نياورد و در هيچ كارى نافرمانى مرا نكرد، و به راستى هر وقت بدو نظر مىكردم غم و اندوههايم برطرف مىشد.
ديدار پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم)از حضرت زهرا و اميرالمؤمنين علیهما السلام بعد از عروسى
- بازدید: 1546