الف) در رویدادهای اجتماعی ، گاه موقعیت سیاسی افراد چنان دستخوش تغییر می شود که فردی با دارا بودن همه امتیازات ،منزوی می شود و دیگری بدون کمترین لیاقت ، بر جایگاه وی تکیه می زند.در آن اوضاع ،گاه حتی دوستان نیز از پیرامون فرد پراکنده می شوند و دست از حمایت او بر می دارند.
پس از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله به موجب عوامل مختلف ،چون روزگار ، از خاندان رسالت روگراند ، بیشتر مردم به تبعیت از فضای سیاسی ، دست از حمایت ایشان برداشتند و بی تفاوتی پیش گرفتند.این وضع تا زمان زماداری علی بن ابی طالب علیه السلام نیز باقی بود.
ب) پس از تثبیت حکومت خلیفه اول و تایید روسای قبایل ، دیگر سهمی برای اظهار نظر تازه مسلمانان نماند تا به مخالفت با حکومت برخیزند.آنها نمی دانستند پیش از این ،بر مسلمانان چه گذشته است. وسایل حمل و نقل و ارتباطات نیز در آن دوران ، بسیار ساده و ابتدایی بود. از سوی دیگر می پنداشتند که اهل مدینه با پیامبر صلی الله علیه و آله می زیسته اند ،پس بدون شک ، به احکام نوینی که در هر ساعت و روز ، با وحی پدید می آمد ، آشنایند و بدان دستیابی دارند. از آن گذشته ، برای رئیس یک قبیله ،که از پایتخت دور است ،تفاوت ندارد که چه کسی بر مسند خلافت است ! آن چه برای او اهمیت دارد این است که ریاست عشیره خود را عهده دار باشد و کسی در این امر با او مخالفت نکند.
عامل جامعه شناختی
- بازدید: 552