حقیقت آن است که میان سکوت مردم در روزهای نخست بر پایی سقیفه و زمان های بعدتر ،اندکی تفاوت است. در روزهای نخست ، افزون بر عواملی که بر شمردیم عامل رعب و وحشت مردم را نباید از یابد برد.از آن هنگام که در زمان حیات پیغمبر صلی الله علیه و آله حضرتش خود نتوانست جلو جسارت برخی را بگیرد ، تا آن زمان که کسی با شمشیر آخته ، مرگ پیامبر صلی الله علیه و آله را انکار کرد و سپس نیز با هجوم بنی اسلم ، بیعت با خلیفه قطعی گردید ،مردم جز نهیب و سایه شمشیر ندیدند.آشکارا مخالفان حکومت ،به انزوا رانده شدند و منزلت شریف ترین افراد به هیچ انگاشته گردید. در آن صورت هر کس از مردم عادی ،جان خویش را اندکی دوست داشت ، برایش عاقلانه تر این بود که دم فرو بندد.
بر پایه آن چه پیشتر نگاشتیم ،رویدادهای پس از رحلت رسول اکرم صلی الله علیه و آله در کتاب های تاریخ ، اغلب دستخوش حذف ، تحریف و دگرگونی قرار گرفته و گرایش ها ، اعتقادات مذهبی و حاکمیت سیاسی ، تاریخ نگاران را به نادرست نویسی وادار ساخته است. اینان در ترسیم و تحلیل افکار عمومی جامعه آن روز می نویسند :عملکرد مردم نشان می دهد که علی بن ابی طالب در افکار توده ها ، پایگاه مستحکمی نداشته و محبوبیت دیگران ، آنان را بر علی برتری داده است !
گذشته از هر تحلیل تاریخی ، یک نکته در رد این عقیده کافی است که در جنگ میان خلیفه اول و شورشیان ، تا موافقت علی بن ابی طالب علیه السلام جلب نشد ، کسی به حمایت از حکومت به نبرد با شورشیان نپرداخت. (389)
بلاذری می نویسد : مردم زمانی دسته دسته برای مبارزه با شورشیان راهی شدند که علی به ناچار با ابوبکر بیعت کرد.(390)
در همان اوان ،کسانی مانند مالک بن نویره که در برابر حکومت ایستادگی کردند ،کشته شدند و فردی مانند فجائه در مصلای مدینه زنده سوزانده شد.این آدم سوزی آن چنان وحشتناک و رسوا کننده بود که ابوبکر در اواخر عمرش می گفت : ای کاش فجائه را نمی سوزاند. (391)
حباب بن منذر ، مجاهد نامی بدر را کشتند و مخفیانه جنازه او را دفن کردند.(392)
این همه ،در آستانه زمامداری خلیفه اول رخ داد. در زمانی بعدتر ، عواملی چند ، کار مخالفت با حکومت را سخت تر کرد که بعضی جنبه سیاسی - نظامی و برخی از درون مایه اعتقادی و فرهنگی با جامعه شناختی بهره داشت.
389) هر چند بیعت علی بن ابی طالب علیه السلام با ابوبکر در بسیج لشکر علیه شورشیان موثر بود ، نباید از نظر دور داشت که انگیزه حکومت ابوبکر در نبرد با شورشیان مورد تایید حضرت نبود.در این باره در بخش حکومت ابوبکر نکاتی خواهیم نگاشت.
390) انساب الاشراف ،ج 1 ، ص 587.
391) تاریخ الامم و الملوک ،ج 2 ، ص 619 ،میزان الاعتدال ،ج 2، ص 215 ،او در شورش مرتدان و مخالفان ، از ابوبکر اسب و سلاح گرفت تا به جنگ آنها رود ولی پس از گرفتن اسب و سلاح از این کار سر باز زد. او را به دستور ابوبکر دستگیر کردند و زنده در آتش سوزاندند.تاریخ الامم و الملوک ،ج 3 ،ص 234 ،البدایة و النهایة ،ج 6 ، ص 319.
392) شرح نهج البلاغه ،ج 2 ،ص 826 ،نهایة الارب ، ج 4 ،ص 35 ،قاموس الرجال ،ج 4 ، ص 328.