علامه کبیر مقدس اردبیلی (رضوان الله علیه) عالم بزرگ شیعه مینویسد:
و مروی است که ربیعه سعدی به خدمت حذیفه یمانی رفت و گفت: یا ابا عبدالله، اگر ما از علی علیه السلام چیزی نقل میکنیم، اهل بصره میگویند شما در باب دوستی على افراط میکنید. هیچ حدیثی به خاطرت هست که من آن را نقل کنم تا زبان ایشان کوتاه شود؟
حذیفه گفت: به آن خدای که جان من به دست قدرت اوست که اگر عمل تمام امت محمد(صلی الله علیه و آله) را جمع کنند و در سر ترازوی بگذارند و جنگ على (علیه السلام) را در روز خندق در سر دیگر، البته عمل على علیه السلام زیادتی خواهد کرد!
پس ربیعه گفت: این را از ما کی میشنوند؟!
حذيفه گفت: چون نشنوند و حال آنکه من و ابوبکر و عمر و جميع اصحاب پیغمبر حاضر بودیم که عمرو مبارز طلبید و همه لشکر پیغمبر صلی الله علیه و آله سرها به زیر افکنده بودیم و قدرت جواب نداشتیم به غیر از علی علیه السلام که به برابر او رفت و او را به دوزخ فرستاد و الله که عمل او زیاده است بر عمل اصحاب محمد تا روز قیامت و در غزای خیبر خود فتح، به دست قلعه گشای آن حضرت واقع شد که مثل مرحب دلاوری را کشت و چنان دری را کند که هفتاد کس حرکتش میدادند و در غزای حنین که مسلمانان به کثرت و بسیاری لشکر قوی دل بودند و چنان شکستی به مسلمانان افتاد که با رسول الله صلی الله علیه و آله به غير نه کس از بنی هاشم نماندند؛ حضرت امیر جمع کثیری از شجاعان کفار را به قتل آورد که یکی از ایشان «ابوجردل» نام داشت و از سرداران ایشان بود و به غیر این، چهل مبارز دیگر از سرداران آن لشکر را مقتول ساخت به غیر از تابعان ایشان، تا فتح روی نمود حق تعالی این آیه فرستاد:
«ثم أنزل الله سكينته على رسوله و على المؤمنين» یعنی بعد از آنکه همه گریخته بودند الله تعالی آرام و اطمینان به رسول و مؤمنین فرستاد و مراد از مؤمنان، امیرالمؤمنین علیه السلام است که به سبب او آن فتح روی نمود.
حدیقة الشیعة، تألیف مقدس اردبیلی، ج۱، ص۲۷۱-۲۷۲